بررسی قتل داریوش مهرجویی از یک منظر حقوقی متفاوت

خادمی: برای کسانی که به اتباع بیگانه کار می‌دهند، جریمه سنگین در نظر بگیرند

این مطلب بررسی ابعاد حقوقی و اجتماعی قتل داریوش مهرجویی و همسرش حمیده محمدی‌فر است در گفتگو با مسعود خادمی حقوقدان. پرونده‌ای که هنوز بسته نشده است.

کد خبر: ۱۵۷۸۲۲
۱۲:۱۰ - ۰۸ آبان ۱۴۰۲

 

دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: به نظر می‌رسد قاتل یا قاتلان داریوش مهرجویی و حمیده محمدی‌فر (همسرش)، شناسایی شده‌اند و تا طی شدن کامل مراحل قضایی پرونده، باید منتظر ماند. با این حال این قتل فجیع پیامد‌های فرهنگی، ملی، اجتماعی و حقوقی زیادی را به دنبال داشته است. یکی از رایج‌ترین بحث‌ها در جامعه پس از این قتل فجیع، حضور بی‌ضابطه اتباع کشور افغانستان در کشور است، که نظرات متفاوتی در جامعه نسبت به آن وجود دارد.

بخش زیادی از مردم خواهان اخراج مهاجران غیر قانونی افغانستانی هستند و افرادی هم با استناد به قرابت زبانی و فرهنگی آن‌ها با مردم ایران، معتقدند که باید با تسامح و تساهل بیشتری با این مهمانان ناخوانده رفتار کرد. همان‌گونه که در بخش پیامد‌ها اشاره شد، ابعاد این موضوع گسترده است و لزوم بررسی آسیب شناسانه و تخصصی این ابعاد را جدی می‌کند. از نظر حقوقی چه شده است و نسبت به این پرونده و نسبت به احتمال تکرار چنین فجایعی چه باید کرد. این پرسش و پرسش‌های دیگری را با مسعود خادمی کارشناس حقوق در میان گذاشتیم:



آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی دیدارنیوز با مسعود خادمی حقوقدان است:

آقای خادمی همانطور که مطلع هستید در چند روز گذشته جامعه ناگهان با قتل آقای داریوش مهرجوئی و همسرشان خانم حمیده محمدی‌فر مواجه شد. بعد از گذشت چند روز ، پلیس آگاهی نیز کسانی را در این رابطه دستگیر کرده، ولی متاسفانه هنوز در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های خارج از کشور، انگشت اتهام به سوی نظام نشانه رفته است، تحلیل شما از این بی اعتمادی چیست؟

در جامعه انسانی و در هر واحد اجتماعی از خانواده تا مدرسه و محل کار و در سطح عمومی، یک عامل قوام‌بخش روابط وجود دارد به نام اعتماد، که روابط بین انسان‌ها بستگی به درصد این عامل دارد. هر گاه این نسبت بالا باشد به تبع آن، همبستگی و تقویت روابط صورت می‌گیرد. همین رابطه نیز بین شهروندان و حاکمیت وجود دارد. این حس اعتماد به نوعی مثل آبرو واعتبار است که تدریجی و در طی گذر زمان و اندک اندک به وجود می‌آید، ولی می‌تواند در مدت زمان کمی دچار تخریب شود.

در حوزه عمومی و نظام سیاسی که رابطه بین شهروندان و حاکمیت دچار آسیب و اختلاف می‌شود و شفافیت وجود ندارد، حس بی‌اعتمادی شدیدی نسبت به رفتار و گفتار حاکمیت پیدا می‌شود. چون یکی از عوامل مهم تحکیم اعتماد عمومی، شفافیت حاکمیت است. وقتی که رسانه ملی و سایر رسانه‌های وابسته به حاکمیت، در بازتاب رویداد‌ها و اخبار گزینشی عمل می‌کنند و یا واقعیت را از مردم پنهان می‌کنند، حس اعتماد شهروندان خدشه‌دار و کم کم از بین می‌رود.

این حس بی‌اعتمادی به روابط افراد در سطح خُردتر نیز سرایت می‌کند. از جمله اثرات مهم این بی‌اعتمادی، از بین رفتن سرمایه اجتماعی است. چون در سطح کلان‌ جامعه، اعتماد خدشه‌دار شده است؛ لذا این اعتماد به صورت عمودی از بالا به پایین و برعکس یعنی بین نخبگان و سیاست‌مداران و کارگزاران حاکمیت و مردم از بین می‌رود و اثراتش بصورت افقی یعنی در سطح روابط افراد جامعه با یکدیگر نیز بروز می‌کند. پس به همین دلیل، وقتی موضوع مهم اجتماعی از این دست مثل قتل یک چهره مشهور و یا... اتفاق می‌افتد با توجه به ذهنیتی که افراد از رفتار حاکمیت دارند مثلا سقوط هواپیمای اوکراینی و یا موضوع قیمت بنزین و ... جامعه بصورت خودکار اخبار منتشر شده رسمی را قبول نمی‌کند و یا با تردید به مسایل مطرح شده می‌نگرد و به صورت ناخواسته به رسانه‌های خارج از کشور مراجعه می‌کند.

 

در صورتی که قاتل یا قاتلین آقای داریوش مهرجویی از اتباع بیگانه باشند، حکم آن‌ها چیست؟

تا زمانی که تحقیقات کامل قضایی صورت نگرفته و نقش هر کدام در وقوع قتل توسط مرجع قضایی احراز نشده، نمی‌توان مسئولیت حقوقی و مجازات قانونی ایشان را بیان نمود. با این حال باید گفت که: اولا تابعیت ایشان تاثیری در مسئولیت و مجازات قانونی آن‌ها ندارد. ضمن اینکه با توجه به نقش هر کدام در وقوع قتل، می‌توانند عنوان مشارکت در قتل یا معاونت داشته باشند که امکان قصاص نفس همه کسانی که در قتل مشارکت داشته‌اند وجود دارد و سایرین که به آن‌ها در این قتل کمک کرده‌اند بعنوان معاونت در قتل تا ۲۵ سال حبس محکوم گردند.

 

اگر قاتل یا قاتلان از کسی دستور گرفته باشند، حکم آن‌ها چیست؟

البته با توجه به اطلاعات رسانه‌ای، ظاهرا این بحث منتفی هست و اقدام آن‌ها خودسرانه و ناشی از اختلافات مالی بوده است. با این حال اگر کسی در این خصوص به آن‌ها دستور داده باشد یا آن‌ها را تحریک کرده باشد، می‌تواند با عنوان آمر در قتل به مجازات حبس ابد و معاونت در قتل تا ۲۵ سال حبس محکوم گردد.

 

انگیزه قاتلین از چنین قتلی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در خصوص انگیزه قاتلین باید منتظر تحقیقات کامل قضایی و اعلام رسمی بود و هر چه که قبل از آن بیان شود، گمانه‌زنی است. با این حال طبق آنچه که بیان گردیده است، آن‌ها صرفا به علت عداوت شخصی و اختلافات مالی مرتکب چنین جنایت وحشیانه‌ای شده‌اند. در اینجا لازم می‌دانم در خصوص ورود بی‌ضابطه اتباع کشور افغانستان به ایران اشاره‌ای کنم. ما به عنوان ایرانی نسبت به وضعیت افغانستان و مردم آن کشور نگران هستیم و آرزو داریم وضعیت افغانستان و مردمش سامان یابد و تا جائی که برایمان مقدور باشد آن‌ها را پذیرا باشیم، با این حال نباید طوری باشد که وضعیت امنیتی مملکت را به خطر بیندازد و خانه را ویران کند.

در حال حاضر به نظر می‌رسد ورود آن‌ها تحت هیچ کنترلی قرار ندارد. هزاران جوان مجرد بدون جایگاه اجتماعی مشخص و بدون اطلاع از روحیه و سوابق زندگی آنها، بدون دلبستگی به مال و زن و بچه وارد کشور می‌شوند و در قسمت‌های مختلف مملکت به صورت گروهی و مجردی زندگی می‌کنند. مسلما چنین افرادی مستعد ارتکاب اعمال مجرمانه از این نوع، حتی برای مسائل بسیار کم‌ارزش هستند؛ بنابراین لازم است مسئولین امنیتی و کشوری کنترل دقیق‌تر و محدودیت بیشتری بر روی ورود این افراد قرار دهند و در صورتی که از سوابق زندگی آن‌ها اطلاعاتی ندارند، اجازه ورود به آن‌ها را ندهند و برای اشخاصی که این مهاجرین غیرقانونی را به کار می‌گیرند، جریمه‌های سنگین مالی وضع نمایند.

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: