دیدارنیوز – رسول شکوهی - ماراتن عجیبی است. دهها هزار نفر پشت خط ایستادهاند تا با شلیک گلوله حرکت خود را شروع کنند. در این مسیر باید شرایط سختی را تحمل کنند تا شاید در این رقابت پیروز شوند. کنکور و آزمونهای ورودی مدارس خاص پدیدهای است قدیمی در نظام آموزشی ایران. برای هر کدام از این آزمونها هم همواره متقاضیان زیادی بیش از ظرفیت موجود آن ثبت نام کرده و قاعدتا برای پیروزی در این رقابت دست به اقدامات مختلفی میزنند و شرایط خاصی را میپذیرند. از هزینه کردن برای آزمونهای آزمایشی تا تهیه کتابها و جزوات گوناگون تا فشار و استرس روانی. موسسات مختلفی هم برای کمک به متقاضیان تاسیس میشود و سود خوبی هم بدست میآورند.
خانوادهها هم وقتی به مدارس دولتی کم کیفیت نگاه میکنند ترجیح میدهند که فرزندانشان در مدارس خوبی درس بخوانند تا بتوانند در ادامه در دانشگاههای خوب ادامه تحصیل بدهند. بسیاری از خانوادهها و دانشآموزان به سمت این مدارس گرایش پیدا کرده و برای رسیدن به این هدف تن به آزمونهای ورودی و مناسبات حاکم بر آن میدهند.
اوایل بهمن ماه سال گذشته بود که خبر از حذف آزمون ورودی پایه هفتم تیزهوشان داده شد. بطحایی وزیر آموزش و پرورش نیز در صفحه توییتر خود چنین نوشت: «با فشار آزمونهای مداوم، #فرصت_کودکی و تمرین مهارتهای لذتبخش زندگی را از #کودکان گرفتهایم. #گام_نخست را برداشتیم. دانشآموزان ابتدایی از آماده شدن برای آزمونهای تیزهوشان، نمونه دولتی و مدارس خاص رها شدند».
تاکید بر فرصت کودکی و گام نخست و کودکان با هشتگ گذاری نکاتی بود که وزیر آموزش و پرورش در این توییت اعلام کرد.
جزئیات این خبر را باید در گفتگویی که رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی این وزارتخانه با خبرگزای ایسنا داشته دنبال کرد. حکیم زاده بر مفاد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تاکید کرد و خاطر نشان کرد که هر آن چیزی که تعلیم و تربیت در دوره ابتدایی را تحت الشعاع قرار دهد و آن را به سمت مهارتهای تست زنی و آزمونها تقلیل دهد باید از آن فاصله گرفت و به سمت مهارت آموزی و نشاط هر چه بیشتر حرکت کرد.
این تصمیم که مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش را نیز دارد با واکنشهای مختلفی روبرو شد. گروهی از کارشناسان از آن حمایت کردند و گروهی دیگر مخالف آن هستند. تعدادی از فارغ التحصیلان سابق مدارس سمپاد در شبکههای اجتماعی کمپینی تشکیل دادند و با این کار مخالفت خود را اعلام کردند. گروهی دیگر در مقابل وزارت آموزش و پرورش دست به تجمع زدند. حمایتهای گستردهای نیز از این طرح در سطح شبکههای اجتماعی دیده میشد.
ببینید: گفتگوی وزیر با شبکه خبر
سمپاد چیست؟
سمپاد یا سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان دورههای مختلفی را طی کرده و امروز در این جایگاه قرار دارد. سال 55 به کوشش دکتر ایرج برومند این سازمان تاسیس میشود. با پیروزی انقلاب تا سال 66 وضعیت روشنی ندارد اما در این سال است که اساسنامه آن با تغییراتی به تصویب میرسد و این سازمان ذیل وزارت آموزش و پرورش به فعالیت خود ادامه میدهد.
جواد اژهای ریاست هیات امنای این سازمان را به مدت 21 سال برعهده میگیرد و در این مدت مدارس زیر نظر این سازمان در سطح کشور گسترش پیدا میکند. در اسفندماه ۱۳۷۹، با تصویب «قانون تجمیع» از سوی شورای عالی اداری، اختیار مدارس تحت پوشش سازمان تا حد زیادی خصوصاً در شهرستانها به سازمان آموزش و پرورش استان واگذار شد. در سال 87 آزمون ورودی این مدارس به صورت مشکوکی برگزار شد و اعتراضات زیادی را در رسانهها و متقاضیان ورود به مدارس شکل گرفت که در نهایتا اژهای از سمت خود برکنار شد.
سال 89 بود که در جلسه شورای عالی اداری به ریاست رئیس جمهور وقت هیات امنای سمپاد ملغی شد و این سازمان در قالب جدیدی یعنی مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان ذیل وزارت آموزش و پرورش تا به امروز به فعالیتهای خود ادامه میدهد. تا سال 92 این مدارس گسترش عجیبی داشتند تا حدی که در این سال مدارس استعداد درخشان به 660 مدرسه و دانشآموزان به حدود 150 هزار نفر رسیدند. با این افزایش طبیعتا شاهد کاهش کیفیت این مدارس بودیم و به علت کیفیت نامناسب مدارس دولتی گرایش به این مدارس نیز روز به روز بیشتر شده و مشکلات عدیدهای به وجود آورد که نارضایتیهایی نیز در پی داشت.
این مدارس همین وضعیت کج دار و مریز را ادامه داده اند تا همین خبر جنجالی بهمن ماه 96 پیرامون حذف آزمون ورودی متوسطه اول که در نهایت به حذف مدارس استعداد درخشان در دوره اول متوسطه ختم خواهد شد.
موافقان و مخالفان چه میگویند؟
هر چند که ماجرای مدارس تیزهوشان (در تعبیر عمومی به این مدارس تیزهوشان گفته میشود) موضوع جدیدی نیست و از همان ابتدا محل بحث بوده ولی این بار واکنشهای جدیتری نسبت به این موضوع مطرح شد. از همان ابتدا برخی تاسیس این مدارس را مخالف با عدالت اجتماعی عنوان میکردند و اینکه عدهای از دانشآموزان را از باقی آنها جدا کنیم خلاف عدالت اجتماعی و آموزشی میدانستند. در مقابل برخی این را عین عدالت میدانند و معتقدند که نباید دانشآموزانی را که استعداد ویژهای دارند در کنار باقی دانشآموزان قرار داد و باید برای آنها شرایط ویژهای را متناسب با نیازهایشان فراهم کرد.
این بار نیز مخالفین حذف آزمون ورودی مدارس سمپاد بر اهمیت مدارس تیزهوشان تاکید داشتند. آنها معتقدند که نباید نخبگان جامعه را وارد شرایطی که در مدارس دولتی حاکم است کرد و این باعث میشود که در دراز مدت دیگر انگیزهای برای نخبگان باقی نماند و در نهایت دیگر در کشور نخبهای وجود نداشته باشد. از دیگر دلایلی که مخالفین این طرح مطرح میکردند این بود که اگر این مدارس را حذف کنیم خانوادهها و دانشآموزان به سمت مدارس دولتی کشیده نمیشوند و آنها به سراغ مدارس غیر دولتی رفته و باز هم نتیجهای جز این وضعیت متصور نخواهد بود و حذف مدارس سمپاد نتیجهای جز فربهتر شدن مدارس غیر دولتی نیست. از دیگر دلایلی که آنها به آن اشاره دارند این است که اگر قرار است آزمون ورودی مدارس سمپاد حذف شود باید این قاعده برای دیگر مدارسی که آزمون ورودی دارند نیز عملی شود. امروز مدارس غیر دولتی وجود دارند که برای پذیرش دانشآموز آزمونهای ورودی دارند که باید در ابتدا دانشآموزان از آن عبور کنند.
از دیگر اعتراضاتی که مخالفین این طرح دارند این است که وضعیت دانشآموزان فعلی این مدارس و آنهایی که خودشان را برای آزمون ورودی امسال آمده کرده بودند چه میشود. بسیاری از خانوادهها نگران وضعیت فرزندان خود هستند.
حال اگر به سراغ موافقان این تصمیم برویم بهترین افراد برای آن وزیر آموزش و پرورش و دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش خواهد بود. بطحایی در اظهار نظری گفته است: «ناخواسته بدون اینکه بخواهیم دزدی را وارد نظام آموزشی کردهایم که کودکی آنها را دزدیده است و آنها دیگر فرصت نمیکنند با دوستان و خانواده به طبیعت بروند، کتاب داستان مورد علاقه خود را مطالعه کنند، در محافل خانوادگی شرکت کرده و لذت ببرند. در آموزشوپرورش به شدت نتیجهگرا شدهایم و به فرآیند آموزش و یادگیری توجه نداریم، اینکه این کودک از چه مسیری به این نتیجه رسیده مهم نیست و فقط نتیجه برای ما مهم است. آموزشوپرورش در این باره گام اول را برداشت و حاکمیت آزمون در دوره ابتدایی را پایان دادیم، اجازه بدهیم بچهها در مدرسه و خانواده زندگی کنند از زیبایی اطراف لذت ببرند و شادی کنند و بتوانند تجربه خوبی را از دوران کودکی و نوجوانی داشته باشند».
استدلال اصلی بانیان و موافقان این طرح این است که کودکی دانشآموزان را باید به آنها باز گردانیم. هیچ چیزی ارزش این را ندارد که کودکی آنها درگیر استرس و فشار روانی شود. خلاقیت کودکانه ارزشی به مراتب بیشتر از یک آزمون تستی دارد و کودک باید استعدادش را پیدا کند نه اینکه با روشهای تست زنی آشنا شود. در مقطع ابتدایی دیگر شاهد کارنامهای که در آن نمرههای دانشآموز وجود داشته باشد نیستیم. ارزیابیها توصیفی شده است ولی اگر این فرایند آزمونهای ورودی وجود داشته باشد باز به همان دور اشتباه گذشته باز میگردیم.
مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش درباره اهمیت این تصمیم میگوید: «تاکید ما بر این است که جداسازی دانشآموزان اتفاق نیافتد و صاحبان استعدادهای برتر از خدمات آموزشی بیشتری در مدارس عادی برخوردار باشند و بر این اساس طرح شهاب موسوم به شناسایی و هدایت استعدادهای برتر بیش از گذشته در دستور کار آموزش و پرورش قرار خواهد گرفت و تلاش بر این است با توانمندسازی معلمان و تدوین برنامههای ویژه به این دانشآموزان خدمات بیشتری ارائه شود. آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان و نمونه دولتی در پایه هفتم تاثیر منفی زیادی بر دوره ابتدایی داشت و از هر 16 دانشآموز فقط یک نفر میتوانست در این آزمون قبول شود و آنهایی که پذیرفته نمیشدند، شکست را تجربه میکنند که اثرات منفی بر روحیه آنها دارد، با مداخله برخی از موسسات خصوصی از همان کلاس اول یا دوم دبستان شاهد برگزاری آزمونهای تستزنی برای دانشآموزان بودیم به این بهانه که آنها میخواهند برای قبولی در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی قبول شوند و این مسئله آسیبهای روانی و اضطراب بسیاری را برای دانشآموزان دوره ابتدایی به همراه داشت».
نکته مهمی در صحبتهای نوید ادهم وجود دارد که بخش دیگری از استدلال موافقان را نشان میدهد. وقتی آزمونهای این چنینی وجود دارد موسسات سودجویی نیز پدید میآیند که به جز سود خود به دیگر شئون زیست یک دانشآموز ابتدایی فکر نمیکنند. آنها وارد این عرصه میشوند و برای آن برنامه میریزند تا از طرق مختلف به سود بیشتر برسند. کتابها و کلاسهای مخصوص و آزمونهای آزمایشی. نمونه بزرگ تر آن را در موسساتی که برای آزمون ورودی دانشگاه جذب مخاطب میکنند دیدهایم ولی این مقطع از تحصیل دانشآموزان که در سنین پایینی هستند با آن بسیار متفاوت است و خطرات بیشتری را متوجه این دانشآموزان میکند.
شکست در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان تاثیر زیادی بر زیست یک کودک میگذارد که میتواند در سنین بعد او را دچار مشکلات جدی تری کند. وقتی به سراغ آماری که نوید ادهم داد میرویم با نکات مهم تری روبرو میشویم. فاطمه مهاجرانی رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان با تاکید بر اینکه باید امور را به سمت کیفی گرایی سوق دهیم گفت: «آمارها نشان میدهد بین 1.5 تا 2 درصد افراد جامعه تیزهوش هستند؛ پس باید به همین تعداد بسنده کنیم. این در حالی است که بعضا آزمونهای ما 200 هزار داوطلب برای جذب 15 هزار ورودی دارد». وقتی ظرفیت مدارس سمپاد در بهترین حالت خودش 15 هزار نفر است یعنی حدود 185 هزار نفر در سن پایین در یک آزمون تستی که اکثر سوالات آن بر مبنای دانش ریاضی است شکست میخورند. در دورههایی برخی از مدیران بر این باور بودند که هر چقدر ظرفیت مدارس سمپاد را بالاتر ببرند دستاورد بزرگی کسب کرده اند و به رشد نخبه پروری در کشور کمک کرده اند اما این تصمیم نتیجهای جز محوریت بخشیدن به تست ندارد و در این فرایند هیچ توانمند سازی و مهارت آموزی دیده نمیشود.
موافقان این طرح حتی به نمونههای جهانی نیز اشاره میکنند که در هیچ کشور توسعه یافته از لحاظ آموزشی شاهد این سبک از جداسازی نیستیم. در این کشورها دانشآموزانی که از سطح هوشی بالاتر یا حتی پایین تر برخوردارند در یک مدرسه و یک محیط رشد میکنند و اگر بنا باشد که کار ویژهای صورت بگیرد در همان محیط این اتفاق خواهد افتاد.
حذف آزمون یا حذف سمپاد
در این بین دیدگاه میانهای نیز وجود دارد. آنها معتقدند که باید روش گزینش دانشآموزان تغییر کند و به جای آزمونهای تستی به سمت روشهای کیفی و مصاحبه حرکت شود. همچنین این دیدگاه اذعان میکند که حذف تمام آزمونها در دوره ابتدایی، ممنوعیت استفاده از کتابهای کمکآموزشی در این دوره و حذف آزمون ورودی مدارس سمپاد و نمونه دولتی اقدام مهمی است که قطعا دارای اثرات مثبت بسیاری خواهد بود اما اگر کیفیت مدارس دولتی همچنان نامناسب باشد و اگر آزمون ورودی دیگر مدارس غیر دولتی همچنان وجود داشته باشد این طرح با مشکلات عدیدهای روبرو خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش در صحبتهای خود همواره بر حفظ مدارس تیزهوشان تاکید داشته و همچنین بر حذف آزمونهای ورودی اصرار ورزیده است. او در این باره میگوید: «حذف آزمون از ورودی پایه هفتم به معنی حذف مدارس تیزهوشان نیست، بلکه آزمون مدارس تیزهوشان نیز شامل مصوبه اخیر حذف آزمون میشود؛ بنابراین مدارس تیزهوشان را داریم، اما آزمون نداریم و دانشآموزان با استعدادهای متنوع از طریق اجرای طرحهایی مانند طرح شهاب، شناسایی و تقویت میشوند».
اما چندی بعد زمزمههای حذف سمپاد از دوره اول متوسطه به گوش رسید؛ حمیدرضا حاجیبابایی وزیر اسبق آموزش و پرورش و رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی در تاریخ 13 اسفند ماه 96، اظهار داشت: «چند پرسش در رابطه با حذف مدارس سمپاد وجود دارد و اولین پرسش این است که آیا شورای عالی آموزش و پرورش میتواند در مقوله حذف مدارس سمپاد ورود کند؟ زیرا بهطور کلی سند راهبردی کشور در امور نخبگان و ریلگذاری و سیاستگذاری در امور نخبگان در صلاحیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است و شورای عالی آموزش و پرورش صلاحیت ورود در این حوزه را ندارد».
در این گیرودار است که عزت الله ضرغامی نیز به این مقوله وارد میشود و با بطحائی در شبکههای اجتماعی جدل میکنند. ضرغامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در کانال تلگرامیاش به اعلام نتیجه جلسهای در این شورا پیرامون سمپاد پرداخت و نوشت که «امشب برای سمپادیها هم خوب بود و آنان را از نگرانی درآورد. خبر کامل آن را وزرات آموزش و پرورش اعلام خواهد کرد ولی اجمالاً قرار شد آزمون دوره متوسطه اول برای سال جاری، مثل گذشته انجام گیرد و اصلاحات انجام گرفته توسط شورای عالی آموزش و پرورش برای سالهای آینده به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شود».
سید محمد بطحائی، وزیر آموزش و پرورش اظهارات ضرغامی را بی پاسخ نگذاشت و در توئیتی نوشت: «دوست عزیزی بر خلاف جمع بندی رییس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و با اطلاعات نادرست، مباحث جلسه را رسانهای کرد! فضای آشفته امروز رسانهها و نگرانی برخی خانوادهها دستپخت ایشان بود. همچنان بر وعده خود برای دور کردن اضطراب از دانشآموزان و جمع کردن بساط مافیای آزمونها پایبند هستم».
ضرغامی توییت وزیر را بدون پاسخ باقی نگذاشت و در پیام دیگری نوشت: «عواقب و مسئولیت هرگونه تأخیر در اجرای رهنمودهای جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد جذب دانشآموزان تیزهوش دوره اول متوسطه در سال ۹۷ ، بر عهده وزارت آموزش و پرورش است. ارائه گزارش اصلاحات در "سمپاد" به ویژه در نحوه جذب ، برای اعمال از سال ۹۸ به بعد به اعضای شورا، شناسایی و برخورد با مافیای مدارس غیرانتفاعی و مبارزه جدی با جریانهایی که به دنبال تکمیل حلقه ثروت و قدرت در فرآیند تعلیم و تعلم هستند، از اولویتهای وزیر محترم آموزش و پرورش است. نگرانی و سرگردانی دانشآموزان تیزهوش و خانوادههای محترم آنان را هرچه سریعتر برطرف کنید و اجازه ندهید که نخبگان و اولیای محترم و پرتلاش آنان، بویژه در مناطق محروم، اسیر منازعات صاحبان منافع شوند. زمان بارگذاری بیشتر بر مردم نیست. باربرداری کنید!»
فاطمه مهاجرانی رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان ۲۱ فروردینماه گفت: «هنوز مدارس سمپاد در دوره اول متوسطه حذف نشده و منتظر ابلاغ مصوبه هستیم؛ بنده از اول هم گفته بودم با حذف آزمون مدارس تیزهوشان موافق هستم اما با حذف مدارس تیزهوشان موافق نیستم».
هنوز که تکلیف این مدارس و این آزمونها روشن نشده است اما سوالات زیادی در نهایت میماند. اینکه آیا طرح شهاب به حدی رسیده که بتواند در مدارس دولتی، استعدادهای مختلف دانشآموزان را شناسایی کند؟ چه تدابیری اتخاذ شده است که اجرای طرح شهاب و حضور دانشآموزان تیزهوش در مدارس عادی با موفقیت همراه باشد؟ برای حذف آزمون ورودی مدارس غیردولتی در پایه هفتم چه برنامهای وجود دارد؟ حذف مدارس سمپاد و نمونه دولتی در دوره متوسطه اول در افزایش استقبال خانوادهها از مدارس غیردولتی و افزایش تعداد متقاضیان آنها چه نقشی خواهد داشت؟
یک طرح خوب نیاز به ابزارهایی دارد که باید آنها تامین شوند وگرنه امکان دارد مشکلات دیگری نیز به وجود آورد. این طرح که بطحایی از آن با عنوان «گام نخست» یاد کرده میتواند شروع حرکت بزرگی باشد که در آینده اتفاقات مثبت زیادی به وجود آورد ولی اگر تدابیر لازم در روند اجرای آن اتخاذ نشود میتواند مشکلات زیادی برای نظام آموزشی ایران ایجاد کند.