دیدارنیوز - محمدرضا خباز با اشاره به سالگرد حماسه دوم خرداد گفت: اواخر سال ۷۵ که دولت مرحوم آیت الله هاشمی در آخرین دوره خود قرار داشت همه در این فکر بودند که بعداز ایشان چه میشود؟ به طوری که میشنیدیم عدهای نظرشان این بود که قانون اساسی را تغییر دهند تا مرحوم هاشمی بتواند بازهم رئیسجمهور شود زیرا خلاء وجودی ایشان به خوبی احساس میشد.
وی ادامه داد: پائیز سال ۷۵ بود که با مرحوم حبیبی که معاون اول آیت الله هاشمی بودند برای زدن گلنک راه آهن تهران- بافق رفتیم. مرحوم صدیقی که با ما همراه بود به ایشان گفتند چون فرد دیگری وجود نداشت شما نامزد شوید تا بتوانید سکان را به دست بگیرید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه نتیجه بررسیها و تحقیق اصلاحطلبان این شد که گرد شمع وجود آقای خاتمی جمع شوند، عنوان کرد: رئیس دولت اصلاحات به هیچ وجه نمیپذیرفت که نامزد انتخابات شود و هنگامی که آقای بهزاد نبوی در این زمینه با وی صحبت کرد، به ایشان گفته بودند که به دنبال شخص دیگری باشید.
وی ادامه داد: در آن زمان شرایط بسیار خاصی وجود داشت؛ بنا بود رئیسجمهور پرقدرتی مانند مرحوم هاشمی از صحنه برود و حتما باید فردی جایگزین ایشان میشد که دارای قدرت باشد؛ از طرفی هم دولت در پنهان کاندیدایی داشت که به دنبال رأی آوری آن بود و از سوی دیگر حجت الااسلام ناطق نوری هم در میدان حضور داشتند و خود آقای خاتمی هم میگفت که پنج میلیون رأی بیشتر ندارد.
وی افزود: به یاد دارم روزهای اول در خراسان به احترام آقای واعظ طبسی کسی برای سید محمد خاتمی ستاد نمیزد و من نخستین ستاد را در کاشمر زدم که بعد از آن بقیه جرأت پیدا کردند این کار را انجام دهند. ستادها که زده شد آقای خاتمی به شهرستانها رفتند و سخنرانیهای فوق العادهای انجام داد از طرفی هم دولت در پنهان با تحریفها و تکذیبهایی بیموردی که از آقای خاتمی انجام داد باعث شد که ایشان رأی بالایی بیاورد.
استاندار سابق سمنان خاطرنشان کرد: مسعود رجوی آن روزها اعلام کرد که انقلاب اسلامی ایران با انتخاب سید محمد خاتمی بیست سال بیمه شد، زیرا میدانستند ایشان با منطق صحیحی که دارد خواهد توانست شرایطی خوبی را فراهم کند. امروز بعد از گذشت چندین سال ثابت شده است که بهترین دولت بعد از انقلاب اسلامی دولت اصلاحات است که با فروش نفت بشکهای ۱۲ دلار مملکت را اداره میکرد.
وی در پاسخ به این سوال که در سال ۷۶ خاستگاه و پایگاه اصلاحطلبی را در کدام قشر از جامعه میتوان یافت، گفت: نخبگان جامعه، طبقه متوسط و تحصیل کردهها به این نتیجه رسیدند که اصل سوم قانون اساسی که دفاع از حقوق شهروندی است مغفول واقع شده و تفکری مثل سید محمد خاتمی میتواند آن را زنده کند به همین جهت روشنفکران، نخبگان و آزاداندیشان و شخصیتهای برجسته به میدان آمدند، دانشجویان به شهرهای خودشان رفتند و روشنگری کردند و آن اتفاق مبارک که رهبر عزیز به عنوان حماسه از دوم خرداد یاد کردند رخ داد و شکل گرفت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه گفتمان اصلاحطلبی از سال ۷۶ تا به امروز چه تغییراتی کرده و با چه مشکلاتی مواجه بوده است، گفت: متاسفانه دولت پنهان نگذاشت آرمانهای دوم خرداد در جامعه محقق شود. این اتفاق باعث شد گفتمان اصلاحات آنطور که باید و شاید محقق نشود و یا دولت یازدهم منشور حقوق شهروندی را رونمایی کرد اما متاسفانه دو قوه دیگر یعنی مقننه و قضاییه را همراه کند تا آن طور که آرزوی همه ما بود این منشورمحقق شود.
خباز خاطرنشان کرد: به طور مثال دولتی مانند دولتهای نهم و دهم بر روی کار بیاید دولت پنهان از آن حمایت و کمکش میکنند اما اگر روسایجمهوری مانند روحانی و یا سید محمد خاتمی روی کار بیایند چوب لای چرخش میگذارند و سعی میکنند مردم را از انتخابشان ناامید کنند.
وی تشریح کرد: آنها به مردم میگویند رأی که شما به صندوق انداختید بینتیجه بود و دیدید کسی که انتخاب کردید نتواست قولهای خود را عملی کند.
خباز عنوان کرد: هدف دولت پنهان و اتاق فکرش این است که اگر کاندیدایشان رای آورد همکاری کنند، از کاه کوه میسازند، حقایق را میپوشانند باطل را حق جلوه میدهند مانند رفتاری که در دوران دولتهای نهم و دهم داشتند اما اگر دولتی غیر از آن چه مدنظرشان باشد امور را در دست بگیرد سعی میکنند آن را زمینگیر کنند.