عزتالله تقوائیان، دبیرکل مجمع دانشآموختگان ایران، در قسمت اول از هشتمین برنامه رکن سه، به مباحثی چون جایگاه احزاب در ایران، رفتار وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه با فعالان سیاسی و دلایل و نتایج پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: عزتالله تقوائیان در آغاز سخن و در هشتمین برنامه از سلسله برنامههای رکن سه، خود را اینگونه معرفی کرد: «من متولد شهر ساحلی کلاچای از شهرهای شرق استان گیلان هستم و به همه میگویم من هنوز فرزند "مشدی" (مشهدی) و مشدی فاطمه هستم. مهندسی عمران را از دانشگاه دهلی هندوستان در گرایش رشته سازه گرفتم و دکترا را نیمه کاره رها کردم. کار اجرایی خود را از نخست وزیری در سال ۶۶ شروع کردم؛ و افتخار داشتم در خدمت آقای مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی باشم. چند سالی هم در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان مدیر کل پیگیریهای ویژه رئیس جمهور فعالیت کردم».
قسمت اول این گفتوگو را اینجا ببینید
دبیرکل مجمع دانشآموختگان ایران افزود: «فعالیت خود را از زمان دانش آموزی شروع کردم. همان زمان (اواخر رژیم پهلوی) شخصی در لنگرود آموزش خداشناسی میداد و من هم پای درس او رفتم، بعدها متوجه شدم عضو انجمن حجتیه است. در مقطعی بود که اعترافات آقای گل سرخی از تلویزیون پخش میشد. یک بار در یکی از جلساتِ این استاد شرکت کردم، بحث گلسرخی را پیش کشیدم، او به شدت ناراحت شد و برخورد تندی داشت که چرا از یک کمونیست دفاع میکنید، لذا از این مدرسه و این استاد جدا شده و بریم و شرکت در درسهای خداشناسی او را رها کردیم. بعد از آن به سمت مطالعه آزاد کتب شهید مطهری و دکتر شریعتی گرایش پیدا کردم».
تقوائیان ادامه داد: زمانی که وارد دانشگاه شدم به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان درآمدم. در مقابل ما، گروههای دانشجویی وابسته به مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی قرار داشتند. نهایتا در مجموعه دفتر تحکیم وحدت قرار گرفتنم و حتی در همان سال ۵۹ حدود ۵۰۰ دانشجوی عضو تحکیم وحدت، تحت آموزش قرار گرفتیم و مثلا افرادی، چون مهندس موسوی و مهندس بهزاد نبوی به دانشجویان آموزش تشکیلاتی میدادند، بعد هم که جبهه دوم خرداد بعد از پیروزی سید محمد خاتمی در سال ۷۶ ایجاد شد در قالب این جریان تا کنون فعالیت میکنم و در ادامه نام تشکیلاتی که خاستگاه آن دانشآموختگان ایرانی هندوستان بود، را در همین سالها عوض کردیم و نام آن را "انجمن دانشآموختگان ایران نهادیم و تا به امروز که من افتخار دبیرکلی آن را دارم، در حال فعالیت است».
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ضرورت انقلاب و نتایجی که مردم ایران از انقلاب سال ۵۷ گرفتند، خاطرنشان کرد: «همه میدانستند که محمدرضا شاه پهلوی را نمیخواهند، اما نمیدانستند چه میخواهند. به گونهای که میگویند همه از انقلاب خوشحال بودند، مرحوم آیتالله طالقانی نگران و ناراحت بود. میگفت ما اینکاره نیستیم و تجربه کشورداری نداریم. گفته میشود، مرحوم دکتر شریعتی هم بعد از آزادی از زندان شاه، در فرودگاه پاریس اظهار کرده بود که برای انقلاب زود بود».
وی با بیان تجربههای خود با نیروهای امنیتی مانند وزارت اطلاعات در سالهای اخیر گفت: «بعد از حوادث سال ۸۸ ما را احضار و با تحکم و رفتار قهری ما رو به دیوار میکردند و امر و نهی میکردند. در مقطعی هم یعنی در دوره وزارت حجتالاسلام علوی وزیر اطلاعات آقای روحانی از ما برای گفتگو دعوت کردند. آنجا گفتم از گفتگو استقبال میکنیم و پیشنهاداتی از جمله اینکه برای دیدار با رهبری با فعالان حزبی جلسهای حتی شده غیر علنی ترتیب دهید. وزیر وقت به معاونش دستور داد، که پیشنهاد اینجانب را پیگیری کند، اما "اگر شما پشت گوش خود را دیدید، ما هم رهبری را دیدیم">
تقوائیان در ادامه همین بحث و در یادآوری میاحث خود با وزیر و مسئولان وزرات اطلاعات بیان کرد: «گفتم کار شما این نیست که مواظب تقوائیان و دیگر فعالان سیاسی درون نظام باشید، که چه میخورنهد، چه میپوشند و کجا میروند وچه ساعتی میخوابند، وظیفه شما پیشگیری از نفوذ جاسوسها و حفظ امنیت کشور است».
تقوائیان در این قسمت از گفتوگوی خود در مورد جایگاه احزاب و عدم ارتباط ارگانیک بین قانون احزاب و قانون انتخابات نیز سخن گفت و با اشاره به آسیبی که رضا خان به مشروطه زد، گفت: «رضا شاه بی سواد بود و انتظاری از او نبود، تعجبم از این است که محمدرضا شاه دانش آموخته سوئیس بود و دموکراسی را میشناخت چرا، همه درهای آزادی را بست؟»