در قسمت دوم گفتوگو با دکتر محمد فاضلی، پژوهشگر و جامعه شناس به مقایسه جامعه قبل از ۵۷ و جامعه امروز پرداختیم و آسیبهای جدی بروز جنگ با آمریکا را بررسی کردیم.
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: در قسمت اول گفتوگو با دکتر محمد فاضلی ابتدا درباره دلایل بروز حوادث سال ۱۴۰۱ صحبت کردیم و از او پرسیدیم که چرا مردم میگویند دیگر هیچ چیز به قبل از شهریور سال پیش برنمیگردد.
در قسمت دوم به سراغ شرایط جامعه به پیش از انقلاب ۵۷ رفتیم که محمد فاضلی در این باره میگوید: آن چیزیهایی که باعث انقلاب ۵۷ شد و جامعه امروز هم آن تجربه میکند تشدید نابرابری بود و در سالهای قبل از انقلاب بالاترین نرخ نابرابری وجود داشت و سازمانی برای گفتوگو وجود نداشت.
قسمت دوم این گفت و گو را می توانید اینجا، کانال یوتیوب و آپارات ببیند.
این پژوهشگر معتقد است هر زمانی تقاضا مشارکت از ظرف آن بزرگتر میشود، مشکلات جامعه شروع میشود و این تقاضا مشارکت در همه زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی وقتی بیشتر از ظرفیت باشد جامعه را به یک جامعه سرخورده، عاصی و ناامید تبدیل میکند.
او اینطور توضیح میدهد که تصور کنید که تقاضا برای شغل ۲۰ میلیون باشد، اما ظرفیت موجود به اندازه سه میلیون شغل، نتیجه بیشتر بودن تقاضا از ظرف جامعه را دستخوش بحرانهای مختلفی میکند و نکته قابل تامل اینجاست که سبک زندگی ایرانیان و تکثر آن خیلی بیشتر از ظرف موجود است و همین هم باعث بروز مشکلات میشود.
فاضلی به یکی از مهمترین کتابها درباره نظامهای سیاسی و ثبات سیاسی اشاره میکند و میگوید: وقتی تقاضا مشارکت فراتر از ظرف سیاست باشد، کشور دچار بیثباتی سیاسی و خسران میشود و ایران امروز همه این مشخصات را دارد، اما این به معنای آن نیست که وضعیت انقلابی داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد، جامعه امروز با جامعه قبل از انقلاب ۵۷ خیلی تفاوت تاریخی دارد، اما باید از تجربهها درس بیاموزیم و به این نکته هم توجه داشته باشید که این بی ثباتی سیاسی در اقتصاد و فرهنگ هم وجود دارد.
او میافزاید: هنوز در بسیاری از شهرهای این کشور مجوز برای برگزاری کنسرت داده نمیشود و زنان نوازنده حتی با داشتن حجاب کامل هم نمیتوانند روی سن بروند و ساز بزنند و این همان بیشتر بودن تقاضا از ظرفیت است.
عکس ها: آرش راهبر
او در بخش دیگری از صحبتهای خود روی این موضوع تاکید دارد که باید حکومت و جامعه را با هم بینیم، حکومت بدبخت و جامعه خوشبخت نداریم، این دو یا با هم خوشبخت یا هر دو با هم بدبخت میشوند و نمونه بارز آن قذافی، صدام، عبدالله صالح و مبارک بودند، هر چند این آدمها دیگر وجود ندارند، اما در نهایت جامعه پس از رفتن آنها خوشبخت نشد.
فاضلی ادامه میدهد: جامعه ایران پیلگونه شده و مهم اینکه حاکمیت یا نمیتواند یا نمیخواد یا راهی برای خارج شدن از این وضعیت پیدا نکرده است.
این جامعه شناس روی این موضوع هم تاکید میکند که حمله نظامی به ایران شر مطلق است و با نابودی زیر ساختها و تخریب نیروگاهها به عصر حجر برمیگردیم و سوال اینجاست که آیا اصلاح شرایط موجود با هزینه پایینتر بهتر است یا تن دادن به جنگ با هزینههای گزاف.