گفتوگوی دیدار در برنامه اصل ۲۷ با جامعهشناس و عضو سابق شورای شهر (قسمت پایانی)
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: اهمیت و تاثیرگذاری حضور زنان در عرصههای اجتماعی و فرهنگی به ویژه پس از حوادث سال ۱۴۰۱، قابل انکار و نادیده گرفتن نیست؛ از این رو ما در ادامه سلسله برنامههای اصل ۲۷ میزبان بهاره آروین، جامعه شناس و عضو سابق شورای شهر بودیم؛ او در قسمت اول این گفتوگو تاکید داشت که انقلاب اسلامی منشاء تحول فرهنگی زنان شد، زیرا سبب شد که زنان دهه ۳۰ و ۴۰ به عنوان مبارز و انقلابی وارد عرصه شوند در حالیکه در آن زمان فضای سنتی خانوادهها پذیرش این موضوع را نداشتند، اما آنها برای احقاق حق وارد میدان شدند.
قسمت دوم این گفتگو را اینجا ببینید
او در قسمت پایانی این گفتوگو به تغییرات فرهنگی شکل گرفته در جامعه اشاره میکند و میگوید: "دختران ما نسبت به نسلهای پیشین نقش متفاوتی پیدا کردهاند و حضور پررنگ تری در همه بخشهای جامعه دارند، اما جایگاه پسرها فرقی نکرده که همین باعث شکاف و نارضایتی میشود. یعنی بستر فرهنگی جامعه در حال تغییر است، اما خانواده یعنی پدر و برادر در برابر این تغییر مقاومت میکنند و طبع آن حاکمیت هم همان رفتار آنها را نشان میدهد."
او این را هم اضافه میکند این عدم پذیرش، این مهیا نبودن تغییر بستر فرهنگی، در سال ۱۴۰۱ زنان را به خیابان کشاند هر چند که زنان قبل از آمدن به خیابان و اعتراض کردن، در خانواده دعوا داشتند.
آروین به وضعیت قانون مدنی که نزدیک به ۱۰۰ سال قدمت دارد اشاره میکند و با تاکید بر اینکه این قانون نیاز به بازنگری دارد میگوید: "در طول ۱۰۰ سال گذشته همه چیز تغییر کرده، ایران، انقلاب اسلامی را پشت سرگذاشته که خود این انقلاب یک تغییر بنیادی بود، حالا چطور ممکن است که جزئیات این قانون تغییر نکند، هر چند که در برخی از موارد ماده تبصره گذاشته، اما جامعه خیلی این ماده و تبصرهها را نمیپذیرد."
این جامعه شناس با یک مثل عینی، این عدم پذیرش جامعه را این گونه توضیح میدهد: "در حال حاضر زن هنگام ازدواج میتواند حق طلاق بگیرد، اما خیلی از خانوادهها این را نمیپذیرند که یک زن هنگام ازدواج حرف از طلاق بزند و میگویند کسی که به طلاق فکر میکند، پس قصد ندارد زندگی کند."
این عضو پیشین شورای شهر ادامه میدهد: "اینکه مرد در بیرون کار میکند و هزینه زندگی را میدهد غیر از اینکه طبق قانون مدنی موظف به پرداخت نفقه و اجرت المثل و .. است، یک عرف و فرهنگ است و از طرف دیگر زنان راحت نیستند که همسرشان در خانه بماند و آنها وظیفه نانآوری خانه را به دوش بکشند، اما این را هم نمیگویند که کمک نمیکنند و همراه نیستند و اگر بخواهیم این بخش از قانون مدنی را تغییر دهیم باز هم جامعه آن را نمیپذیرد، یعنی به هر جای این قانون دست میزنید یک جای دیگر آن به هم میریزد در نهایت تغییرات قانونی از پس تغییرات فرهنگی امکان پذیر است."
به گفته این جامعهشناس، فشار و سخت گیریهای گشت ارشاد در طول سالهای گذشته، عقب راندن زنان در اکثر عرصههای اجتماعی و حتی محل کار آنها، سبب شد آنها هم در ۱۴۰۱، خیابان را برای اعتراض انتخاب کنند و این اعتراض ربطی به غرب ندارد، زیرا اگر غرب توان این کار را داشت پیش از این در افغانستان و پاکستان این کار را انجام میداد.
بهاره آروین، با اشاره به اینکه پس از انقلاب حجاب به نماد بین طرفداران شاه و انقلاب تبدیل شد، میگوید: "جامعه در مواجهه با حجاب به دو دسته تقسیم شد، کسانی که طرفدار حجاب بودند طرفداران انقلاب و کسانی که بی حجاب بودند طرفدار شاه تلقی شدند در حالی که اینطور نبود."
او این را هم اضافه میکند که گشت ارشاد فقط در تهران بود، آیا شهرهایی که گشت ارشاد نداشتند، اروپایی بودند؟ شاید میزان رعایت حجاب در شهرها فرق داشت، اما از آنجایی که حجاب عرف بود، همه آن را رعایت میکردند.