دادگاه کودتای ۲۸ مرداد؛ یک دستورکار خارجی بود

جلسه رسیدگی به پرونده کودتای ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲ امروز یکشنبه در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی بین‌الملل به ریاست قاضی «حسین‌زاده» و جمعی از حقوقدانان مجتمع قضایی امام خمینی (ره) آغاز شد.

کد خبر: ۱۷۰۵۶۵
۱۱:۱۳ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۳

دیدارنیوز: وکیل خواهان در پرونده دادگاه رسیدگی به کودتای ۲۸ مرداد با بیان اینکه این کودتا یک دستورکار خارجی بود که مراحل انجام آن بین آمریکا و انگلیس تقسیم شده بود، گفت: سرویس جاسوسی آمریکا با همکاری سرویس‌های جاسوسی انگلیس اقدام به طرح ریزی یک کودتا علیه دولت قانونی ایران کرده است؛ یکی از اهداف آمریکا از انجام این کودتا انتقال سلطه انگلیس به آمریکا در ایران بوده است.

به نقل از میزان، جلسه رسیدگی به پرونده کودتای ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲ امروز یکشنبه ۲۸ مردادماه ۱۴۰۳ در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی بین‌الملل به ریاست قاضی «حسین‌زاده» و جمعی از حقوقدانان مجتمع قضایی امام خمینی (ره) آغاز شد.

قاضی «حسین‌زاده» در ابتدای جلسه با اشاره به اینکه جلسه دادخواهی رسیدگی به دعوای ۴۰۲ هزار نفر از ۲۰ استان کشور علیه ۶ نفر از خواندگان شامل دولت آمریکا و سردمداران آن تشکیل شده است، به ذکر قوانینی که دادگاه براساس آن صلاحیت بررسی این موضوع را دارد، پرداخت و شش اصل از این قوانین را برشمرد و گفت: دادگاه حاضر بر اساس ۱_ قانون اساسی ۲- ماده یک قانون صلاحیت دادگستری‌های جمهوری اسلامی ایران که اشخاص حقوقی و حقوقی اتباع ایرانی در محاکم می‌توانند نسبت به طرح دعوا علیه دولت‌هایی که اقدام به نقض مصونیت مقامات ما کرده‌اند، اقدام قانونی کنند ۳- براساس بند ۱ ماده ۱۰ قانون الزام دولت به پیگیری جبران خسارت ناشی از اقدامات و جنایت‌های آمریکا؛ دولت جمهوری اسلامی و قوه قضاییه مکلف است نسبت به احقاق حق اتباع ایرانی که از اقدامات دولت آمریکا متضرر شده‌اند اقامه دعوا کند ۴ - تبصره ۲ ماده واحده قانون تشدید مقابله با اقدامات تروریستی آمریکا ۵- قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه آمریکا ۶_ براساس قانون اقدام متقابل و ماده ۴ این قانون دستگاه قضایی مکلف شده است نسبت به تعقیب حقوقی دولت‌هایی که اقدام به نقض حقوق اتباع ایرانی ورود کند؛ لذا دادگاه بر اساس این اصول صلاحیت رسیدگی به این پرونده را دارد.

در ادامه «شامی اقدم» وکیل خواهان با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: دادخواست چند صد هزار نفری مردم ایران به طرفیت دولت آمریکا به سبب کودتای ۲۸ مرداد ماه ۱۳۳۲ علیه دولت قانونی دکتر مصدق و تحمیل ۲۵ سال خسارت مادی و معنوی و غارت اموال نفتی و غیرنفتی کشور در شعبه ۵۵ حقوقی امور بین‌الملل به جهت حقوق تضییع شده ملت ایران به لحاظ جبران خسارت مادی، اقتصادی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی ثبت شده است.

وی گفت: دولت آمریکا و مسئولان آن در ارتباط با دولت انگلیس در جریان کودتای ۲۸ مرداد در یک پروژه از پیش تعیین شده خسارت‌های زیادی به کشور وارد کرده‌اند و مستندات زیادی در مورد آن وجود دارد.

این وکیل دادگستری ادامه داد: سرویس جاسوسی آمریکا با همکاری سرویس‌های جاسوسی انگلیس اقدام به طرح ریزی یک کودتا علیه دولت قانونی ایران کرده است یکی از اهداف آمریکا از انجام این کودتا انتقال سلطه انگلیس به آمریکا در ایران بوده است. آمریکا با بهره گیری از اطلاعات و با شناسایی عوامل داخلی اقدام به طرح ریزی یک کودتا علیه دولت قانونی ایران کرده است. کودتای ۲۸ مرداد یک دستورکار خارجی بود که مراحل انجام آن بین آمریکا و انگلیس تقسیم شده بود.

«محمد دادی القار»، وکیل دادگستری در ادامه در جایگاه قرار گرفت و گفت: به لحاظ اهمیت موضوع کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سلطه تمام عیار ۲۵ ساله آمریکا بر ایران و آثار غیر قابل جبران آن بر ملت ایران و کشورمان، لازم می‌دانم مواردی را مطرح کنم؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما جزئی از مجموعه امپراتوری آمریکا در این منطقه محسوب می‌شد و خیلی هم وفادار به آمریکا بود. سیاست‌های آمریکا در ایران و به وسیله این کشور، در هرجایی که در آن دستی داشت، اعمال می‌شد. ثروت‌های ملی به صورت رایگان در اختیار آمریکا بود. عناصر سیاسی، دولت، مجلس فرمایشی و نمایشی و دستگاه قضایی وابسته آن روز، همه در اختیار اراده آمریکایی‌ها بود. کشور‌های همسایه ما هم غالباً کم‌وبیش همین‌طور بودند. البته آن روز رقیب بزرگ آمریکا در دنیا شوروی بود، که آن هم در همسایگی ما قرار داشت و به همین جهت آمریکایی‌ها پنجه‌ی سلطه‌ی خود را در کشور ما خونین‌تر و بی‌محاباتر فروکرده بودند.

وی ادامه داد: در آن دوره نه پیشرفت علمی کردیم، نه پیشرفت اقتصادی کردیم و نه یک کار صنعتی انجام دادیم. یک کشور صددرصد وابسته و مصرف‌کننده بازار مصنوعات آمریکایی و غیرآمریکایی بودیم؛ نه فقط مصرف‌کننده مصنوعات و فرآورده‌های صنعتی، بلکه مصرف‌کننده محصولات کشاورزی و فرهنگی و غیره‌هم بودیم! یک کشور ثروتمند مانند ایران، مِلک مطلقِ سیاست‌های آمریکایی و در اختیار کمپانی‌هایی بود که دولت آمریکا آن‌ها را مدیریت می‌کرد.

این وکیل دادگستری با بیان اینکه برای این که به ریشه، چرایی اقدامات سلطه‌گری، خونریزی و اقدامات ضد بشری حاکمان آمریکا که آلت دست سرمایه داران صهیونیست در جهان هستند، در دو قرن اخیر پی ببریم، باید به سابقه شرارت شیطان بزرگ اشاره کنیم، گفت: اگر در ماهیت آمریکا دقیق شویم و درباره شکل‌گیری آن مطالعه کنیم، برایمان روشن می‌شود که آمریکا نه یک کشور تاریخی و دارای تمدن انسانی و فرهنگی باسابقه، بلکه یک کشور ساخته شده به دست اروپایی‌ها و استقرار یافته بر دریایی از خون بومیان آمریکا و سیاهان آفریقا است.

وی گفت: ماهیت و ذات آن با کشتار، ظلم و تجاوز عجین شده و امروز ماحصل همه پلیدی‌ها و پلشتی‌های انسانی را نمایندگی می‌کند، یک نمونه آن مشارکت مستقیم، حمایت و تأمین هزاران تن بمب برای کشتار ده‌ها هزار انسان بیگناه مظلوم فلسطینی و هزارآن زن وکودک در غزه است. ترویج فرهنگ آمریکایی مبتنی بر فساد و تباهی در جهان و تنظیم راهبرد و تشکیل اقتصادی مبتنی بر غارت، فساد و دیپلماسی‌ای مبتنی بر قلدری و جنایت و استاندار‌های دوگانه و ...، آنچه امروز به عنوان آمریکا شناخته می‌شود را ساخته است و طبیعی است که برساخته‌ای این چنینی که ضد تمدن انسانی و ضدانسانیت است از کشوری که پرچمدار تمدن بشری بوده و از انقلابی که داعیه احیای تمدنی الهی- انسانی را دارد کینه داشته و دشمنی بورزد.

دادی القار با اشاره به اینکه بنای آمریکا از آغاز بر اساس اشغال‌گری، کشتار صاحبان سرزمین بومی قاره آمریکا و چپاول منابع سایر کشور‌ها شکل گرفته و توسعه یافته است، گفت: صاحبان اصلی قاره آمریکا، سرخ پوستان قدیمی و رنگین پوستانی هستند که از تنگه برینگ به این قاره مهاجرت کرده بودند. صد‌ها سال بعد، در سده شانزدهم میلادی، قاره آمریکای کنونی با ورود استعمارگران اروپایی، ساکنان انگلیس، هلند، فرانسه و اسپانیا بعد‌ها ایرلندی‌ها و مهاجران سایر کشور‌ها اشغال و با جنگ، کشتار بی‌رحمانه بومیان و سرخپوستان بر سرزمین آن‌ها مسلط شدند، با پیشروی استعمارگران اروپایی در قلمروی امروزه آمریکا، زمین‌های بومیان فتح و ضمن کشتار دسته جمعی آنها، باقی مانده آنان را از سرزمین‌های‌شان رانده و با جابجایی اجباری سرخ پوستان باقی مانده و اسکان آن‌ها در منطقه اختصاصی سرخپوستی، همچنان نسل‌کشی سرخ پوستان و درگیری‌های گسترده با آن‌ها تا آغاز قرن بیستم میلادی در غرب این کشور ادامه داشت، این جنایات موجب شد جمعیت سرخ پوستان پس از ورود اروپایی‌ها به قاره آمریکا به شدت کاهش پیدا کند.

این وکیل دادگستری بیان کرد: استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۷ با تشکیل دولتی غیرمتمرکز آغاز و بعد از پیمان صلح با انگیس در سال ۱۷۸۳ استقلال آمریکا توسط جامعه بین‌المللی به رسمیت شناخته شد. در این اثنا، موج بزرگی از دستگیری ساکنان افریقا به قصد تجارت برده توسط تجار انگلیسی آغاز و به آمریکا منتقل شدند، تا آغاز سده هجدهم میلادی، برده داری رسمی و برده‌های آفریقایی نیروی کار اصلی سرمایه داران آمریکایی را تشکیل می‌دادند، در ادامه این جنایات، تبعیض و برده داری نوین را جایگزین برده داری سنتی کردند، در حال حاضر شرایط رنگین پوستان به خصوص سیاه پوستان مظلوم آمریکا، گویای تداوم جنایت بهره کشی از سیاه پوستان تنها به دلیل رنگ پوست آن‌ها است.

وی با یادآوری این موضوع که آمریکا در آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ بی‌طرف ماند و تا ۱۹۱۷، زمانی که جنگ در حال پایان بود به متفقین پیوست، گفت: این امر موقعیت آمریکا را به شکل یک ابرقدرت نظامی در جهان تثبیت کرد. آمریکا در آغاز جنگ جهانی دوم نیز بی‌طرف بود، اما از مارس ۱۹۴۱ از طریق قانون وام و اجاره و حمایت تجهیزاتی از متفقین در اواخر کشاکش جنگ جهانی دوم، با هدف کمک به اروپایی‌ها و توسعه سلطه بر جهان خالی از قدرت، مشارکت پیدا کرد، ورود جدی آمریکا به جنگ جهانی دوم به دنبال حمله‌ای غافلگیر کننده امپراتوری ژاپن به «پرل هاربر» در هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ بود و باعث شد آمریکا به نفع متفقین وارد جنگ شود؛ با وجود اینکه ابتدا ژاپن به آمریکا حمله کرد، آمریکایی‌ها سیاست دفاعی «اول اروپا» را در پیش گرفته و منابع نظامی‌اش را به جنگ در اروپا معطوف کرد.

این وکیل دادگستری ادامه داد: سر انجام آمریکا با توسعه بمب هسته‌ای و به رغم اعلام تسلیم شدن ژاپن در یک جنایتی تاریخی و غیر انسانی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را با بمب هسته‌ای بمباران و بیش از سیصد هزار نفر زن و مرد را در یک لحظه کشت و چند هزار نفر هم بر اثر آثار این بمباران، بعد‌ها بیمار و کشته شدند؟! با وجود اینکه نیروی‌های نظامی آمریکا متحمل تلفات شدند، لکن این کشور از ویرانی‌های جنگ در امان ماند و پس از آن نفوذ سیاسی، اقتصادی و نظامی‌اش در جهان افزایش پیدا کرد. بعد از جنگ جهانی دوم دو قدرت شوروی و آمریکا، کشور‌های مختلف را تحت کنترل خود گرفتند. در غرب اروپا، آمریکا و کشور‌های عضو ناتو و در شرق اروپا اتحاد شوروی و کشور‌های عضو پیمان ورشو را تشکیل و دو کشور در جنگ‌های نیابتی برابر یکدیگر قرار گرفتند، آمریکا به بهانه مقابله با کمونیسم با جنبش‌های آزادی بخش جهان سوم یا با اشغال مستقیم و ورود نظامیانش و یا با کودتا و ترور رهبران آن‌ها مقابله کرد و به دفعات دست به اقدام عملی جهت ساقط کردن دولت‌های مستقل یا چپ‌گرا در کشور‌های مختلف زد. اواخر دهه ۱۹۸۰ زمان بهبود روابط آمریکا با اتحاد شوروی بود، با سقوط شوروی در ۱۹۹۱، جنگ سرد به پایان رسید.

دادی‌القار با بیان این موضوع که نتیجه این اتفاق یک جهان تک قطبی با سردمداری آمریکا با ادعای تنها ابرقدرت جهان بود، افزود: در این برهه آمریکا با یکه تازی، بدون توجه به قوانین و قواعد مسلم بین‌المللی برای توسعه سلطه بر منابع کشور‌ها به خصوص نفت به توسعه پایگاه‌های نظامی خود در سراسر جهان پرداخت، در حال حاضر به عنوان اشغال‌گر، بدون توجه به قواعد بین‌المللی بخشی از کشور سوریه، عراق را در اشغال دارد و پس از اشغال افغانستان، با شکست مفتضحانه، آن جا را ترک کرد. ساختار نیرو‌های مسلح این کشور با هدف تهاجم و اشغال سامان دهی شده نه دفاع از سرزمین آمریکا، زیرا سردمداران آلت دست صهیونیسم در این کشور منافع نامشروع خود را در سراسر جهان تعریف می‌کنند و همه جهان را از آن خود می‌دانند.

ادامه دارد ..

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: