راه کار چیست؟

بحران میان سالی مرد چهل و چند ساله منطقه

در دکترین علم روانشناسی، حیات بشری به ادوار گوناگونی (به انضمام بحران های شناخته و ناشناخته) تقسیم شده که این پارت بندی فواید بسیاری از جهت پیش گیری و کنترل کاراکتر همیشه عصیان گر انسان به همراه دارد.

کد خبر: ۱۷۰۶۵۵
۱۵:۵۶ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۳


دیدارنیوزـ *محمدسعید مقصودی: در دکترین علم روانشناسی، حیات بشری به ادوار گوناگونی (به انضمام بحران‌های شناخته و ناشناخته) تقسیم شده که این پارت بندی فواید بسیاری از جهت پیش گیری و کنترل کاراکتر همیشه عصیان گر انسان به همراه دارد.

یکی از انواع این چالش ها، بحران میان سالی یا به بیان دیگر بحران چهل سالگی است. بشر در دهه چهارم زندگی با سوالات فراوانی از خود مواجه می گردد. اینکه چهل سال زندگی و حیات داشته، چه چیزی به دست آورده چه چیزی از دست داده است چه کاری باید انجام می داده و از اقدام و انجام چه فعلی باید امتناع می کرد.

روانشناسان بزرگ دنیا هم از جمله الویت زاک، اریک اریکسون، زیگموند فروید در دکترین خود تصریح می کند " در این دوره فرد میان سال با نقد بی رحمانه خود به بررسی دستاورد ها، محاسن و معایب مکتسبه خود پرداخته و امکان آن هست که تصمیمات ناگهانی و بزرگی گرفته تا آنجا که مسیر زندگی خویش را به طور کلی تغییر دهد.افراد مطرح و شناخته شده زیادی هم در درازای تاریخ، در این دوره سنی با چالش های گوناگون ( به اقتضای زمان و مکان و موقعیت خود ) رو به رو بودند که هر کدام بنابر هویت شناختی خود به این دوره پاسخ درخور داده اند.

ابراهام لینکلن رئیس جمهور ایالات متحده در میانه زندگی از نمایندگی مجلس آمریکا دست کشیده و بعد از چند سال با اتکا بر تحصیلات حقوقی نفر اول اجرایی ایالات متحده شد.ناصر خسرو قبادیانی مرد متمول قرن چهارم در میانسالی با دیدن یک خواب متحول شده و به یکی از شعرای عارف زمانه خویش مبدل گشت.

پیامبر اسلام با وجود تمام فشار ها و مصیبت های وارده در میان سالی اعلام عمومی نبوت و یکی از قدرتمند ترین حکومت های زمانه خود را پایه ریزی کرد. اما به عقیده نگارنده، این بحران فقط قابل بحث در روان پرسشگر انسان نیست و می تواند در قالب یک نظم سیاسی هم تعریف شود.

به طور مثال نظام سیاسی کشورمان ایران با تمام فراز و نشیب ها در دهه چهارم حیات خود به سر می برد. در طول این چهل و چند سال انواع گوناگونی از جناح، ایدئولوژی و تفکر بر قوای سه گانه و علی الخصوص قوه مجریه تسلط داشته که همواره به دنبال ترسیم مدینه ای فاضله با تکیه بر سه عنصر مقبولیت، مشروعیت و عمومیت بوده اما به دلایل فراوان شکلی و ماهوی توفیق چندانی از اجرای این اندیشه ها حاصل نشده است.

و اما پرسش اینجاست چرا با گذشت بیش از چهار دهه از بنیاد این نظم سیاسی و با وجود ظهور و بروز تفکرات اصول گرایی، اصلاح طلبی، میانه رویی، انقلابی رادیکال و بعضا سوسیالیستی و کاپیتالیستی در حاشیه و متن حکومت، هنوز هم فاصله زیادی تا سر منزل مقصود باقی است؟ ایراد و اشکال کار کجاست؟ راه حل برون رفت ار این بحران و آشتی بین جمهور و جمهوری آن هم در آستانه شروع به کار رسمی دولت وفاق ملی چیست؟

به اعتقاد نگارنده، تنها یک راه حل جهت تعدیل فضای موجود در پیش روی سیاستمداران نمود پیدا می کند و آن هم گزاره ای نیست جز
اعتماد به افراد تکنوکرات.

در تعریف تکنوکرات باید بیان کرد :
تکنوکرات یا فن سالار شخصی است که با تکیه بر علم و دانش تخصصی، اقدام به مدیریت حوزه های تحت سیطره ( تکنوکرات سیاسی، تکنوکرات اقتصادی، تکنوکرات ورزشی و..) خود کرده و سعی بر آن دارد تنها با تکیه بر عنصر تخصص مسائل و مشکلات پیش روی خود را حل و فصل کند.

به بیان آریستوکراسی افلاطون، تکنوکرات نخبه زمانه خویش است و هویت سیاسی خود را تنها از دانش فنی خود گرفته و وابسته به هیچ گزاره و معنای غیر علمی و عملی نیست.

گفتمان ایشان (اشخاص تکنوکرات) نه سیاست ورزی حزب خواهانه و بازی های سیاسی بلکه تکیه و فوکوس بر شناسایی نقاط ضعف مدیریت و بهره گیری از علوم و فنون جهت به حداقل رساندن و در شکل آرمانی آن ریشه کن کردن جملگی مشکلات مملکت داری است.
باری، امید که این تفکر و ایدئولوژی کارآمد بیش از پیش در ادبیات رفتاری کرداری سیاستمداران دلسوز تبلور یافته و باعث برون رفت از مشکلات پیش رو و مقبولیت دو سویه جمهور و جمهوری از یکدیگر شود.

*کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: