بررسی نقش هوشمندسازی کلانشهرها برای کاهش معضلات شهری

بهبود کیفیت زندگی در شهر هوشمند

رشد فزاینده جمعیت جهان و گرایش عمده به سوی شهرنشینی، آثار مخربی بر محیط و فضاهای شهری برجای گذاشته است. فضای پیچیده شهرها، انسان‌ها را برای رهایی از مشکلات و نارسایی‌ها به اصلاح و ایجاد ساختارهای جدید شهری وادار کرده است. فناوری اطلاعات به‌عنوان عمده‌ترین محور تحول و توسعه در جهان منظور شده و نقش کلیدی فناوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات درعرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نمی‌توان نادیده گرفت.

کد خبر: ۱۵۴۱
۰۹:۳۱ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷
الهه زارعی

دیدارنیوز ـ مفهوم هوشمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی شهری در دهه‌های اخیر رویکردهای مختلفی را در ارتباط با توسعه و ارتقای کیفیت زندگی شهری به همراه داشته است. امروزه هوشمندسازی شهرها و ایجاد شهرالکترونیک به‌عنوان راهکار بی‌بدیل حل معضلات شهری مورد توجه شهرسازان و مدیران شهری واقع شده است. این روش با هدف صرفه‌جویی در منابع، زمان و انرژی در شهرها برای ارتقای کیفیت زندگی شهری انجام می‌شود. شهر هوشمند (smart city) شهری است که با استفاده از فناوری اطلاعات بتواند از منابع موجود، رفاه و حقوق شهروندی بیشتری برای شهروندانش فراهم آورد، یا به عبارت بهتر یک شهر، زمانی هوشمند است که سرمایه‌گذاری روی منابع انسانی و سرمایه‌های اجتماعی، حمل و نقل و ارتباطات برپایه فناوری اطلاعات (ICT) به منظور توسعه اقتصادی پایدار و کیفیت زندگی بهتر بواسطه‌ به کارگیری هوشمندانه منابع طبیعی در آن اتفاق بیفتد. چنین شهری باید دارای معیارهای اصلی زندگی هوشمند همچون اقتصاد هوشمند، حمل و نقل هوشمند، محیط هوشمند، مردم هوشمند و... باشد.

به‌ گزارش سایت دکانورسیشن، سنسورها در فضاهای شهری می‌توانند به ایجاد شهرهایی هوشمند و اجتماعی کمک کنند. داده‌های دریافتی از یک شبکه گسترده از حسگرها مدیران و برنامه‌ریزان را به‌طور منظم در جهت معضلات ترافیکی، حمل و نقل و استفاده از آب و برق راهنمایی می‌کنند. در هوشمندسازی شهرها نیازهای مردم باید در هر دو سطح خرد و کلان مورد توجه قرار بگیرد.

در همین راستا نیاز است، اطلاعات در زمان واقعی و درست به دست مسئولان ذیربط برسد. با استفاده از فناوری هوشمند می‌توان این اطلاعات را از فضاهای عمومی جمع‌آوری کرد. این اطلاعات می‌تواند با پاسخ به سؤالاتی نظیر چه کسی از آن استفاده می‌کند؟ چگونه و چرا و برای چه مدت، به‌دست آید. همزمان با تسریع رشد شهرها و افزایش زندگی آپارتمان نشینی طبیعی است که فضاهای عمومی هم باید به طور چشمگیری برای برپایی جشن‌ها، محافل اجتماعی و جشنواره‌ها آماده شود. در این میان طراحان شهری برای استفاده بهینه از فضاهای عمومی باید درک دقیقی از این فضاها داشته باشند، بنابراین هوشمندسازی می‌تواند در این اتفاق نقش بسزایی ایفا کند.

پروژه هوشمندسازی شهرها

در پروژه هوشمندسازی شهرها نخست باید سنسورهای دیجیتالی نامرئی در سطح شهر تعبیه شده و نقاطی مانند جاگیری سطل‌های زباله به‌طور هدفمند بررسی شوند. این سنسورها باید موارد مصرفی مانند استفاده از آب و برق را نیز زیر نظر بگیرند. به‌عنوان نمونه اگر سطل‌های زباله، پر شده باشند، در زمان مناسب به مسئولان مربوطه پیغام فرستاده می‌شود. این نوع اطلاعات و پیغام‌ها برای بهره‌مندی صحیح شهروندان از فضاهای باز عمومی و مدیریت مناسب شهر کمک قابل توجهی می‌کند. این سنسورها حتی در طراحی شهری مانند نوع و تعداد صندلی در فضاهای شهری و آگاهی از رده سنی استفاده‌کنندگان می‌تواند مفید باشد.

چگونگی کسب فناوری هوشمند

در مدل مبلمان شهری استرالیا سنسورهایی که در سطح شهر کار گذاشته شده با ارسال پیغام به مسئولان ذیربط اعلام می‌کنند که یک سطل زباله تا چه میزان پر شده و آیا نیاز به تخلیه دارد یا خیر؟

این اطلاعات در مورد چگونگی وسایل و زمان استفاده از آنها می‌تواند کمک دهنده باشد. هوشمند‌سازی شهری حتی می‌تواند اطلاعات وسایل تخریب شده یا فرسوده را نیز در اختیار مدیران شهری قرار دهد، به‌طور مثال اگر صندلی بر اثر استفاده بیش از حد فرسوده شده باشد، با ارسال پیام آن صندلی در زمان مناسب تعویض می‌شود، یا حتی اگر در منطقه‌ای، کودکان یا سالمندان از وسیله‌ای استفاده نمی‌کنند اما از آن محل تردد دارند، تردد ندارند یا وسایل آن توسط این دو قشر استفاده نمی‌شود، می‌تواند نشانگر این باشد که یا برای آنها براحتی قابل دسترس نیست یا برای استفاده آنها مناسب‌سازی نشده است، بنابراین این آلارم را به مدیران می‌دهد که باید تغییرات لازم را جهت جلب رضایت کودکان و سالمندان هم اعمال کنند.

شهروندان و فضاهای شهری هوشمند

کارشناسان می‌گویند، فناوری هوشمند می‌تواند با بهبود تجربه سنتی شهروندان و افزایش ظرفیت فضاهای باز عمومی، زندگی شهری در قرن بیست و یکم را آسان‌تر کند.به‌عنوان مثال می‌توان به مواردی همچون دسترسی به وای فای در سطح شهر یا تعبیه مکان‌هایی برای شارژ لپ تاپ و تلفن همراه اشاره کرد. هم‌اکنون شهرها در سراسر جهان روی بهبود فناوری در مدیریت فضاهای عمومی و گسترش امکانات برای شهروندان متمرکز شده‌اند.

این تکنولوژی خوب است یا مزاحم؟

درحالی که نصب این سنسورها می‌تواند مزایای بی‌شماری داشته باشد، اما استفاده بیش از حد از فناوری در حوزه پارک‌ها و فضاهای عمومی می‌تواند حواشی به همراه داشته باشد. به‌طور سنتی از دیرباز پارک‌های شهری و فضاهای باز، محل‌هایی برای آرامش یا ارتباطات غیر رسمی بوده، حال با این تغییرات شاید شهروندان آن را تهاجم به حریم امن‌شان قلمداد کنند. چراکه برخی افراد در این زمینه احساس نارضایتی کرده و بر این باور هستند که اطلاعات در مورد مکانی که در آن هستند، براحتی قابل دسترس می‌شود. به علاوه سؤالاتی درباره حریم خصوصی، مالکیت داده‌ها و چگونگی محافظت از داده‌ها در برابر هکرها هم به میان می‌آید. گرچه با توجه به نگرانی‌ها پیرامون نظارت هوشمندسازی شهرها و تغییر قلمرو فضای عمومی در استرالیا، عابران پیاده هم از طریق دوربین‌های مدار بسته زیر ذره بین قرار دارند. حتی این نظارت در حوزه حمل و نقل عمومی هم با استفاده از کارت‌های هوشمند وجود دارد. علی رغم این نگرانی‌ها اما جمع‌آوری این اطلاعات و تحقیق در این زمینه کمک شایانی به تصمیم‌گیری مدیران شهری می‌کند، چراکه آنها با شناسایی و جمع‌آوری این داده‌ها، مدارک مورد نیاز برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان را به‌دست می‌آورند و راهکارهای مناسبی را اجرا می‌کنند. به عبارتی سیاستگذاری‌ها و شیوه‌های درست برنامه‌ریزی، شهرهای این قرن را هوشمند و اجتماعی‌تر می‌کند.

10 شهر هوشمند نخست جهان

سه مرکز مطالعاتی مشهور دنیا طی بازه‌های مختلف زمانی، 500 شهر دنیا را از نظر دستیابی به فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی (IT و ITC) و همچنین با توجه به 100 شاخص‌ مختلف هوشمندسازی مورد بررسی و مطالعه قرار دادند. در این بررسی 10شهر نخست به شرح زیر انتخاب شده‌اند:

رتبه اول: کپنهاگ دانمارک، به خاطر اکوسیستم مناسب و کارآمد برای ‌استارتاپ‌، مشکلات محدود ترافیکی، سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه انرژی پاک.

رتبه دوم: سنگاپور، به‌دلیل کارآمدترین شبکه حمل‌ونقل عمومی در جهان.

رتبه سوم: استکهلم سوئد، برای حمل ‌و نقل عمومی (اتوبوس و قطار شهری) با سوخت پاک و منابع انرژی تجدیدپذیر.

رتبه چهارم: زوریخ سوئیس، به‌دلیل افزایش سرانه فضای سبز شهری.

رتبه پنجم: بوستون امریکا، برای داشتن برترین دانشگاه‌های جهان در زمینه فناوری.

رتبه ششم: توکیوی ژاپن، به ‌خاطر شبکه ریلی ایمن، سریع و مطمئن با توان جابه‌جایی میلیاردی طی سال.

رتبه هفتم: سانفرانسیسکوی امریکا، برای حمایت از استارتاپ‌ها.

رتبه هشتم: آمستردام هلند، برای حمایت از استارتاپ‌ها.

رتبه نهم: ژنو سوئیس، به علت ایجاد زیرساخت‌های مناسب «مصرف بهینه انرژی در ساختمان‌ها» و «حمل‌ونقل».

رتبه دهم: ملبورن استرالیا، به‌دلیل ارتباط اینترنت پرسرعت نسل چهار(4G).

هوشمندسازی در ایران

به اعتقاد کارشناسان، زیرساخت‌های شکل‌گیری شهر هوشمند در تهران هم تا حدودی ایجاد شده است، اما نیاز است که با یک‌ تفکر هوشمند جلو برود. براین اساس برنامه‌های سال 97 برای هوشمندسازی تهران، می‌تواند تحولات اساسی در این کلانشهر خلق کند. امروزه نجات شهرها در گرو گذر از فرآیند هوشمندسازی است، به همین دلیل شهرهای بزرگ دنیا، پای فناوری‌های نوین‌ ارتباطاتی و اطلاعاتی را در اداره شهرها وسط کشیده تا از یک سو درآمدهای خود را افزایش دهند و از سوی دیگر از مشکلات زیست‌محیطی که گریبانگیر همه شده است، خلاص شوند. در همین زمینه کشور ما هم برای رهایی از مشکلات شهری به این جرگه پیوسته است، به طور حتم نخستین قدم‌ها به برگزاری نخستین همایش و نمایشگاه «تهران هوشمند» در اسفند سال گذشته بر می‌گردد. 

محمد فرجود، مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران این همایش را یک رویکرد جدید برای حرکت به سمت شهر هوشمند و توسعه نوآوری شهری دانسته و تأکید کرده بود که این سازمان به‌عنوان متولی راهبری برنامه هوشمند‌سازی شهر تهران، تبیین راهبردها و سیاست‌های کلان شهرداری تهران را با جدیت در دستور کار قرار داده است. به‌گفته او، برای اجتناب از فعالیت‌های جزیره‌ای و پراکنده در این حوزه و حفظ یکپارچگی و تمرکز، «دبیرخانه تهران هوشمند» هم راه‌اندازی خواهد شد تا سند راهبردی «تهران هوشمند» تدوین و پیاده‌سازی شود.

5 شهر هوشمند کشور کدامند؟

هم‌اکنون ارومیه، اصفهان، تبریز، تهران و مشهد به‌عنوان 5 شهر هوشمند کشور شناخته می‌شوند. با این‌ همه کارشناسان هشدار می‌دهند که با توجه به افزایش معضلات شهرهای بزرگ، اگر هرچه زودتر به استقبال هوشمند شدن شهرها نرویم، به ناچار این گزینه بعد از گذشت مدتی، به شهروندان و شهر تحمیل خواهد شد. در این صورت امکان تطبیق آن وجود ندارد.

اسماعیل ثنایی، استاد دانشگاه صنعتی شریف درباره معماری شهر هوشمند معتقد است: «بحث شهر هوشمند در دنیا به این معنا است که می‌توانیم با زیرساخت‌های آی‌تی و پهنای باند، ذینفعان مختلف این صنعت را کنار هم قرار دهیم تا هر کس خود جداگانه کاری انجام ندهد. بر این اساس در شهری که لایه‌های مختلف زیرساخت وایرلس وجود دارد، ارتباطات ماشین به ماشین برقرار می‌شود، یعنی همه اطلاعات حمل و نقل (کنترل اتوبوس، مترو، ترافیک و اطلاع‌رسانی به مردم)، امنیت در شهر (زیرساخت، محتوا)، انرژی (استفاده بهینه از اطلاعات کنتور آب و برق و گاز)، کمک‌های فوری (بهداشت، آتش‌نشانی و پلیس برای کمک رسانی) و…. در ابر (cloud) جمع خواهند شد و به یک مرکز که شهر هوشمند را کنترل می‌کند، متصل می‌شوند.

نکته جالب توجه درباره هوشمند‌سازی تهران، ایجاد درآمدهای پایدار برای شهرداری و کاهش اتکا به درآمدهای ناپایدار است. مسأله‌ای که هم‌اکنون مدیران شهرداری را با انبوه بدهی‌ها و چالش‌های جدی در پرداخت‌ها و اداره شهر مواجه کرده است!

فرجود پیش از این با اشاره به درآمدزایی پروژه هوشمندسازی در تهران گفته بود که بازگشت سرمایه در این پروژه قطعی است و یکی از ابعاد جدی آن، ایجاد درآمدهای پایدار برای شهرداری تهران است.

تأمین منابع مالی برای هوشمند‌سازی تهران البته یکی از دغدغه‌های اصلی مدیران شهرداری است. بر این اساس شهرداری باید از منابع دیگر برای تأمین بودجه هوشمندسازی استفاده کند. مشارکت بخش خصوصی، سرمایه‌گذاری خارجی، طرح‌های مشارکتی و حتی دعوت از مردم برای سرمایه‌گذاری می‌تواند از راهکارهای مؤثر در این زمینه باشد. به گفته فرجود، تقریباً درهیچ کجای دنیا در کلانشهرها، این دولت‌ها و شهرداری‌ها نیستند که همه سرمایه مورد نیاز برای اجرای یک پروژه کلان را تأمین می‌کنند، بلکه این بخش خصوصی است که بار اصلی تأمین بودجه را به دوش می‌کشد. معمولاً این‌طور حوزه‌ها برای بخش خصوصی به‌دلیل آنکه بازگشت سرمایه درآن قطعی است، جذابیت زیاد و درآمدزایی دارد. معمولاً درآمدهای این حوزه پایدار است و سنتی نیست و با درآمدهایی مانند تراکم فروشی بسیار متفاوت است.

هوشمندسازی شهرها

دکتر مهدی فقیهی، دبیر ستاد توسعه فناوری اطلاعات، ارتباطات و فضای مجازی (ستاد فاوا) در گفت‌و‌گو با خبرنگار «ایران» گفت: استفاده از فناوری اطلاعات و داشتن ابزارها و تجهیزات هوشمند تنها برای هوشمندسازی شهرها کافی نیست بلکه در قدم نخست باید برای رسیدن به این هدف شهروند هوشمند پرورش دهیم.

وی در خصوص آموزش شهروند هوشمند افزود: آموزش لازم در جهت آمادگی شهروند هوشمند برای پذیرفتن محیط جدید تنها بر عهده یک نهاد نیست و در کنار شهرداری ارگان‌هایی مانند صدا و سیما، وزارت ارتباطات و فرهنگ و ارشاد باید در راستای نیل به این هدف شهرداری را یاری برسانند و درخصوص آموزش همگانی شهروندان اقدامات لازم را انجام دهند. چون مسلح شدن شهر به تجهیزات بدون آمادگی افراد آن جامعه برای استفاده از ابزارها و فناوری‌های نوین میسر نمی‌شود و لازم است شهروندان دانش و سواد لازم را برای استفاده از ابزارها و تجهیزات این شهر هوشمند داشته باشند. در کنار سواد شهروندان فرهنگ استفاده از ابزارها و تجهیزات شهر هوشمند هم الزامی است.

فقیهی در پاسخ به این سؤال مبنی بر اینکه با توجه به جمعیت و سطح فرهنگ مردم تهران هوشمندسازی تهران قابل پیاده‌سازی است یا خیر؟ گفت: اگر زیرساخت‌های لازم آن فراهم شود که در نخستین قدم آن آموزش شهروندان است می‌توان به این هدف دست یافت. در کنار آموزش شهروندان و فرهنگ‌سازی یکسری زیر ساخت‌های قانونی نیز لازم است که برای رشد در این پروژه به آن نیاز داریم.

دبیر ستاد فاوا افزود: مسئولیت دستیابی به فناوری هوشمندسازی فقط بر عهده یک نهاد نیست و مجموعه‌ای از ارگان‌ها باید در این راستا تلاش کنند. وی یکی دیگر از لازمه‌های هوشمندسازی شهر را داشتن برنامه بیان کرد و گفت: این در حالی است که برای هوشمندسازی شهر تهران هنوز برنامه مدونی وجود ندارد.

فقیهی درخصوص برگزاری نمایشگاه هوشمند‌سازی تهران در سال گذشته نیز گفت: برگزاری نمایشگاه‌های اینچنینی جنبه کارهای عملیاتی و اجرایی ندارد و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد چون برگزاری نمایشگاه هوشمندسازی باید باعث می‌شد برای تهران برنامه‌ای می‌داشتیم که این برنامه به تصویب شورای شهر یا نهاد بالاتری می‌رسید. برگزاری همایش صرفاً به هوشمند شدن شهر کمک نمی‌کند و شاید در جهت فرهنگی تا حدی خوب باشد تا همه همصدا شوند ولی برای اجرایی شدن تا برنامه مدون و مشخصی وجود نداشته باشد به این هدف دست پیدا نمی‌کنیم و در کنار برنامه‌ریزی، زمان‌بندی و اهداف مشخص هم لازم است.دبیر ستاد فاوا ضمن تأکید بر تأمین منابع مالی این پروژه از سوی نهادهای غیردولتی گفت: این اقدام می‌تواند برای کسب و کار بخش خصوصی بسیار کارآمد باشد. بخش‌های خصوصی می‌توانند در این زمینه با دولت مشارکت داشته باشند و دولت نیز آنها را حمایت کند، می‌توان بستری را فراهم کرد که بخش خصوصی هم بازار خوبی در ارائه خدمات شهری پیدا کند.فقیهی بیان کرد: نظریه‌های جدید حکمرانی می‌گوید اداره حکومت از تعامل سه ضلع حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی شکل می‌گیرد که نقش بخش خصوصی و جامعه مدنی باید در دنیای امروز به مراتب از حکومت بیشتر باشد.

وی درخصوص استانداردهای لازم در زمینه هوشمندسازی نسبت به‌سایر نقاط جهان گفت: شاید در برخی تجهیزات ما هم پای دنیا در حال حرکت باشیم ولی در چگونگی استفاده از آنها و بهره‌برداری در سیستم نسبت به سایر کشورهای پیشرفته در این زمینه عقب هستیم و مشاوره و انتخاب تجهیزات مناسب الزامی است. در اروپا تعداد شهرهای هوشمند و همچنین در چین نمونه‌های زیادی وجود دارد و مدل‌های آنها متفاوت است و ما می‌توانیم از تجربیات آنها استفاده کنیم ولی باید در وهله نخست عزم خود را جزم کنیم. بعد از برنامه‌ریزی در این زمینه می‌توان از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کرد و با داشتن نقشه راه درستی به سمت هوشمندسازی حرکت کنیم.

برای تحقق این برنامه باید در کنار شهرداری مشارکت دستگاه‌های دیگر هم باشد چون به‌عنوان مثال تأمین زیرساخت آن بر عهده وزارت ارتباطات است، صدا و سیما در فرهنگ‌سازی نقش دارد، وزارت فرهنگ و ارشاد در زمینه تولید محتوا می‌تواند کمک کند. سایر نهادهای دولتی همچون آموزش و پرورش هم نقش بسیار پررنگی در زمینه آموزش دارد ولی نکته حائز اهمیت آن است که این برنامه باید تحت عنوان یک برنامه مصوب توسط یک مرجع قانونی وجود داشته باشد تا سایر ارگان‌ها نسبت به آن پایبند باشند و از آن تبعیت کنند. فقیهی در خصوص کاهش بودجه هوشمندسازی توسط شورای شهر تهران نیز گفت: اگر بتوانیم از بازار فناوری بدرستی استفاده کنیم به تبع آن بدهی‌های شهرداری هم خیلی کاهش پیدا می‌کند. بسیاری از بدهی‌های شهرداری به‌دلیل عدم استفاده از فناوری اطلاعات است. در مرحله نخست این‌طور تصور می‌شود که فناوری اطلاعات و شهر هوشمند هزینه ایجاد می‌کند، اما این پروژه یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است که می‌تواند به‌عنوان نمونه در حل معضل ترافیک تهران که هزینه گزافی را به شهرداری و نیروی انتظامی برای مدیریت آن تحمیل کرده است، نقش بسزایی ایفا کند یا در موضوع آلودگی هوا که خسارت‌های زیادی را به شهر و شهروندان وارد کرده است.

نیم نگاه

سنسورها در فضاهای شهری می‌توانند به ایجاد شهرهایی هوشمند و اجتماعی کمک کنند. داده‌های دریافتی از یک شبکه گسترده از حسگرها مدیران و برنامه‌ریزان را به‌طور منظم در جهت معضلات ترافیکی، حمل و نقل و استفاده از آب و برق راهنمایی می‌کنند. در هوشمندسازی شهرها نیازهای مردم باید در هر دو سطح خرد و کلان مورد توجه قرار بگیرد.

کارشناسان می‌گویند، فناوری هوشمند می‌تواند با بهبود تجربه سنتی شهروندان و افزایش ظرفیت فضاهای باز عمومی، زندگی شهری در قرن بیست و یکم را آسان‌تر کند. به‌عنوان مثال می‌توان به مواردی همچون دسترسی به وای فای در سطح شهر یا تعبیه مکان‌هایی برای شارژ لپ تاپ و تلفن همراه اشاره کرد. هم‌اکنون شهرها در سراسر جهان روی بهبود فناوری در مدیریت فضاهای عمومی و گسترش امکانات برای شهروندان متمرکز شده‌اند.

منبع: روزنامه ایران/ ۲۴ اردیبهشت ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: