پروفسور حسن امین، فیلسوف و تاریخدان کشورمان در پیامی زیبا و خواندنی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳، به شاد زیستن و شادکردن دیگران تاکید کرده که این مطلب را در دیدار میخوانید.
دیدارنیوز _ پروفسور حسن امین*: سال ۱۴۰۳ را به همه هموطنان بلکه همه جهانیان بویژه دوستداران صلح و دوستی در هر جای سیاره زمین فارغ از دین و مذهب و تبار و نژاد و جنسیت، شادباش میگویم. برای ما ایرانیان و مردمان دارای میراث تمدنی مشترک در افغانستان، تاجیکستان و دیگر کشورهای همجوار، نوروز خودمان و سال شماری هجری خورشیدی خودمان نمادی مهم از فرهنگ نیاکانی است، اما واقع نگرانه برای اکثریت هشت میلیاردی جمعیت جهان.
نوروز ما خیلی معنادار نیست و اگر دیگران به این مناسبت پیامی میدهند از رهگذر دیپلماسی و بها دادن به کثرت گرایی فرهنگی است. چینیها که بیشترین جمعیت جهان را دارند، نوروز خودشان را به تقویم قمری یک ماه قبل جشن گرفتند و امسال برای آنها سال اژدها بود و برای ما سال نهنگ است. حفظ ارتباطات اقتضا میکند که ما از فرهنگ ملل دیگر هم آگاه باشیم و خود را از اکثریت مردم جهان که تحویل سال شان با ما متفاوت است، جدا ندانیم. گاه شماریها و تقویمها، نشانهها و نمادهای ذهنی و زبانی و زمانی و مکانی در بین جهانیان، مختلف است، اما گذشت زمان و نیازهای اساسی انسان بلکه سرشت و سرنوشت همه ما یکسان است و وجوه اشتراک مان با یکدیگر فراوان.
از نگاه من به عنوان کسی که در هر دو فرهنگ شرق و غرب از چین گرفته تا انگلستان زیسته و پنج قاره جهان را از نزدیک دیده و سیر تکاملی تمدنهای بشری در طول تاریخ راسنجیده است، آنچه تاکید بر آن در تحویل سال هجری شمسی بسیار مهم است، این است که کره زمین از عمق اقیانوسها تا اوج فضا، میراث مشترک تک تک ما آدمیان به عنوان موجودات هوشمند مسئولیت پذیر و برنامه ریز است. حفظ این میراث مشترک، جلوگیری از تخریب محیط زیست، فراهم کردن بستر مناسب برای همزیستی مسالمت آمیز و بهره برداری درستمان از ذخایر کره زمین (و شاید در آینده کرههای دیگر قابل زیست)، وظیفه خود ما نوع بشر (نه موجودات فرازمینی! یا فرشتگان آسمانی) است. این خاک و آب و هوا و فضا در دست ما امانت است.
اختلافات عقیدتی و سیاسی و اصطکاک منافع اقتصادی بین ملتها و دولتها در طول هفتاد هشتاد سال عمر فردی ما هشت میلیارد جمعیت روی زمین و در طول هزار و چهارصد و دو سال تاریخ هجری شمسی یا دو هزار و بیست و سه سال تاریخ جهان به تقویم میلادی، بسیار حقیرتر از آن است که مصالح نوع بشر و منافع نسلهای آینده نوع انسان در این کره خاکی به خطر افتد.
البته، آمدن روزهایی به نام نوروز و اول ژانویه بارها و بارها در زندگی من و شما و میلیاردها بار در عمر کره زمین تکرار شده است. پس طبیعت کار خودش را میکند و ما نقشی در آمدن سال نو میلادی در فصل سرما و یا جشن نوروز در آغاز بهار نداریم. اینها یا جشنهای فصلانه یا مبدآ گاهشماریهای قراردادی است. جشنهای فصلانه یا گاهنبار با توجه به شرایط متغیرهای فصول سال و سرما و گرمای هوا در روزگاران کهن برنامه ریزی شده آن هم در پیوند با اقتصاد شبانی و کشاورزی و باغداری و خلاصه طبیعت و گرما و سرما بوده است که زندگی همه مردم در آن روزگار تحت تاثیر ان بوده است. یا آغاز رخدادی خاص مانند میلاد مسیح با هجرت پیامبر در مقطعی برای پیروان یک آیین مهم بود. امروز زندگی در کلان شهرها و معماری بهتر و امکانات تغییر دلخواه گرمایشی و سرمایشی، سهولت مهاجرت و تغییر محل زندگی و رشد ارتباطات میان فرهنگی، فلسفه وجودی تقویمهای قراردادی پراکنده ملل مختلف را از بین برده است و برای فرهنگها جنبه نمادین و فرهنگی یافته است. مهاجرت و سفر از نیم کره شمالی به نیم کره جنوبی و بالعکس، اعتدال ربیعی (جشن نوروز) و اعتدال خریفی (جشن مهرگان) را تا حدی برای افراد و خانوادههای مهاجر نامفهوم میکند. به این دلیل، جشنهای فصلی و سنوی مانند کریسمس و اول ژانویه یا چله / یلدا و نوروز جنبه نمادین و فرهنگی پیدا کرده است.
جشنهای فصلی یا ماهانه دنیای باستان، بعدها با باورهای دینی هم آمیخته شده است. شب چله شده شب میلاد ایزد مهر در کیش مهری یا میترابیسم و بعد که آیین مهر از خاستگاه اصلی اش در هند و ایران به امپراطوری روم راه یافته است، مسیحیان، با چند روز اختلاف، به همین جشن یلدا عنوان زادروز حضرت عیسی یعنی کریسمس داده اند.
آری، اقوام و ملل مختلف جهان، هر کدام گاه شماری، سنتها و آیینهای خودشان را دارند که البته از منظر کثرت گرایی فرهنگی بسیار محترم و معتبر است، اما این تکثر از نگاه فلسفی، به لحاظ اعتباریت زمان و مکان، به ذاتی نبودن این اعتباریات و قراردادها دامن میزند. نه تنها کریسمس در کلیسای ارتودوکس در شرق، در تاریخی دیگر غیر از یلدای ما و کریسمس غرب یعنی زمانی متفاوت با کریسمس کاتولیکها و پروتستانها، جشن گرفته میشود، بلکه همین جشن نوروز هم در ترکیه در تاریخی زودتر از فروردین برگزار میشود.
گذشته از این تفاوت ها، حتی افراد در همین روزها مثل نوروز یا کریسمس یا روز اول سال نو میلادی، شادی و سوگ شخصی و خانوادگی یا قومی خودشان را دارند. کسی ممکن است در روز اول ژانویه یا روز اول فروردین، شب یلدا یا روز کریسمس، در سوگ عزیزان عزادار باشد و دیگری ممکن است روز دهم محرم یعنی روز عاشورای ما در فرهنگی دیگر عروسی کند!
فیلسوفان بدبین و شکاک همانند خیام این اعتبارات و این جشنهای ساده انگارانه و دل خوش کنک را به مسخره گرفته اند. ناصر خسرو قبادیانی در رابطه با نوروز گفته است:
شصت سال آمده نوروز مرا مهمان
جز همین نیست اگر ششصد بار آید
یکی از متأخران هم گفته است:
نوبهاران که غم ز دل نبرد
با شتا و خریف یکسان است
سودی از دیدن مکرر نیست
گرچه خورشید و ماه تابان است
خلاصه از نگاه فیلسوفان بدبین تکرار و گذشت سال پیشین و آمدن سال پسین، چه شرقی و چه غربی و چه رومی و چه مسیحی یا اسلامی، و لو نام جشن داشته باشد، نشانهای از گذشت عمر عزیز و از دست دادن فرصت و نزدیک شدن به پایان زندگی فرد است. اما من فیلسوف بدبینی نیستم و مخصوصاً وقتی به پیشینه حیات در کره زمین و برآمدن انسان به عنوان تنها حیوان هوشمند در کره خاکی مینگرم، احساس مسئولیت میکنم که بگویم این امانت طبیعی یعنی محیط زیست را هر چه سالمتر باید به دست نسلهای آینده سپرد. در حق نسل حاضر در کره زمین هم میگویم: ما مجبوریم که در گزینههای روزمره، بین خوب و بد با در بدبینانهترین نگاه فلسفی، بین بد و بدتر و پوچ و پوچ تر، یکی را انتخاب کنیم! بدبینی، انزوا و اعتزال ما یا دشمنی و نفرت پراکنی ما نسبت به دیگر افراد به هر بهانه چه قومی و چه دینی و چه جنسیتی. دردی را دوا نمیکند. شادی و سرزندگی، یکی از حقوق هر انسان زنده است و ما خود بیش از هر کس و هر نهادی به برخورداری از این حق، محق و به تکلیف ایجاد مقدمات و مقارنات زندگی شاد مکلفیم.
به زندگی و زندگان بپیوندیم. به جای دامن زدن به تفاوتهای بین نوع بشر به ملاحظات نژادی، مذهبی، زبانی، جنسیتی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی، به وجوه اشتراک بیندیشیم. اگر سال نو ایرانی، بهانهای برای همدلی و همگرایی، شاد زیستن و شادکردن دیگران و ترمیم ارتباطات به دست میدهد، در بدترین شرایط هم این بهانه برای شاد بودن و شادکردن را نباید از دست دهیم و باید سالی و سالیانی خوش را برای همه مردم بر سیاره زمین آرزو کنیم. زنده باد زندگی!
حسن امین
۲۹ اسفند ۱۴۰۲»
*حقوقدان، فیلسوف، تاریخدان و نویسنده