امنیت [گم‌شده‌] اخلاقی

حسین نوری‌نیا نوشت: «امنیت اخلاقی» دود شده است و رفتار پلیس در گشت ارشاد با عنوان امنیت اخلاقی نه‌تن‌ها نمی‌تواند اندکی به ترمیم این وضعیت ناگوار یاری برساند بلکه به دو دلیل، وضعیت را بغرنج‌تر و متزلزل‌تر و ناگوارتر می‌کند.

کد خبر: ۱۳۷۶۵۶
۱۰:۲۲ - ۲۹ شهريور ۱۴۰۱

دیدارنیوز: امنیت اخلاقی یکی از وجوه امنیت است که خوشبختانه برای آن پلیس هم داریم و گشت‌های آن در طول روز زنان و دخترانی را تنها برای رعایت‌نکردن حجاب دستگیر می‌کنند تا به قول پلیس مورد توجیه و آموزش قرار گیرند. اما امنیت اخلاقی در جامعه ما چه وضعیتی دارد؟ آیا تقلیل آن به شیوه‌ای از حجاب و بی‌توجهی به خرده‌فرهنگ‌های پذیرفته‌شده از سوی عرف و ایجاد گشت ارشاد برای آن، در ارتقای امنیت اخلاقی در جامعه ما مؤثر بوده است؟

حسین نوری‌نیا، در روزنامه شرق نوشت: همه ما تصوری از مفهوم امنیت داریم که هرچند ممکن است در مصادیق آن اختلاف‌هایی داشته باشیم، اما در معنای این مفهوم کمتر اختلاف داریم. برای همین وقتی در یک نظرسنجی پرسیده می‌شود «تا چقدر احساس امنیت می‌کنید؟» کم‌وبیش و با تفاوت بسیار اندکی، از این پرسش یک معنا را درک می‌کنیم و می‌توانیم با گردآوری پاسخ شهروندان به آن، به فهم روزمره شهروندان از امنیت دست یابیم.

در پیمایش ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران که در سال ۹۴ به اجرا درآمد، تنها ۵۲.۴ درصد از مردم گفته بودند که در حد زیادی در جامعه احساس امنیت می‌کنند که نشانه خوبی نیست. ما عمدتا احساس امنیت را با نقطه مقابل آن یعنی احساس خطر می‌فهمیم. از این رو، چقدر احساس امنیت می‌کنید، یعنی چقدر احساس خطر نمی‌کنید. چقدر احساس می‌کنید از سوی محیط خود مورد حفاظت قرار می‌گیرید و کسی به شما تعرض نمی‌کند.

بر همین اساس در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی در سال ۹۴ این پرسش مطرح شد که «بعد از تاریک‌شدن هوا، حین قدم‌زدن در خیابان‌ها و کوچه‌ها چقدر احساس امنیت می‌کنید؟». به عبارتی در این پرسش فرد در موقعیت خطرزا قرار داده شده است. جالب آنکه تنها ۳۴ درصد از مردم یعنی یک‌سوم، در چنین موقعیتی در حد زیادی احساس امنیت داشتند که نشانه وضعیتی بسیار بغرنج و ناسالم است. حالا اگر بر امنیت قید بزنیم و مثلا بگوییم امنیت جانی، به این معنی است که برای جانم احساس خطر نمی‌کنم و از این نظر در آرامش و اطمینان خاطر به سر می‌برم. همچنین می‌توان امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی، امنیت روانی، امنیت جنسی، امنیت غذایی و... را نام برد و بر همین مبنا آن‌ها را تعریف کرد.

امنیت اخلاقی نیز یکی از وجوه امنیت است که خوشبختانه برای آن پلیس هم داریم و گشت‌های آن در طول روز زنان و دخترانی را تنها برای رعایت‌نکردن حجاب دستگیر می‌کنند تا به قول پلیس مورد توجیه و آموزش قرار گیرند. اما امنیت اخلاقی در جامعه ما چه وضعیتی دارد؟ آیا تقلیل آن به شیوه‌ای از حجاب و بی‌توجهی به خرده‌فرهنگ‌های پذیرفته‌شده از سوی عرف و ایجاد گشت ارشاد برای آن، در ارتقای امنیت اخلاقی در جامعه ما مؤثر بوده است؟ اخلاق، مفهومی موسع است و می‌توان برای آن ابعاد و صفات اخلاقی بسیاری برشمرد که هیچ‌کدام از آن‌ها شامل حجاب رسمی نمی‌شود. در پیمایش‌های ملی به این موضوع توجه شده است و می‌تواند برشی از سیمای جامعه ما را نشان دهد. در پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال ۹۴، تنها ۳۶.۷ درصد از مردم گفته بودند «آبرو و حیثیت افراد در جامعه ما، تا حد زیادی محترم شمرده می‌شود». همین پاسخ نشان می‌دهد که جامعه ایرانی از نبود امنیت اخلاقی به‌شدت در رنج است. حال اگر به وضعیت ارزش‌های اخلاقی که در همان پیمایش و نیز پیمایش وضعیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران و پیمایش سرمایه اجتماعی سنجیده شده است رجوع کنیم، درمی‌یابیم کُمیت‌مان در این زمینه به شدت لنگ است.

در پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (۱۳۹۴)، ۹.۲ درصد از مردم گفته بودند در جامعه ما گذشت در حد زیادی رواج دارد. ۱۲.۱ درصد به رواج زیاد امانت‌داری، ۹ درصد به رواج زیاد انصاف، ۱۷.۸ درصد به رواج زیاد دستگیری از نیازمندان، ۱۳.۳ درصد به رواج زیاد صبر و بردباری، ۱۲.۷ درصد به رواج زیاد مهر و اخوت، ۱۳.۳ درصد به رواج زیاد جوانمردی و ۱۶.۶ درصد به رواج زیاد پای‌بندی به قول‌و‌قرار اشاره داشتند. همین چند قلم به‌خوبی نشان می‌دهد که از نگاه مردم، ارزش‌های اخلاقی تا چه حد افول کرده است. اما وقتی به نقطه مقابل این ارزش‌ها می‌نگریم، وضعیت را اسفناک‌تر از آنچه بیان شد درمی‌یابیم. ۷۱.۸ درصد از مردم به رواج زیاد دروغ‌گویی، ۶۴.۸ درصد به رواج زیاد دورویی و تظاهر، ۶۸.۱ درصد به رواج زیاد تقلب و کلاهبرداری، ۶۶.۳ درصد به رواج زیاد تملق و چاپلوسی، ۵۱.۴ درصد به رواج زیاد بدبینی، ۷۵ درصد به رواج زیاد تجمل‌گرایی و ۵۴.۹ درصد به رواج زیاد رباخواری در جامعه ایرانی اشاره کرده‌اند.

اکنون می‌توانیم تصویری از امنیت اخلاقی در جامعه ایران داشته باشیم. در چنین فضای ناامنی که در نگاه مردم، چشم‌انداز مثبتی برای بهبود وجود ندارد؛ چراکه در همان سال، حدود ۶۰ درصد از مردم بر آن بوده‌اند که صفات اخلاقی مثبت در پنج سال آینده کمتر خواهد شد و در مقابل ۶۸.۲ درصد تأکید داشتند که صفات اخلاقی منفی در پنج سال آینده بیشتر خواهد شد و تمام فاکتور‌های اجتماعی حکایت از آن دارد که هیچ تغییر مثبتی در ارزیابی مردم از وضعیت جامعه ایران وجود ندارد و چه‌بسا ارزیابی‌های کنونی وضعیت ناگوارتر و بغرنج‌تری را نشان دهد (اگر وزارت کشور یافته‌های پیمایش ملی سرمایه اجتماعی سال ۹۹ را منتشر کند، مؤید این خواهد بود) و به قول دکتر کاظمی‌پور و دکتر گودرزی در مقاله «افول اجتماع در ایران»، جامعه ایران با تضعیف شدید بنیاد‌های حیات اخلاقی و ازدست‌رفتن پیوند‌های اجتماعی‌ای مواجه است که ستون‌های مختلف جامعه را در کنار هم برپا نگاه می‌دارد، آن‌گاه درمی‌یابیم «امنیت اخلاقی» دود شده است و رفتار پلیس در گشت ارشاد با عنوان امنیت اخلاقی نه‌تن‌ها نمی‌تواند اندکی به ترمیم این وضعیت ناگوار یاری برساند بلکه به دو دلیل، وضعیت را بغرنج‌تر و متزلزل‌تر و ناگوارتر می‌کند: یکی اینکه عملکرد پلیس از سوی جامعه به‌عنوان تقابل با هنجار عرفی و اخلاقیِ پذیرفته‌شده معنا می‌شود. دوم با خبر‌ها و ویدئو‌هایی که گاه از برخورد یا نتایج برخورد پلیس امنیت منتشر می‌شود و ده‌ها و صد‌ها هزار بار از سوی مردم بازنشر می‌شود، به‌ویژه وقتی دختر و زن جوانی از کنار مادر و خانواده‌اش -که حریم امن اوست- دستگیر می‌شود، چیزی از آن دود هم باقی نمی‌ماند. جامعه برای بازسازی خود نیازمند آرامش است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: