حجت الاسلام منتجب‌نیا در گفت‌وگو با "دیدارنیوز":

حوزه‌ها نیاز به تحول اساسی دارند/بیان اندیشه‌های نو در حوزه هزینه دارد

حوزه‌ها به شرط حفظ استقلال و ورود افرادی شجاع به صحنه، نیاز به یک تحول اساسی و بنیادین دارند. برای انجام این کار، پیشتازان آن نباید از اینکه انگی به آن‌ها چسبانده شود، بترسند و از بیان اندیشه‌های نو بپرهیزند که این امر به طور قطع، منشا تحول و پویایی جامعه خواهد شد.

کد خبر: ۱۹۱۲۲
۰۸:۵۸ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۷

دیدارنیوز- اخبار انتشار یافته از حوزه و حوزویان، این روز‌ها نسبت به سابق متفاوت شده است، بدین معنا که برخلاف روش علمای دینی که در گذشته، هرگز به فکر نقد حکومت یا دولتمردان نمی‌افتادند، امروز تعدادی از حوزویان، منبر‌ها را به عنوان یک ابزار جدی جهت انجام نقد از حکومت یا حاکمیت مورد استفاده قرار می‌دهند و این کار را با ارائه تفاسیری از آموزه‌های دینی همراه می‌سازند.


بدون شک دگرگونی اجتماعی در جهان امروز، تاثیر خود را در زندگی همه افراد آن از جمله حوزویان گذاشته و می‌گذارد؛ مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه طبقه اجتماعی فوق دارای خانواده‌هایی هستند که غالبا مطالبات‌شان با نسل گذشته تفاوت دارد که همین موضوع برتغییر رفتار‌ها اثرات قابل‌توجهی داشته است.


تعداد زیادی از فرزندان روحانیونی که فعال سیاسی هم هستند با پدران خود به لحاظ سبک زندگی و حتی جهت گیری سیاسی، متفاوت بوده و راهی مجزا برگزیده‍‌‎اند و حتی برخی در نمایش این تفاوت، به افراطی‌گری مبتلا شده‌اند. به طور نمونه، فرزند یکی از روحانیون مطرح، علاوه بر اینکه به لحاظ تفکر سیاسی با پدر خود، تفاوت بسیار تعجب‌آوری داشت، برای خوانندگی حرفه‌ای در سبک پاپ نیز تلاش فراوانی می‌کرد، بنابراین خطاب به کسانی که تغییرات در حوزویان و زندگی آنها، به دغدغه برایشان مبدل شده است باید گفت که این دگرگونی، چه آن‌ها بپسندند و چه نپسندند روی می‌دهد، پس بهتر آن است که به جای گسترش ممنوعیت ها و سلب صلاحیت از سخنرانان، نیاز‌ها را بسنجند و براساس آن‌ها حرکت کنند تا مانند گذشته در بزنگاه‌ها مثمرثمر واقع شوند.


حجت الاسلام رسول منتجب‌نیا، عضو سابق شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز، استاد سابق گروه فقه و حقوق دانشگاه شاهد و مدرس حوزه علمیه در گفت‌وگو با دیدارنیوز در پاسخ به اینکه آیا ابراز نقطه نظرات جدید از سوی روحانیون، نشان‌دهنده دگراندیشی درحوزه علمیه است؟ گفت: به عنوان فردی که از سال ۴۱ و ۴۲ در حوزه علمیه فعال بودم و سیر تحولات حوزه علمیه قم و سایر استان‌ها و شهرستان‌ها که تابعه آن محسوب می‌شوند را مشاهده کرده‌ام، باید بگویم تحولات درآن بسیار قابل‌توجه است.


وی دراین‌باره اضافه کرد: مدیریت حوزه علمیه قم تا سال ۴۲ کاملا سنتی بود و اگربحث‌های سیاسی و جدید در زمینه‌های فلسفی یا اجتماعی طرح می‌شد بسیاری از بزرگان، آن را مردود می‌دانستند یا درصورتی که فردی در حوزه مشغول بود و تحصیلات دانشگاهی را هم مدنظر داشت، با دیدی مثبت به آن توجه نمی‌شد، حتی دروسی مانند فلسفه و عرفان، جایگاهی نداشت اما با ظهور شخصیت‌هایی مانند حضرت امام(ره) یا مرحوم علامه طباطبایی(ره) تحولی در نگرش حوزه به وجود آمد.


این عضو سابق شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز درباره این تحولات اظهار داشت: دروس فلسفه، عرفان و اخلاق، رفته‌رفته برای خود جایی پیدا کرد و به طور رسمی، پیروانی یافت؛ بطوریکه در حوزه تدریس می‎شد. از بعد سیاسی هم به دلیل وجود حضرت امام(ره) و شاگردانش، تحولی به وجود آمد. دستگیری حضرت امام(ره)، حمله به مدرسه فیضیه و بازداشت بسیاری از بزرگان حوزه توسط رژیم شاه از جمله نتایج این تحولات بود که سبب شد کسب اطلاعات و اخبار برای طلاب در کنار درس و تحصیل، اهمیت پیدا کند و نیرو‌هایی که اطراف امام(ره) قرار داشتند علاوه بر فعالیت علمی خود، به پرورش سیاسی طلاب پرداختند و برای آشنا کردن آن‌ها با علوم روز تلاش کردند.


منتجب‌نیا دراین‌باره تصریح کرد: طلبه‌ای که وارد حوزه می‌شد، استادش را خود برمی‌گزید و از روز شروع به تحصیل، اگر حجره‌ای به او داده می‌شد به عنوان خوابگاه مورد استفاده قرار می‌داد و درس‌های آزاد را خود انتخاب می‌کرد، این امتیازی بود که امروز بسیار ضعیف شده است. رفته‌رفته مدارسی به تشکیل درآمد که به جذب طلاب، نظم و انسجام بخشید، مانند مدرسه حقانی که مرحوم حقانی، شهید بهشتی و دیگران برای تشکیل آن همت گماردند و امروز بسیاری از فارغ التحصیلانش، بخشی از قضات محسوب می‌شوند و در دستگاه قضایی یا دیگرنهاد‌ها، مشغول به کار هستند. پس از انقلاب در حوزه، سیستمی به نام مدیریت حوزه متولد شد که شورای مدیریت آن زیر نظر مراجع تقلید بود.


این استاد سابق گروه فقه وحقوق دانشگاه شاهد در این خصوص یادآور شد: حضرت امام(ره) در این بخش به شدت با دخالت کردن حکومت در امور حوزه، مخالف بودند و اعتقاد داشتند حوزه باید کاملا مستقل، رفتار کند و زیر نظر مراجع اداره شود. مراجع هم در آن زمان، شورایی تشکیل دادند که در نتیجه آن، مدارس دارای سیستم آموزشی، پذیرش، گواهی دادن و ... شد. آزمون و امتحاناتی برای ورود صورت گرفت و در مجلس اول و دوم، مصوبه‌ای مبنی بر معادل سنجی دروس حوزوی به تصویب رسید که براساس آن، به طلاب برحسب مدارج علمی، مدرک داده می‌شد لذا هیاتی در قم زیر نظر دفتر تبلیغات به تشکیل درآمد که پس از موفقیت در امتحان کتبی وشفاهی، مدرک معادل داده می‌شد.


وی در ادامه اضافه کرد: حوزه علمیه، رفته رفته یک سیستم نسبتا جامعی پیدا کرد که تقریبا شبیه به سیستم آموزشی دانشگاه‌ها شد. این تحولات، مرهون فکر واندیشه بزرگانی مانند حضرت امام(ره)، شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید مفتح بود، البته مرحوم آیت الله منتظری هم در این زمینه نقش به سزایی داشتند، اما در حوزه با وجود این تحولات، انتظارات برآورده نشد، بدین معنا که انتظار می‌رفت حوزه‌های علمیه، پاسخگوی تمام شبهات باشند، اما لازمه آن این بود که طلاب به شرایط حاکم برجامعه در داخل و خارج اشراف پیدا کنند و آن‌ها را مورد توجه قرار دهند تا بتوانند به موقع، پاسخ‌های منطقی و علمی و در عین حال مردم‌پسند ارائه کنند. حوزه نباید نه در اختیار یک دولت و نه درخدمت حکومت خاصی باشد، بدین معنا ضمن آنکه باید از انقلاب و جمهوری اسلامی حمایت کند، ولی زیرسلطه حکومت و دولت نباید قرار گیرد، نیاز است تا استقلال خود را حفظ کند تا درصورتی که خدای ناخواسته، انحرافی در نظام به وجود آمد، توانایی انجام اصلاحات را داشته باشد و این مهم در شرایطی محقق می‌شود که مراجع تقلید، کاملا مستقل رفتار کنند.


استاد حوزه علمیه دراین‌باره تاکید کرد: علاوه بر مسئله‌ای که درباره علت برآورده نشدن انتظارات ازحوزه بیان شد، باید این نکته را هم مورد توجه قرار داد که مسائل سنتی، سیستماتیک شده و با وجود آنکه مرحله به مرحله، آزمون برگزار می‌شود اما از نظر حقوقی و معنوی، هنوز سلطه بسیاری از سنتی‌ها و حتی بعضی از مرتجعین مشاهده می‌شود که از آنجا به زوایای مختلف کشور و حکومت سرایت می‌کند.


حجت الاسلام منتجب‌نیا افزود: نقش حوزه در هدایت جامعه، بدون تردید باید مورد توجه قرار گیرد، اما امروز شاهد هستیم که افکار جدید و اندیشه‌های نو در حوزه، تحت‌الشعاع همان افکار سنتی قرار دارند و هنوز دگراندیشان دینی وکسانی که از نگاه جدید به مسائل اسلامی می‌پردازند در اقلیت هستند. اگریک مرجع تقلید، فتوای جدیدی دهد که برخلاف نظر مشهور مراجع باشد، در برابر آماج حملات و اعتراضات قرار می‌گیرد، بنابراین در صورتی که استادی یا فاضلی دارای دیدگاه نویی باشد، جرات طرح آن را ندارد که در مجموع، نشان‌دهنده اعمال نوعی سانسور فرهنگی بر حوزه است و نوعا هم به دست برخی از افراد سنتی‌اندیش و یا متحجر و مرتجع صورت می‌گیرد.


استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: حوزه‌ها به شرط حفظ استقلال و ورود افرادی شجاع به صحنه، نیاز به یک تحول اساسی و بنیادین دارند. برای انجام این کار، پیشتازان آن نباید از اینکه انگی به آن‌ها چسبانده شود، بترسند واز بیان اندیشه‌های نو بپرهیزند که این امر به طور قطع، منشا تحول و پویایی جامعه خواهد شد.


وی درباره جدی انگاشتن تفاسیر جدید از آموزه‌های دینی توسط نسل جدید حوزویان توضیح داد: روزنه امیدی در این حرکت می‌بینم وبرای آن نیاز است تا افرادی خود را قربانی کنند. زمانی که امام(ره) نظرات خود را مطرح ساخت، خیلی‌ها به او تاختند و تخطئه کردند، الان هم باید افکار جدید، بدون تاثیرپذیری از جو موجود به صورت مستدل و منطقی مطرح شود و سخنان غیر اصولی، مورد پذیرش قرار نگیرد؛ حتی اگر در این راه به خودشان ضربه‌ای وارد شود که قطعا هم آماج حملات قرار می‌گیرند و ممکن است توسط دستگاه قضایی با آن‌ها برخورد شود، زیرا ارائه اندیشه‌های نو هزینه دارد.


این عضو سابق شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز درباره ورود حوزویان به مسائل سیاسی تاکید کرد: کناره‌گیری از سیاست توسط حوزویان به معنای فاصله گرفتن از جامعه است که در این شرایط به هیچ‌وجه نخواهند توانست درد جامعه را دوا کنند. در صورتی حوزیان می‌توانند نقش خود را در جامعه، عملی سازند که سیاسی باشند و در عمق مسائل سیاسی ورود پیدا کنند، درغیر این‌صورت هیچ‌گونه نقشی برای آن‌ها متصور نیست و رفته‌رفته از جامعه کنار زده می‌شوند.


حجت الاسلام منتجب‌نیا دراین‌باره که آیا علمای سنتی از جامعه رانده شده‌اند، گفت: علمای سنتی در صورتی که تا به امروز رانده نشده باشند، اشکال از جامعه است که نشان ازعقب‌ماندگی آن دارد. آن دسته از علمای سنتی که شرایط زمانی و مکانی را درک نمی‌کنند، برای جامعه مفید نیستند. جامعه‌ای پویا محسوب می‌شود که پیشوایان آن، مترقی‌تر از خودش باشند و در صورتی که پیشگامان جامعه با اندیشه صد سال قبل بخواهند زندگی کنند، قادر به رهبری امروز نخواهند بود، بنابراین علمای سنتی شامل مرتجعین و متحجرین که جامعه را به سقوط می‌کشانند، نمی‌توانند پیشوایی جامعه را برعهده گیرند و باید خود را اصلاح سازند.

 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: