دیدارنیوز - آیتالله محمدتقی مصباح یزدی طی سخنانی در جمع طلاب سفیران هدایت امام صادق (ع) تهران، به مقایسه وضع حوزه علمیه در عصر حاضر و دوره پهلوی پرداخت و اظهار کرد: هفتاد سال پیش، حوزه وضع مطلوبی نداشت و آخوندی، بهنوعی گدایی محترمانه تلقی میشد.
وی با اشاره به اینکه «با انقلاب اسلامی، نفخه رحمت در جامعه دمیده شد و کسی مانند امام خمینی(ره) ظهور و نه تنها اسلام را در ایران، بلکه در جهان، مطرح کرد»، ادامه داد: اگر بخواهیم ببینیم جایگاه روحانیت در جامعه چیست، باید ابتدا به این پرسش پاسخ بدهیم که جایگاه دین، در جامعه چیست؟ چون روحانیت، نماد دین تلقی میشود.
وی با بیان اینکه «زمانی مردم، دین را از افتخارات خود و جامعه میدانستند و پرسش درباره جایگاه دین در جامعه، جای طرح نداشت»، افزود: امروز در دنیا، مسئله سکولاریسم، مسئلهای جدی در محافل علمی است و این سؤال را مطرح میکند که آیا واقعا بشر، احتیاجی به دین دارد یا خیر و اگر دارد، قلمرو و جایگاه آن کجاست.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: بر این اساس جامعهشناسان سکولار، افراد را بر اساس نوع نگاهشان به دین، به چند دسته تقسیم میکنند؛ دسته اول، کسانی هستند که همه امور زندگی را به دین، مرتبط میدانند که این عده از نگاه جامعهشناسان، افراطیها هستند! عده دیگری نیز کاملا با دین مخالفند و دین را مزاحم زندگی و پیشرفت بشر میدانند که این عده تفریطیها تلقی میشوند؛ اما متعدلها از نگاه این افراد، کسانی هستند که معتقدند چون بشر باید آزاد باشد، باید او را در داشتن یا نداشتن دین، آزاد گذاشت؛ هر چند دین برای زندگی و جامعه، ضرورتی ندارد، اما، نباید مانع دینداری عدهای شد که دوست دارند دین داشته باشند!
وی با طرح این پرسش که آیا دین برای انسان مهم است و فایدهای دارد یا خیر؟ ادامه داد: گرایش غالب در بین روشنفکران این است که دین برای زندگی بشر، ضرورتی ندارد؛ این، همان سکولاریسم است؛ چرا که سکولاریسم یعنی جدایی دین از عرصههای جدی زندگی انسان. در بسیاری از کشورها و در بین مسئولان آنها، کسانی هستند که اعتقادی به دین ندارند؛ برخی مانند صدام، به خاطر جلب توجه مردم، شعار دینی سر میدهند؛ برخی هم مانند سران سعودی، خود را خادم الحرمین میخوانند، اما با صهیونیستها موافق بوده و نوکر آمریکا هستند! حتی در داخل کشور اسلامی خودمان، رگههایی از سکولاریسم در مسئولان رده بالای کشور، وجود دارد.
رئیس موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره) اظهار کرد: ما که طلبه شدیم، باید ابتدا جواب این سئوال را بیابیم، شاید عدهای برای ثواب به حوزه آمدهاند؛ اگر چنین است، کارهای دیگری هم وجود دارد که ثواب و اجر دارد؛ چنین نیت و انگیزهای، مسئولیتزا نیست و انسان را به تفکر برای شناخت تکلیف و انجام آن وادار نمیکند. کسی که قرار است عمرش را در راه تحصیل علوم دینی بگذارد و به عنوان قشری از اجتماع، وظیفه تحصیل و ترویج دین در جامعه را بر عهده بگیرد، باید بداند، تکلیف او چیست.
وی همه مفاسد موجود در نظام اسلامی را ناشی از ضعف دین دانست و افزود: همه مفاسد، بستگی به دو عامل دارد؛ یکی شناخت دین و دیگری تقید به عمل به دین؛ به عبارت بهتر همه مفاسد یا ریشه در ندانستن حقیقت دین دارد و یا ناشی از تنبلی و عدم تقید به انجام وظیفه دینی است؛ اگر این دو رکن، حل شود، نه تنها مشکلات جامعه که مشکلات دنیا حل میشود.
وی با اشاره به گستره معارف دین گفت: سعادت دنیا و آخرت انسانها در گرو دین است و از طرفی همه مفاسد، معلول ضعف در دین است؛ بر این اساس، پرداختن به دین مهمترین وظیفه، در دنیاست و به قول معروف از نان شب واجبتر است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه «امروز درس خواندن، مانند خواندن نماز واجب است»، افزود: به عنوان کسی که هفتاد سال است در حوزه علمیه هستم به شما توصیه میکنم که در این مسئله به قدر کافی تفکر کنید که چرا طلبه شدهاید و وظیفه شما چیست؛ اگر واقعا به این نکته رسیدید که این وظیفه، واجبترین تکلیف شما بوده است، باید دائما به آن توجه داشته باشید و تلاش کنید. انسانیبودن زندگی ما، مرهون دین است، پس مهمترین وظیفه ما شناخت دین است؛ اگر به این نکته رسیدید و بر اساس آن تلاش کردید، حتی نفس کشیدنتان نیز عبادت خواهد بود.
وی در پایان با بیان اینکه «پیامبر اسلام در راه رهبری جامعه اسلامی آزارهای فراوان دید و روایات میگویند امام زمان (عج) بیش از پیامبر متحمل آزارها خواهند شد» گفت: تعجبی ندارد که در حال حاضر نیز، رهبری عزیز، در این کره خاکی بیش از همه اذیت شود؛ راه صحیح این است که او را کمک کنیم؛ یعنی راه را بشناسیم و باور کنیم و غمخوار او باشیم؛ باور کنیم امروز کلید راه صحیح به دست اوست و البته خداوند نیز بیشتر به او عنایت و توجه دارد.