بررسی دقیق اسناد تاریخی نشان میدهد که زمان دقیق مصوبه گشت ارشاد دی ماه ۸۴ است، یعنی در ماههای ابتدایی زعامت محمود احمدینژاد بر راس هرم اجرایی کشور، موعد تولد گشت ارشاد در پهنه عمومی کشور است. گروههای دلواپس در فضای مجازی به دروغ تلاش میکنند، پایهگذاری گشتهای ارشاد را به سال آخر دولت اصلاحات (سال ۸۴) مرتبط کنند، این در حالی است که مصوبه افزایش حضور گشت ارشاد در زمان دولت سیزدهم نهایی شد. فاجعه مهسا امینی، روند متفاوتی را درخصوص فلسفه وجودی گشتهای ارشاد ایجاد کرد و برخی از مراجع تقلید با اشاره به نامشروع بودن یک چنین رفتارهایی خواستار برچیده شدن گشت ارشاد شدند.
دیدارنیوز: «سرانجام گشت ارشاد چه خواهد شد؟» این پرسش یکی از مهمترین گزارههایی است که پس از وقوع فاجعه فوت مهسا امینی و تبعات پس از آن، افکار عمومی و تحلیلگران را درگیر خود ساخته است.
مردم، رسانهها و کارشناسان میخواهند بدانند آیا تکانههای این فاجعه، تاثیری در رویکرد و رفتار سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور برای برچیده شدن «گشت ارشاد» با آن سبک و سیاقی که همه از آن باخبر هستند، دارد یا اینکه پس از مدتی و با افتادن آبهای «اعتراض» از آسیاب «فاجعه»، باز هم «در» برای متولیان امر بر همان «پاشنه» قبلی خواهد چرخید و گشتهای ارشاد در جای جای شهر به راه خواهند افتاد.
مانند ضربالمثلی که میگوید: «انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته». برای پاسخگویی به این پرسش، اما باید دید، مکانیسم افزایش گشتهای ارشاد بعد از تشکیل دولت سیزدهم به نسبت قبل چه بوده است؟ پرسشی که پاسخ آن ما را به نشستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دولت روحانی و دولت رییسی میرساند. جلساتی که محتوای آن همه تفاوتها را شکل میدهد، مجموعه تناقضات را میآفریند و چهرههای تازهای را وارد میدان میکند. مجموعه تحرکاتی که از یک طرف ریشه در مجلس یازدهم و تحرکات اصولگرایان دارد و از سوی دیگر حضور اصولگرایان در ساختار اجرایی کشور. برای آگاهی از اینکه چرا شدت و گستردگی گشتهای ارشاد در زمان دولت «خاتمی و روحانی» اندک و در زمان دولتهای «احمدینژاد و رییسی» بیشتر است، باید پشت پرده رخدادها و تحولات مرتبط را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم.
این روزها گروههای دلواپس در فضای مجازی به دروغ تلاش میکنند، پایهگذاری گشتهای ارشاد را به سال آخر دولت اصلاحات (سال ۸۴) مرتبط کنند. این در حالی است که سیدمحمد خاتمی در شمایل رییس دولت اصلاحات اجازه راهاندازی گشت ارشاد را صادر نکرد و در برابر خواست این گروه ایستاد. بررسی دقیق اسناد تاریخی نشان میدهد که زمان دقیق مصوبه گشت ارشاد دی ماه ۸۴ است، یعنی در ماههای ابتدایی زعامت محمود احمدینژاد بر راس هرم اجرایی کشور، موعد تولد گشت ارشاد در پهنه عمومی کشور است. این روند در دولت احمدینژاد ادامه داشت تا زمان حضور روحانی به عنوان رییسجمهوری که شرایط تازهای بر عرصه مدیریت اجرایی کشور حاکم شد. زمانی که اصولگرایان متوجه شدند با حضور روحانی دیگر به راحتی نمیتوانند منویات خود را درخصوص گشت ارشاد محقق کنند، تلاش کردند از طریق ظرفیت شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد عمل شوند. شورای فرهنگی، اجتماعی، خانواده و زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور چهرهای، چون کبری خزعلی وظیفه پیگیری این خواسته را به عهده گرفت ...، اما روحانی به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر کشورش زیر بار این خواسته و آییننامههای جدید آن نرفتند و تلاش کردند حداقل تعادلی در وضعیت نظارتی گشت ارشاد ایجاد کنند.
این روند با حضور رییسی دچار تغییر شد و اینبار آییننامه برگزاری کلاسهای آموزشی، راهاندازی گشت ارشاد و سایر متعلقات آن با حضور کبری خزلی در شورای فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، انسیه خزلی در معاونت زنان و خانواده رییسجمهوری و انتخاب وزیر کشوری همسو به راحتی مصوب و اجرایی شد. برای این منظور بودجههای لازم تخصیص داده شد تا کلاسهای آموزشی و... انجام شود. بعد از اجرای این مصوبه بود که سلسله حوادثی برای بانوان ایرانی با محوریت گشتهای ارشاد رخ دادند. ماجرای مادری که به دلیل بیماری فرزندش مقابل ماشین گشت ارشاد ایستاد، رفتارهای خشن برخی ضابطان و نهایتا فاجعه مهسا امینی از جمله این موارد حاشیهای هستند.
فاجعه مهسا امینی، اما روند متفاوتی را درخصوص فلسفه وجودی گشتهای ارشاد ایجاد کرد. برخی از مراجع تقلید با اشاره به نامشروع بودن یک چنین رفتارهایی خواستار برچیده شدن گشت ارشاد شدند، ضمن اینکه برخی نمایندگان نیز با تشکیل کمیته حقیقتیاب به موضوع ورود کرده و اعلام کردند در صورت لزوم آمادهاند تا طرحی را برای برچیدن گشتهای ارشاد ارایه کنند. نمایندگانی، چون جلال رشیدی کوچی (مرودشت)، معینالدین سعیدی (چابهار)، جلیل رحیمی جهانآبادی (تربتجام) از جمله این نمایندگان هستند که مخالفت رسمی خود با گشت ارشاد را آشکارا بیان کردهاند.
سرنوشت کمیته حقیقتیابها
«تشکیل کمیته حقیقتیاب»؛ مهمترین واکنشی است که به فاصله ۵ روز پس از بروز فاجعه برای مهسا امینی از جانب اهالی بهارستان ارایه شده است. مجلسی که بسیاری از نمایندگان اصولگرای آن ترجیح دادند به جای همدردی با خانواده مهسا و التیام بخشیدن به زخمهای عمیق جامعه، موضوع را از دریچه تنگ برخوردهای سیاسی و جناحی نگاه کرده و این فاجعه را موضوع پیش افتادهای تصویرسازی کنند که به جای «ساختمان وزرا» ممکن بود در هر جای دیگری نیز رخ دهد! نمونه یکچنین صحبتهایی را میشد در اظهارات نمایندگانی چون، مصطفی میرسلیم، سیدرضا تقوی، زهره الهیان، حسین جلالی و... بهعینه مشاهده کرد. نمایندگانی که اغلب نزدیک به جبهه پایداری بوده و نام خود را در لیست طرفداران پر و پاقرص افزایش برخوردهای گشت ارشاد ثبت کردهاند. با یک چنین پیشینهای است که بلافاصله پس از انتشار خبر تشکیل کمیته حقیقتیاب توسط جلال رشیدی کوچی، افکار عمومی ایرانیان و بسیاری از تحلیلگران این پرسش را مطرح کردند که یک چنین مجلسی که اکثریت نمایندگان آن قبلا دیدگاه خود را درخصوص گشت ارشاد و ماجرای مهسا امینی اعلام عمومی کردهاند، چگونه میتواند بیطرفانه در قالب یک کمیته حقیقتیاب موضوع را بررسی و اخبار آن را دراختیار رسانهها قرار دهد؟ ضمن اینکه مشخص نیست نتایج بررسیهای کمیته حقیقتیاب درخصوص پروندههایی، چون «دختر آبی» و... چه بوده است؟
رشیدی کوچی در واکنش به این ابهامات میگوید: «هر فرد و جریانی که بخواهد با فرافکنی این موضوع را (فوت مهسا امینی) کوچک و بیاهمیت جلوه دهد یا بخواهد نمایندگان مجلسی را که این موضوع را پیگیری میکنند با برچسبهایی، چون موافقت با بیحجابی و آزادی حجاب متهم کند در پازل دشمن بازی میکنند.» براساس اعلام رییس کمیته امنیت کمیسیون امور داخلی مجلس، نشست ویژهای با حضور وزیر کشور، فرمانده ناجا و سایر مقامات مسوول در این پرونده طی هفته جای در مجلس برگزار خواهد شد و سپس اعضای کمیته حقیقتیاب فعالیتهای خود را آغاز خواهند کرد.
از میان اهالی بهارستان، اما هستند نمایندگانی که با صراحت درخصوص جمعآوری گشت ارشاد صحبت میکنند، معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار در مجلس از جمله این نمایندگان است که اعلام میکند: «گشتهای ارشاد باید هرچه سریعتر برچیده شود.» او همچنین اعلام آمادگی میکند تا در صورت نیاز به ایجاد نقشه راه قانونی، طرحی را با هدف پایان دادن به فعالیتهای گشت ارشاد راهی صحن کند.
مهدی بیک اوغلی - اعتماد