در بیست و چهارمین برنامه دیدار اندیشه با حجت الاسلام محمدتقی اکبرنژاد مجتهد و مدرس حوزه ادامه گفت وگوی قبل درباره "پیامبر مکی، پیامبر مدنی" پی گرفته شد.
دیدارنیوزـ حسین جعفری: در بیست و چهارمین برنامه دیدار اندیشه با حجت الاسلام محمد تقی اکبرنژاد مجتهد و مدرس حوزه ادامه گفت وگوی قبل درباره "پیامبر مکی- پیامبر مدنی" را پی گرفتیم.
ویدیوی این گفت و گو را می توانید اینجا، یوتیوب، آپارات دیدارنیوز ببینید.
در گفت وگوی قبل اکبرنژاد گفته بود"بدلیل اینکه دوره آخرالزمانی همانند دوره مکی پیامبر است لذا باید حداکثر رفق و مدارا و مهربانی با مردم صورت گیرد تا اساس ایمان مردم حفظ شود نه عمل به احکام! و مسئولیت علماء در این دوران منحصراً اعتقادی و فرهنگی است؛ وظیفه حفظ اساس ایمان دینی، نه ماموریت سیاسی و تشکیل حکومت و یا ایجاد تمدن اسلامی!
"حجت الاسلام اکبرنژاد معتقد است وقتی انسان مجبور به کار و رفتاری شود که اعتقادی به آن ندارد، این اجبار؛ درون اش را نابود میکند و لذا پیامبر تا مردم را به لحاظ ایمانی و اعتقادی همراه نکرد تقاضایی برای تغییر رفتار نداشت.
اکبرنژاد با توصیف جایگاه انسان در دوران مدرن و اینکه چه مدرنیته را روند طبیعی تکامل انسان بدانیم و چه انحرافی از فرآیند طبیعی رشد، به تجویز مهمی میرسد؛ باید بجای مبارزه و تقابل به تعامل اندیشید.
این مدرس حوزه باور دارد مدرنیته نوع نگاه انسان را به خدا، هستی، دنیا و معاد تغییر داده است؛ و انسان مدرن بیش از آنکه بگوید چه تکلیفی دارد، از حقوق اش میپرسد. در واقع انسان مدرن حق گراست نه تکلیف گرا و برخلاف دوران قبل بدنبال وظایف خود در برابر خدا نیست بلکه بدنبال ستاندن حق خود از خداست! و اینگونه برای این انسان حقمدار، آزادی اصل و اساس است (حتی در برابر عدالت) و روی حریت خود حساس بوده و نمیپذیرد هیچ عامل خارجی محدودش کند و به این دلیل ولایت پذیر نیست و باور دارد هیچ حاکمی بر او ولایت نداشته و قدرت حاکمان نیز منبعث از رای اوست.
به باور حجت الاسلام اکبرنژاد با این انسانِ مدرن که در مرحله ماقبلِ ایمان قرار دارد نمیتوان/نمی باید از اجرای احکام با تمسک به زور و اجبار سخن گفت؛ و عاقلانه آن است که همانند رفتار محمد مکی تعامل با این انسان با هدف ایجاد، رشد، تقویت ایمان شکل گیرد نه اجرای احکام ولو بلغ ما بلغ!
اکبرنژاد در پاسخ به این سوال اگر پیامبر امروز در میان مردم بود چه میکرد؟ پاسخ داد که حدس میزند پیامبر هیچگاه با مردمش درگیر نمیشد و تا اصلاحات و اجرای عدالت را از خود، اطرافیان خود و کارگزارانش شروع نمیکرد و مردم را همراه خود نمیکرد، تلاشی برای تغییر رفتار مردم نمیداشت و البته به گونهای تحکم آمیز رفتار نمیکرد که جامعه حس کند دیکتاتورمآبانه رفتار شده است.
پاسخ استاد به این سوال که آیا پوشاندن لباس احکام دین که متناسب دوران کودکی جوامع بوده بر تن جامعهی بالغ و رشد کرده امروز منطقی و عقلایی است؟ بسیار قابل تامل است خصوصاً آنجا که مقدمات طرح شده نتیجه میگیرد تحمیل دین در بستر نامناسب (و عدم پذیرش و همراهی مردم)، هم دین را به ابتذال و هم جامعه را به فساد میکشد!