احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز در مجلس با بیان اینکه ممنوعیت نطق او قبل از جلسه هیات نظارت اعمال شده، گفت: اولا باید بگویم آنها حق نداشتند این برخورد تنبیهی را با من انجام دهند. این رویکرد در قبال بنده، نه تنها محروم کردن مردم تبریز که مردم ایران است، چون من نماینده مردم ایران هستم و این بیاحترامی به همه ملت است.
دیدارنیوز: احمد علیرضابیگی نماینده تبریز میگوید: پیش از اینکه هیات نظارت بخواهد درباره مسئله واگذاری شاسی بلندها به نمایندگان جلسه بگیرد و حکمی علیه من صادر کند، محدودیتها در نطق، ثبت اخطار، تذکر و سوال برای من اعمال شده بود و چند روز بعد رییس مجلس حکم را از پشت تریبون قرائت کرد.
پس از گذشت یک ماه و نیم از افشای تحویل خودروهای شاسی بلند به برخی نمایندگان از سوی احمد علیرضابیگی نماینده تبریز، این نماینده همچنان با مشکل مواجه است و محمدباقر قالیباف رییس مجلس اعلام کرده این نماینده از بیان نطق در مجلس محروم است.
علیرضابیگی درباره این مسئله و آخرین وضعیت خودش توضیح داده است.
* نظرتان نسبت به محرومیتتان از بیان نطق چیست؟
ششم اردیبهشتماه مصاحبهای در خصوص تحویل خودروهای شاسیبلند به برخی نمایندگان را مطرح کردم. به واسطه این مصاحبه در ۱۱ اردیبهشتماه مرا در دادستانی خواستند و پس از آن برای پاسخگویی در جلسه هیات نظارت بر رفتار نمایندگان حاضر شدم. پیش از اینکه در هیات نظارت بخواهد جلسه بگیرد و حکمی علیه من صادر کند، محدودیتها در نطق، ثبت اخطار، تذکر و سوال برای من اعمال شده بود و چند روز بعد رییس مجلس حکم را از پشت تریبون قرائت کرد.
مطلب مرتبط:
محدودیت نطق «علیرضابیگی» رفع شد/ ذوالنوری: محدودیت چند روزه بود!
طبق قانونِ مربوط به تشکیل هیات نظارت بر رفتار نمایندگان (تبصره ۲ ماده ۶)، چنین بندی به صورت تنبیهی جزو اختیارات هیات نظارت منظور نشده است و از طرفی، آرای هیات نظارت، قابلیت فرجامخواهی را دارد و زمانی قابل اجراست که به نماینده ابلاغ و وی اعتراض خودش را اعلام کند که اصلاً به من ابلاغ نشده است.
وقتی نماینده فرجامخواهی دهد و سپس رای قطعی شود، آنگاه هیات رییسه مجلس رای را قرائت میکند، ولی آقایان بدون قطعیت رای، نتیجه اولیه را قرائت کردند که این اتفاق، تعدی به حقوق نماینده و به زبان دیگر تعدی به حقوق مردم ایران است.
* جلسه و نتیجه دادگاه در خصوص شکایت از شما به کجا رسید؟
۱۱ اردیبهشت در دادستانی حضور پیدا کردم و هفته بعد در بازپرسی حاضر شدم و بلافاصله کیفرخواست، قرار مجرمیت و قرار تامین برایم صادر شد و مجوز رسیدگی خارج از موعد دادند. هفته بعد در دادگاه ویژه کارکنان دولت در شعبه ۵۷ حضور پیدا کردم و آنجا رییس دادگاه سوال کرد چرا شاکی دعوت نشده و گفتند اصلاً در پرونده شکایتی وجود ندارد که کسی به عنوان شاکی دعوت شود. بعد معلوم شد آقای فاطمیامین فقط یک نامه اداری به دادستان کل نوشته و در آنجا ضمن اینکه ماجرا را شرح داده، درخواست مجازات خاطیان را مطرح کرده و حتی اسم من در نامه ذکر نشده است، در صورتی که شاکی باید در دادسرا حضور پیدا کند، طرح شکایت کند و تمبر باطل کند و شکایت را به ثبت برساند و شعبه رسیدگیکننده تعیین و به شعبه ارجاع شود و بعد بقیه موضوعات اتفاق بیفتد که در موضوع اخیر، کیفرخواستی که صادر شده بر مبنای ظاهراً شکایت بوده و اساساً شکایتی به صورت حقوقی صورت نگرفته است.
حتی بعد از مراجعه من هم این مراحل طی نشد و قاضی اعلام کرد به جهت اینکه شکایتی در پرونده موجود نیست این پرونده قابلیت رسیدگی را ندارد و گفت باید از فاطمیامین خواسته شود شکایتش را مطرح کند و من گفتم بدین ترتیب کیفرخواست تقدم خواهد داشت بر شکایت و ما در حال فوت از سر وارونه شیپور هستیم و گفتند ما به بازپرس ارجاع میدهیم تا ببینیم چه میشود. فعلاً اطلاع ندارم که چه اتفاقی افتاده است.
* با وضعیتی که برایتان ایجاد کردند، چه واکنشی خواهید داشت؟
اولاً باید بگویم آنها حق نداشتند این برخورد تنبیهی را با من انجام دهند. این رویکرد در قبال بنده، نه تنها محروم کردن مردم تبریز که مردم ایران است، چون من نماینده مردم ایران هستم و این بیاحترامی به همه ملت است.
مطلب مرتبط:
الان عصر رسانه و انتشار اطلاعات است و نمیتوانید جلوی تبادل اطلاعات و صحبتکردن یک نماینده مجلس را بگیرید. این نهایت بلاهت است که تصور کنند اگر تریبون نمایندهای بسته شود، امکان ارتباط گیری نماینده با مردمش مسدود میشود. این مثل همین تصور در مورد فیلترینگ و فضای مجازی است. تصور اینکه اگر فضای مجازی فیلتر شود، طبیعتاً جلوی بهرههایی که میتوان از آن برد را گرفتهایم، در حالی که فضای مجازی راه خودش را میرود و مردم با یکدیگر تبادل افکار دارند و ما از این امکان برای برقراری ارتباط با مردم استفاده میکنیم.
در این هشت سال اخیر، از حضور، دیدهشدن و شنیدهشدن در صداوسیما محروم بودم و فقط یک بار به صداوسیما رفتم و جنجالی به پا شد که رییس سازمان خصوصیسازی وسط برنامه ول کرد و رفت و دیگر من دعوت نشدم. حال که صداوسیما از من گرفته شد، آیا ارتباطم با رسانه و مردم قطع شد؟ خیر روند ارتباطی وجود دارد، در صورتی که صداوسیما اعتبارش مورد تامل قرار گرفته است. حالا هم تریبون من را در مجلس بستهاند، ولی راه بیان نظرات و گفتگو با مردم برایم باز است و از آن بهره خواهم برد.
* فکر میکنید برای انتخابات مجلس دوازدهم رد صلاحیت خواهید شد؟
ردصلاحیت بنده، قضاوت ناصوابی است که در ذهن برخی شکل گرفته و آن اینکه دستگاه نظارتی ما طرفدار دزدها، چپاولگران و آدمهای خطاکار است و کسی که پرده از این ماجرا برداشته، لاجرم به تیغ غضب دستگاه نظارتی گرفتار خواهد شد. این جفا در حق جمهوری اسلامی است.
باید دید در عالم واقع چه اتفاقی خواهد افتاد، ولی این کمترین کاری است که یک نماینده میتوانست در مورد یک پرونده فساد انجام دهد و چیزی که محرز است از هفتم اردیبهشتماه تا الان تقریباً همه اذعان دارند که چنین اتفاقی رخ داده و برایش داستانسرایی میکنند. آقای ذوالنور نایب رییس مجلس تعریف میکند که آقای قالیباف یک روز تعطیل در حال بازرسی پارکینگهای مجلس بوده و در پارکینگ دوم روی ستونی کاغذ پارهای دیده که نوشتهاند هرکسی فیدیلیتی میخواهد زنبیلش را بیاورد و بگیرد و مثلاً با این اتفاق، رییس مجلس تازه میفهمد که چه اتفاقی افتاده است و دستور میدهد که جلوی این کار را بگیرید. اینها داستانسرایی و توهین به شعور مردم است.
بعد از گذشت زمان، بعضیها اصل حرفهای من را جور دیگری بیان و تایید میکنند. میگویند قبول، این اتفاق افتاده و در یک بستر فساد رخ داده و به نام خانمهایی که در لرستان زراعت و دامداری میکردند شرکت معلومالحال کاغذی را تشکیل دادند و با شرکت خودروساز وارد معامله شدهاند و ۳۰۰ دستگاه گرفته شده و ۱۴۷ تا را پذیرفتیم، ولی از این به بعد هرچه گفته شده درست نیست که این موضوع ارتباطی به استیضاح دارد اینطور نیست یا قالیباف به نحوی در این قضیه دخیل بوده، مورد قبول نیست. در صورتی که از نظر من، همه اینها قابلیت رسیدگی دارد و باید بررسی شود. اگر قالیباف در پارکینگ متوجه موضوع شده است، بعد از آن چه اتفاقاتی رخ داده؟ میگویند آن آدم خاص، عزل شده است. حال باید پرسید چه پیگرد حقوقی و قضایی صورت گرفته است؟ چه اشخاصی به دادگاه معرفی شدهاند؟ کدام مال اعاده شده است؟
اگر قالیباف در این خصوص، اقدامی کرده باید اقدامات روشنی باشد و در ادامه قراردادی که منعقد شده و ۱۴۷ دستگاه خودرو موجود است. خب باید بگویند ۱۵۳ خودروی دیگر کجاست؟ به چه کسی داده شده است؟ اینها باید معلوم شود. بعد مشخص شود که موضوع به استیضاح وزیر صمت مربوط بوده یا نبوده؟ باید گروه حقیقتیاب تشکیل شود که به صورت جدی به موضوع بپردازد و نباید دیگر چنین خطایی از طرف ساختار اداری مجلس شکل بگیرد.
قراین و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد که این ماجرا میتواند مرتبط به استیضاح وزیر صمت باشد. وقتی دقیقاً در زمان استیضاح وزیر صمت به نمایندهها ماشین میدهند، حتماً در ذهن چیز دیگری را متبادر خواهد کرد. حداقلش بیکفایتی و عدموقوف به حوزه مسئولیت است. حالا ممکن است مراتب بالاتری هم داشته باشد، ولی تاکنون هیچ ارادهای برای تشکیل گروه حقیقتیاب ندیدم.
مطلب مرتبط:
انتقاد شدید از مجلس انقلابی/ مهاجرانی: ممنوعیت نطق «لکه ننگ تاریخی» برای قالیباف است