لباس رسميت يافتة فعلي در ايران، به استثناي لباس روحانيون و چادري كه زنان با آن بدن خود را ميپوشانند و لباسهاي محلي و بومي در سراسر كشور ايران، نماي غربي دارد.
دیدارنیوزـ مدگرايي يا به تعبيري، امروزي بودن، پديدهاي است هم گام با پوشش و برخاسته از يك نياز طبيعي و بهنجار كه شاخصة اصلي آن در پردازش چهره و لباس ـ اعم از پوشندههاي سر، بدن و پاها، مثل كلاه، ردا و كفش ـ ظهور مييابد. هر چند كه نمود اين پديده در معماري، دكوراسيون منزل و بسياري چيزهاي ديگر نيز ظهور مييابد.
تاريخچة مدگرايي به سبك غربي در ايران: لباس رسميت يافتة فعلي در ايران، به استثناي لباس روحانيون و چادري كه زنان با آن بدن خود را ميپوشانند و لباسهاي محلي و بومي در سراسر كشور ايران، نماي غربي دارد. قبل از حكومت قاجاريه ، لباس و مدگرايي در ايران نماد شرقي داشت. در آن دوره، با اينكه طرحها و رنگها و مدلها در حال تغيير و تبدل بودند، اصل «چسبان نبودن، بلند بودن، فراخ و آزاد بودن» در آنها رعايت ميشد. در ميانة دوران قاجاريه اتفاقهايي افتاد كه كم كم اين اصول در طراحي و دوخت مدهاي لباس در ايران جاي خود را به اصل «تنگ و تُنُك، چسبان و كوتاه بودن» داد. همان اصولي كه در طراحي و دوخت لباسهاي غربي رعايت ميشود.
توجه به مد در ایران از زمان قاجار و با سفر ایرانیان به غرب آغاز شد. در آن زمان سفرهای دیپلماتیک درباریان به اروپا باعث آشنایی آنها با پوششهای غربی شد. عامل دیگر تاثیرات فرهنگی غرب در ایران، سفر دانشجویان ایرانی به اروپا برای ادامه تحصیل بود که زمینه تغییر دیدگاه نسبت به سبک پوشش را فراهم کرد. با توجه به اینکه بیشتر این سفرها توسط مردان انجام میشد جامههای مردانه زودتر از لباس زنان دستخوش تغییر شدند. تا آن زمان اطلاع از لباسهای اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود و جامه زنان اروپایی از طریق تصاویر وارداتی به ایران شناخته شدند.
در واقع نقطه شروع مدگرایی زمانی بود که همسر فتحعلیشاه در یک مهمانی دربار با "الیزابت مک نیل" آشنا شد. الیزابت مک نیل در آن مهمانی لباس ساتن سپید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که در تضاد با لباسها و جواهرات با شکوه و پر زرق و برق خانمهای درباری بود. این لباس ساده بسیار مورد توجه بانوی اول دربار ایران قرار گرفت و نقطه آغازی برای تغییر لباس زنان دربار قاجار شد.الیزابت در آن مهمانی لباس ساتن سفید، تزئین شده با چینهای توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که مخالف با لباسها و جواهرات باشکوه و پرزرقوبرق خانمهای ایرانی بود. اما همین لباس ساده چشم همسر اول دربار ایران را گرفت و نقطه شروعی شد بر تغییر لباس زنان دربار قاجار. بعدها در سال ۱۸۵۰ میلادی، “لیدی شیل” با ملکجهان مادر ناصرالدینشاه دیدار کرد. در زمان سلطنت ناصرالدینشاه، بهواسطهٔ نفوذ دخترش تاجالسلطنه که تحصیلکردهٔ اروپا بود و از آزادی زنان ایران پشتیبانی میکرد، مد روز در سبک اروپایی به ایران وارد شد.
اندرونی در دوره ناصرالدینشاه مرکز مد ایران شمرده میشد. زنان شهری پیوسته چشم به آنجا داشتند تا آنچه از پوشش و آرایش تازه در آن به وجود میآید، مورد تقلید قرار دهند.درآن زمان ، دختر ناصرالدین شاه، تاج السلطنه که تحصیل کرده اروپا بود باعث ورود مُد روز اروپایی به ایران شد. او برای نامزدی و عروسیاش لباسی از ابریشم صورتی و ساتن سفید پوشید که با تور سر به سبک عروسهای اروپایی کامل میشد. زنان درباری نیز برای اولین بار لباسهایی یقه باز به سبک دهه ۱۸۷۰ میلادی پوشیدند.انیسالدوله سوگلی ناصرالدینشاه نیز در طول سالهای متمادی در مقام رئیس اندرونی تأثیر بسزایی روی سلیقه و آرایش زنان ایرانی داشت. او توانست آرایشهای زمخت و سنگینی را که پیش از آن باب بود، با آرایش ملایم و مد روز اروپا جایگزین کند. او همچنین در تغییر پوشش زنان نقش مهمی داشت.
دامنهای ایرانی طبق مد آن زمان، کوتاه و از پارچههای ضخیم دوخته میشدند و آنها را "شلیته" مینامیدند، تا اینکه ناصرالدین شاه در جریان سفر به پاریس مدل دامن آنها را به زنان دربار معرفی کرد. لباس زنان دربار، اوایل ترکیبی از نیم تنه (ژاکت) تنگ با آستینهای بلند بود با شلواری که به شکل زنگوله تا زانوها میرسید، همه لباسها از پارچه زربفت ابریشمی و مخمل تهیه میشد و معمولا یک شال صورت را در بر میگرفت و زیر چانه گره زده میشد.
تغییر در لباسهای سنتی به صورت تدریجی از اواسط قرن نوزدهم شکل گرفت و شلوارهای کوتاهتر، یا دامنهایی در اندازه و ضخامتهای مختلف روی شلوارهای تنگ یا جورابهای نازک پوشیده میشد. لباس اروپایی به تدریج با سبک سنتی منطبق شد و به عنوان مثال کتهای یقه 7 با دکمه بسته شدند و لباسهای بلند با کمر تنگ و دامنهای ضخیم زیر کت پوشیده شدند. در آن زمان لباسها توسط خیاطها، ندیمان و بعضی از زنان اندرونی دوخته میشد. خیاطهای مخصوص متدهای اروپایی برش و دوخت لباس را تعلیم دیده بودند و برای مردان دربار لباس تهیه میکردند.
با آغاز دوره پهلوی و سفر رضا شاه به ترکیه تغییرات شدیدی در نوع پوشش به وجود آمد و حرکت به سمت مدرنیته به شکل اجبار درآمد. رضا شاه دستور کشف حجاب زنان را صادر کرد و دستور داد مردان به جای لباسهای سنتی، کت و شلوارهای غربی یک شکل به تن کنند. همچنین مردان به جای کلاه شاپو، دستار و عمامه باید کلاه پهلوی بر سر میگذاشتند و زنان نیز به جای روبنده، چادر و روسری میتوانستند از کلاه فرنگی استفاده کنند اما داشتن حجاب ممنوع بود. پس از آن تبعیت از لباسهای مد روز پیگیری شده و خانمها پوشاک خود را از روی مجلههای مزونهای اروپایی که بهصورت فصلی یا سالیانه منتشر میشد تهیه میکردند و از تغییرات رنگ و فرم لباس با خبر شده و از آنان پیروی میکردند.
از سال ۱۳۲۰ به دلیل افزایش ارتباطات با کشورهای غربی سیر تحول لباس در ایران و هماهنگ شدن آن با لباسهای خارجی بیشتر شد. در دهه ۲۰ شمسی پیراهنهای جلو بسته یا جلو باز با یقه انگلیسی بزرگ و سرشانههای پهن و کمرهای تنگ و چسبان در ایران مورد استفاده قرار گرفت. در دهه ۳۰ تنوع سبک لباس بیشتر شد و در دهه بعدی دامنهای چیندار و پلیسه، کت و شلوارهای پاچه گشاد، دو پیله و... از سبکهای طراحی لباس مرسوم بودند.
در دهه ۵۰ سبک طراحی فرانسوی که شامل دامنهای ماکسی و مینی بود و همچنین انواع کت و دامن و جلیقه وارد ایران شدند. مد و لباس ایرانی در دهه ۵۰ تحت تاثیر دهه ۷۰ میلادی غرب، دچار یک تحول بزرگ شد. مجلات و ژورنالهای غربی سهم زیادی در مدگرایی جامعه داشتند، از سوی دیگر گروههای پانک، هیپیها، آرایش موی مخصوص بیتلها و... جوانان شهرنشین ایرانی را تحت تاثیر قرار داده بود.
با پایان جنگ و از بین رفتن شرایط خاص اقتصادی و سیاسی آن دوره، موج مدگرایی دوباره در جامعه آغاز شد. با افزایش واردات لباس خارجی در دهه ۷۰ شمسی کمکم شلوارهای پارچهای گشاد جای خود را به جینهای تنگ داد و پیراهنهای معمولی مردانه به تیشرت تبدیل شد. مدلهای متنوعی از مانتوی زنانه مانند مانتوی خفاشی در این دوره به وجود آمد.
در دهه ۸۰ به علت ظهور اینترنت، سرعت تحول مد در ایران افزایش یافت، طوری که بیشتر افراد لباس سال قبل خود را دمده و غیرقابل استفاده میدانستند. اما الگوی اصلی پوشش افراد، رسانههای خارجی بود و چیزی با عنوان لباس ایرانی وجود نداشت.