کسب و کار‌های نوین و تولید، در برزخ مالیات‌ها

یک کارشناس کسب و کار و تحلیل‌گر بازار سرمایه، به دیدار گفت: «مالیات در ایران به رغم ادعا‌هایی مبنی بر معافیت برخی کسب و کار‌های نوین از مالیات، بر پای استارتاپ‌ها گره کور زده است».

کد خبر: ۱۵۴۹۳۶
۱۵:۵۷ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲

 

دیدارنیوزسرویس اقتصادی: تولید، کسب‌وکار‌های نوین و ارتباط آن دو با مالیات، تسهیلات، قوانین و سیاست‌های پر نوسان و دست و پا گیر مالیاتی و مقایسه فرهنگ مالیاتی ایران با کشور‌های توسعه یافته، موضوعاتی که هر قدر در مورد آن گفته شود، باز جای کار دارد.

مالیات، مبلغی اجباری است که توسط افراد یا کسب و کار‌ها باید جهت تامین هزینه‌های دولتی و خدمات ارائه شده توسط آن، به دولت پرداخت شود. در کشور‌هایی که منبع درآمد آن‌ها نفت یا معادن نیست، منبع درآمد دولت مالیات است.

اهمیت شفافیت در نظام مالیاتی

اخذ مالیات به شیوه‌ای عادلانه، با وجود شفافیت و نظارت مالی و اقتصادی در جامعه، مهمترین برگ برنده نظام‌هایی است که بر پایه مالیات اداره می‌شوند، مالیاتی کارآمد است که نظام زیرساخت آن اجاد شده باشد و لوازم آن را داشته باشد.
شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی آثار بسیار مهمی از جمله هوشمندسازی نظام مالیاتی، جلوگیری از فرار مالیاتی، حذف تشخیص مالیات علی‌الرأس، پرداخت مالیات منطبق با درآمد، با رویکرد برابر و همچنین تکریم مؤدیان مالیاتی و افزایش رضایت آن‌ها را به دنبال دارد.

مالیات گره پای کسب و کار‌ها

اگر در کشور‌های غربی از یک فرد عادی جامعه سوال شود، نرخ مالیات چند درصد است؛ مثلا می‌گوید مثلا ۱۳ درصد، ولی در ایران حتی اگر مطابق قوانین جاری برنامه ریزی کنید که ۲۰ درصد از درآمد را به مالیات اختصاص دهید، ممکن است مبالغ بیشتری با عناوین متعدد از شما مالیات کسر شود و پیش‌بینی‌های شما به هم می‌ریزد.

بیماری و عوارض مالیاتی کشور‌های نفتی

خدایار عبداللهی کارشناس ارشد کسب و کار، بورس و مالیات، در این رابطه گفت: «در مورد استارتاپ‌ها؛ ابتدا گفتند معاف هستند، سپس گفتند تا ۳ سال معاف هستند و بعد گفتند، فقط برخی از استارتاپ‌ها معاف از مالیات هستند. از طرفی وقتی به اداره مالیات مراجعه می‌کنید اینقدر در اتاق‌ها، راه رو‌ها و روی میز‌های مختلف سرگردان می‌شوید که از خیر پیگیری می‌گذرید. عاقبت هم متوجه می‌شوید که معافیتی در کار نیست. این گرفتاری خسته کننده نه سیاسی است و نه ربطی به دولت خاصی دارد، این همان عدم برخورداری از زیرساخت و نبودن نظام متعارف مالیاتی و فقدان و غیبت فرهنگ مالیاتی است و حتما از عوارض بیماری کشور‌های نفت خیز شرقی است».

جالب آنکه در شرایطی که تقاضای کل به علت تحریم و کاهش درآمد مردم کم شده، مالیات دریافتی افزایش یافته است. هر دفعه هم رئیس اداره مالیاتی وقت با نشان دادن یک فرار مالیاتی، خود را خلاص کرده و از آن برای گرفتن توجیه سختگیری و عدم رعایت عدالت مالیاتی استفاده می‌کند. مسئله عدم تطبیق درآمد و نسبت آن با مالیات‌ها، کار را به جایی رسانده امروز وقتی به مطب یک پزشک مراجعه می‌کنید، باید پول نقد همراه داشته باشید یا هزینه درمان را به کارت پزشک واریز کنید و این اولا باعث می‌شود که سازمان مالیاتی این فرارمالیاتی را به نحو دیگری جبران کند و از آن سو، مردم برای پرداخت‌های خود به زحمت بیفتند.

در کشور‌های مالیات محور، با توجه به اینکه موضوع درآمد و مالیات بر درآمد حل شده است، معمولا درصد قابل توجهی از جامعه، نکته‌ای با مالیات ندارند و به جزئی از زندگی عادی آن‌ها تبدیل شده است.

نوسان در تصمیمات، قوانین، آئین‌نامه‌ها و بخش‌نامه‌ها و تاثیرگذاری ممیز‌ها و اشخاص، باعث بلاتکلیفی حوزه تولید و آسیب جدی به انگیزه افراد در این بخش شده است. در حوزه استارتاپ‌ها که در بیان و شعار، دنیای جذابی برای آن ساخته‌اند، کار سخت‌تر است. در حالی که هیچ قانونی نباید مانع رشد استارتاپ‌ها شود، اما این حوزه نیز دارای پیچ و خم‌های اداری و اگر و مگر و در صورتیکه و ... شرط و شروط دیگری است.

نرخ مالیات در آمریکا

در آمریکا همه می‌دانند نرخ مالیات ۱۳ درصد است. ایلان ماسک می‌داند که ۱۳ درصد درآمدش متعلق به دولت است. بحث‌هایی مانند اینکه این فاکتور قبول نیست، آن فاکتور شامل این قانون نمی‌شود، نظر ممیز اینگونه است، فلان تبصره چه می‌گوید و ... وجود ندارد. برداشت دو پهلو از درآمد، دست و پا زدن مودی، تفسیر ممیز از قانون و زیرآبی رفتن‌های اینچنینی وجود ندارد و هر دو سوی ماجرا به یک زیرساخت و قانون، یا اعتماد کرده‌اند یا تمکین می‌کنند.

تولید در ایران فداکاری نه جاذبه و بر محور منافع!

این کارشناس معتقد است: «تولید در ایران سخت است فردی که دست به تولید می‌زند در واقع دارد فداکاری می‌کند. از هر فردی در خیابان بپرسید، برای پول مازاد خود چه برنامه‌ای دارید، عدد قابل توجه و نزدیک به اکثریت می‌گویند، طلا می‌خریم، زمین و ملک تهیه می‌کنیم، کم کم با پول مازادش دلار تهیه و ذخیره می‌کنیم و یا دلالی می‌کنیم. دلالی مانند خرید و فروش خودرو یا کالا‌های مصرفی. کمتر کسی جرات دارد وارد پروسه سخت و بدون چشم انداز تولید شود. در این شرایط مگر کسی واقعا عاشق تولید و کشور باشد که به سمت تاسیس یک بنگاه تولیدی برود».

عبداللهی تاکید می‌کند: «ما نباید اشک تولید کننده را در بیاوریم و از اینکه وارد این عرصه شده پشیمانش کنیم. اینجا به جای ارائه و تسریع در پرداخت تسهیلات و تسهیل امور اداری، به تولید کننده، او باید انرژی خود را صرف برداشتن سنگ‌های عجیب و غریب از جلوی پای خود کند».

وی در رابطه با نوسان در سیاست‌های مالیاتی کشور خاطرنشان کرد: «در سیستم مالیاتی مرسوم است که هر سال مبلغی مالیات به مالیات سال قبل اضافه می‌شود، این رویه غلط است. فرد ممکن است در سال جدید کاهش فروش داشته و پس طبیعتا باید کاهش مالیات داشته باشد. مبنای رئیس یک اداره مالیات به مقام مافوق خود، اخذ مالیات بالاتر است، در حالی که دو موضوع؛ رضایت مودی، به خصوص اگر تولید کننده باشد-، کیفیت و رضایت عمومی، باید مبنای محاسبه سازمان مالیاتی باشد، به ویژه اگر این موضوع در ایران باشد که حساسیت‌های مختلف خاص خود را دارد، در کلان موضوع یعنی اینکه مردم چقدر راضی هستند؟ بدین معنی که هدف که گرفتن مالیات است نباید وسیله را توجیه کند».

فرهنگ مالیاتی

برای بالا بردن فرهنگ مالیاتی، نیازی به هزینه برای کنفرانس، تبلیغات تلویزیونی و نصب بیلبورد در اتوبان نیست. یکی از کار‌های مهمی که کشور‌های توسعه یافته و "پایه مالیاتی"، انجام می‌دهند ارائه ماهیانه صورتحساب محل هزینه‌کرد مالیاتی است که از تک تک شهروندان اخذ می‌شود. «پروفسور حسن امین، فیلسوف و حقوق‌دان که شهروند دو تابعیتی ایران و اسکاتلند است، در یک گپ دوستانه به نگارنده گفت، هر ماه پستچی صورتحسابی به دست من می‌رساند که در آن به ریز و با جزئیات برای منِ شهروند مالیات دهنده توضیح می‌دهد که مالیات کسر شده از حقوق در چه اموری مصرف می‌شود. مثلا در یکی از ردیف‌ها نوشته بود، یک ممیز ۳ پوند، در تهیه مسکن برای مهاجرین آفریقایی مصرف شده است. اینجا من احساس غرور و رضایت می‌کنم که توانستم کمکی به انسان‌های نیازمند مثلا آفریقایی کرده‌ام»؛ لذا همین اقدام به ظاهر کوچک، اما شفاف دولت در ارائه صورتحساب به شهروندان کفایت می‌کند که اعتماد شهروندان به دولت بیشتر شود.

در این بخش هم عبداللهی کارشناس کسب و کار گفت: «مثلا در آلمان نیز با مردم با چنین زبانی سخن می‌گویند. در صورتحساب مالیاتی مثلا می‌نویسند، "آقای الکس" از هر یورو مالیاتی که شما در فلان ماه به دولت فدرال آلمان داده‌اید مثلا ۳۷ درصدش به تعمیر و ترمیم جاده بین کلن و هامبورگ اختصاص یافته، یا ۲۴ هزارم درصد آن در ساخت بیمارستان "A " مصرف شده است. این‌ها همه مثال‌هایی است که نمونه‌هایش را خود در دست شهروندان آلمان مشاهده کرده‌ام».

با توجه به موارد ذکر شده و موارد متعدد دیگر از حل نشدن موضوع مالیات برای مردم و دولت ما، به این نکته باید بسنده کرد که چند اقدام کوچک، ولی مهم و شفاف، قدمی حیاتی در ایجاد فرهنگ مالیاتی از طرفی و از سوی دیگر به مرور موجبات اعتماد مردم به حاکمیت را فراهم می‌آورد و حداقل این شائبه که را حل می‌کند که «از کجا بدانیم دولت پول ما را کجا هزینه می‌کند» را کم رنگ و به مرور حل می‌کند. با اتکا به مطالعات میدانی و پژوهش‌هایی که در این حوزه انجام گرفته و استناد به اظهارات و نکاتی که کارشناس ما در این گزارش به آن اشاره کرده است، چند اقدام اینچنینی به ایجاد بستر و زیر ساخت فرهنگی حوزه مالیاتی کمک می‌کند.

 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: