از رفتار اعتراضی، دوقطبی نسازیم

 حضور مردم در آرامگاه حافظ و تخت جمشید در نوروز امسال و همچنین مخالفت با ساخت مسجد در پارک قیطریه تفسیر‌های مختلفی را در فضای مجازی باعث شد که از آن جمله تلاش برای دو قطبی توصیف کردن جامعه ایرانی بود. امید جهانشاهی در یادداشت خود به نقد این دو قطبی سازی پرداخته است.

کد خبر: ۱۶۳۴۱۰
۱۳:۰۶ - ۱۴ فروردين ۱۴۰۳

دیدارنیوز ـ *امید جهانشاهی: وجود دیدگاه‌های مختلف در جامعه امری طبیعی و نشانه بالندگی و پویایی است، اما دو قطبی سازی و توصیف مردم همچون دو گروه متضاد و رو در رو امری مخرب است. در نوروز امسال برخی با بازنشر و برجسته سازی تصاویر اجتماع‌های مردمی در تخت جمشید و آرامگاه حافظ کوشیدند دو قطبی سازی دروغین ایران و اسلام را ایجاد کنند. بازی در زمین این دو قطبی سازی نادرست است، فارغ از اینکه به نفع چه سمتی این دو قطبی تفسیر شود.

برای مثال، یکی در اینستاگرام به طعن و تحقیر گفت آهای شمایی که برای مخالفت با اسلام، سال تحویل را به مزار حافظ می‌روید، می‌دانید چرا به حافظ، حافظ می‌گفتند؟ و پوزخندی از سر تاسف زد که حافظ هم حافظ قرآن بوده است و دیندار.

اما مساله اینجاست که به رسمیت شناختن نفس این دو قطبی سازی مخرب است، چون مردم را مقابل هم تعریف می‌کند، ضمن اینکه دروغین هم است، چون آن‌ها که به آرامگاه حضرت حافظ رفتند ضد دین نیستند بلکه ضد محتسب ریاکار هستند و ضد واعظانی که، چون به دفترخانه می‌روند آن کار دیگر می‌کنند. مسلمانی حافظ درست نقطه مقابل مسلمانی آن مداح قمی است که از نام «هایده» در تلویزیون برآشفته می‌شود و از غیرت و خون شهدا می‌گوید، اما در موضوع غارت چای دبش، در تاخیر بی توجیه در رسیدگی به سیل سیستان یا رانت خواری‌هایی که برخی را صاحب خانه‌های چند صد میلیاردی می‌کند، رگ غیرتش نمی‌جنبد.

اتفاقاً مردم برای اعلام بیزاری از این نوع غیرتی شدن‌های کاسب کارانه آرامگاه حافظ را به طور نمادین انتخاب می‌کنند تا بگویند: مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب، چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند استقبال مردم از تخت جمشید هم به نوعی عمل نمادین اعتراضی است. مثل اعتراض به روند کاهش ارزش پول، به روند کاهشی قدرت خرید و ... امروز وضعیت به گونه‌ای است که رقص و شادی در عرصه عمومی هم نوعی بیان اعتراض به حکومت معنا می‌دهد.

اگر از «روزه خواری بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی» گلایه می‌شود، ریشه اش را نه در تغییر جدی باور‌های قلبی اکثر مردم به خدا و دین، بلکه در اعتراض به ناکارامدی‌ها باید دید. اعتراض به ناکارامدی هاست که در قالب نماد‌های دینی بیان می‌شود. معترض بودن به مسائل سیاسی و عملکرد اقتصادی که در جامعه پررنگ به نظر می‌رسد به معنای دو قطبی طرفدران ایران و طرفداران دین نیست که این توصیف آب به آسیاب ایران ستیزان ریختن است. اتفاقاً دین ستیزی ویژگی تفکر ضد ایرانی است یعنی تفکر چپ و مرام کمونیسم.

اگر تلاش‌های وطن فروشانه حزب توده در پیگیری منافع شوروی چیزی مربوط به تاریخ است، امروز شاهدیم که به اصطلاح گروه‌های چپ برای یکپارچگی سرزمینی و تمامیت ارضی ایران هیچ اهمیتی قائل نیستند و این به دلیل ماهیت بیگانه و بی وطن تفکر آنهاست. شوربختانه برخی تصمیم‌های شتابزده مسئولین هم راه را برای دو قطبی سازی‌های مخرب باز می‌کند. مثل اصرار شهردار اصولگرای تهران به ساخت مسجد در پارک قیطریه که این روز‌ها خبر روز است.

این در حالی است که مخالفان ساخت مسجد در پارک قیطریه می‌گویند اولاً دو مسجد در حوالی پارک وجود دارد، ضمن اینکه ساخت مسجد داخل پارک منجر به قطع برخی درختان پارک می‌شود و ثانیاً در حفاری‌ها و کاوش‌های آقای سیف الله کامبخش فرد در تپه‌های قیطریه، آثار و نشانه‌هایی ارزشمند همچون ۲۵۰۰ ظرف، ابزار‌های مفرغی و همچنین گورستانی باستانی کشف شده بود که نشان از قدمت ۳۵۰۰ ساله زندگی در این منطقه دارد. این کاوش‌های باستان شناسانه مربوط به سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ است.

بعد از انقلاب تا سال ۱۳۶۴ چیزی به نام میراث فرهنگی وجود نداشت و پس از آن هم عمدتاً مناطق در خطر، اولویت میراث بوده است. دریغ است که در این منطقه ارزشمند از جهت باستان شناسی که مورد غفلت بوده است، ساخت و ساز صورت گیرد. این مخالفت را باید درک کرد و با برخورد سیاسی و تبدیل نمادین آن به «مخالفان مسجد»، بستر را برای دو قطبی سازی کذایی موافقان و مخالفان دین مهیا نساخت.

*روزنامه نگار

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: