وزارت ارتباطات و مجموعههای مربوط خواسته یا ناخواسته تعداد کاربران اینترنت در کشور را کاهش میدهند. بنابراین، افزایش تعرفههای اینترنت هم تبدیل به یکی از راهکارهایی شده است که میتواند اینترنت را بهراحتی از دسترس مردم خارج کند.
دیدارنیوز: چرا دسترسی آسان به اینترنت از گذشتن از هفت خان رستم دشوارتر شده و دائماً هم دشوارتر میشود؟
اپلیکیشن اینستاگرام را باز میکنی، صفحه «هوم» یا خالی است، یا هیچ عکس و فیلمی را نشان نمیدهد. اپلیکیشن را میبندی، دوباره باز میکنی فایدهای ندارد. فیلترشکن را روشن میکنی، شانس بیاوری VPN وصل میشود. دوباره سراغ اینستاگرام میروی، کندتر از قبل بالا میآید و بازهم صفحه خالی است. عصبانی میشوی. برای بررسی کوتاه یک شبکه اجتماعی چند دقیقه زمان گذاشتهای و نهایتاً با فیلترشکن روشن یا خاموش هم نتوانستهای چند استوری را باز کنی و پستی را ببینی.
از خیر بررسی اینستاگرام میگذری و آنقدر عصبانی هستی که کلاً اینترنت را خاموش کنی و گوشی را یک گوشه رها کنی. این ماجرا فقط هم مختص اینستاگرام نیست. تلگرام، توییتر، فیسبوک و... که سالها است فیلتر هستند. دانلود و آپلود یک عکس در واتساپ هم بهسختی انجام میشود. Safe Search هم که جستوجو در گوگل را پیچیده میکند.
سرعت کم، بروز اختلال، از کار افتادن فیلترشکنها، کودک پنداشتن تمام کاربران و چندین و چند راهکار فنی برای دستکاری کردن اینترنت و پلتفرمهای مختلف همگی کاربران را خسته و تحمل این اینترنت بیرمق را سخت کرده که عدهای ترجیح میدهند قید استفاده از اینترنت را بزنند یا کمتر از آن استفاده کنند.
از سوی دیگر گران شدن بستههای اینترنتی و حذف بستههای مقرونبهصرفه دلیل دیگری است که عدهای از کاربران را وادار کرده حضور اینترنت در سبک زندگی خود را کمرنگ کنند یا استفاده از آن را به فراموشی بسپارند.
محدود کردن دسترسی به اینترنت به یک یا دو راه ختم نمیشود. از آغاز دهه ۸۰ که برای اولین بار فیلتر کردن سایتها با صدور ابلاغیه «سیاستهای کلی شبکههای اطلاعرسانی رایانهای» در دستور کار قرار گرفت تا امروز شیوههای مختلفی اعمال شده است تا کاربران به هر محتوا و پلتفرمی دسترسی نداشته باشند. شیوههایی که به نظر میرسد این روزها پیچیدهتر شدهاند و به اشکال متنوعی محدودیتها را اعمال میکنند.
فیلترینگ؛ گزینه همیشه روی میز
کاربران اینترنت در ایران سالها است در وبگردیها و جستوجوهای خود در اینترنت با صفحه پیوندها روبهرو میشوند یا برای استفاده از بعضی شبکههای اجتماعی مجبور به استفاده از VPN هستند.
هرچند در ۲۰ سال اخیر فیلترینگ محبوبترین و رایجترین روش از دسترس خارج کردن محتوا یا پلتفرمها بوده و به دلایل و بهانههای مختلف بهعنوان گزینه نخست اعمال کنترل و محدودیت برای اینترنت مورد استفاده قرار گرفته است، اما امروز دیگر تنها شیوه برای کاهش دسترسی کاربران نیست.
به نظر میرسد با ایدههایی که میتوان آن را در عنوان «طرح صیانت» خلاصه کرد فیلترینگ تبدیل به یکی از راههای محدودسازی شد. در دل این طرح شیوههای دیگری برای از دسترس خارج کردن اینترنت و کنترل هرچه بیشتر آن وجود دارد که باعث میشود کاربران اینترنت در ایران از تصویب و اجرایی شدن آن هراسان باشند.
صیانت؛ اعمال محدودیت گسترده برای اینترنت
هرچند طرح صیانت در سالهای گذشته و بهویژه در سال ۱۴۰۰ بسیار خبرساز شد و مخالفتها و اعتراضاتی را در میان کاربران ایجاد کرد، اما در نهایت به تصویب نرسیده و تبدیل به قانون نشد. آخرین اخبار مربوط به طرح صیانت نیز حاکی از آن است که مرکز پژوهشهای مجلس این طرح را مغایر با قانون اساسی و دارای اشکال خوانده و کلیات آن را رد کرده است.
بااینحال، سایه طرح صیانت هنوز احساس میشود و با بروز هر اختلالی در اینترنت بیم صیانت شدن اینترنت و کاربرانش تشدید میشود. در ماههای اخیر و با اوجگیری اختلالات در اینترنت هم این نگرانیهایی را به حدی رسانده که برخی از اجرای چراغ خاموش این طرح صحبت میکنند.
گمانهزنیها حکایت از آن دارد که طرح صیانت بدون تصویب شدن در مجلس و تبدیل شدن به قانون، در حال اجرا است و بروز اختلالهای فنی، کند شدن اینترنت، کاهش ترافیک مصرفی برخی پلتفرمها و نیاز به استفاده از اینترنت برای برخی کاربران هنگام استفاده از برخی پلتفرمها (مانند اینستاگرام) و... مصادیق اجرایی شدن بیسروصدای همین طرح است.
بدینترتیب، به نظر میرسد شیوههای مختلف کاهش دسترسی به اینترنت، که در طرح صیانت مطرح شده بود، باعث شده است ایجاد محدودیت برای کاربران دیگر به یک روش مستقیم و آشکاری به نام فیلترینگ محدود نشود و بلکه ترفندها و راهکارهای کمترشناختهشده و نامحسوستری داشته باشد که شیوه دور زدن آنها هم سختتر و پیچیدهتر باشد.
شیوههای محدودسازی تکثر یافتهاند
بهطور کلی، شیوههای کمترشناختهشده، نامحسوس و پیچیده مسدودسازی اینترنت را نمیتوان شیوههای جدیدی دانست؛ بسیاری از این روشها پیش از این نیز در ایران اعمال شده و امکان استفاده از آنها در جهان نیز وجود داشته است. بااینحال، این شیوهها از این جهت که بهتازگی جایگزین شیوههای محسوس و مستقیم از دسترس خارج کردن اینترنت شده است و بیش از گذشته مورد استفاده قرار میگیرد، بیشتر از قبل درباره آنها طرح بحث شده و مورد توجه قرار گرفتهاند.
تفاوت این شیوه تغییر در دسترسی مخاطب به اینترنت با طرحهایی شبیه به صیانت این است که منجر به نابودی کامل اینترنت جهانی نمیشود، بلکه با استفاده از راهکارهای مختلفی اینترنت را طبقاتی کرده و از دسترسپذیری برابر و یکسان عموم مردم خارج میکند. این طبقاتی شدن از یک سو، در سطح طبقات اقتصادی موجود در جامعه رخ میدهد و در میان مشاغل مختلف اعمال میشود و از سوی دیگر، با اعمال تغییرات در سطح فنی نوع و میزان دسترسپذیری اینترنت را به کلی دگرگون میکنند.
پیشبینیها حاکی از آن است که نتیجه این محدودسازی و مسدودسازی رسیدن به یک مدل از اینترنت مشابه شبکهای است که در چین وجود دارد و با مختصات و ویژگیهای خاص و منحصر به خود به کاربران عرضه شده و مورد استفاده قرار میگیرد.
راهکارهای فنی از دسترس خارج کردن اینترنت
این شیوههای فنی بیش از پیش تکثر پیدا کردهاند و طیف گستردهای از اعمال محدودیت، از ربودن دامنه (DNS Hijacking) تا مختل کردن ارتباطات رمزنگاریشده و ایجاد مسدودیت برای دستیابی به یک آدرس یا محتوا را شامل میشود.
به گفته کارشناسان این شیوههای دستکاری در ماههای اخیر به اشکال متفاوتی در اینترنت انجام شده و همین تغییرات اختلالهای فراوانی در دسترسی به اینترنت ایجاد کرده که منجر به کاهش کیفیت و افت سرعت اینترنت شده است.
یکی از کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات در گفتگو با سایت خبری انتخاب به برخی از این شیوههای ایجاد اختلال، بهویژه در اینستاگرام اشاره کرده است. او سازوکار اعمال این روشهای محدودکننده دسترسی را چنین توضیح داده است:
«الان کارهایی که برای ایجاد مسدودیت انجام میدهند خیلی وسیع است. طبق گزارشها Ooni، HTTP۳ را به صورت کامل بستهاند. درباره DNS over HTPS هم رسماً اعلام کردند که ما در ایران این خدمت را ارائه نمیدهیم؛ چون دو هدف دارند: اول این که DNS هایجک کنند، به این معنا که وقتی آدرس سایتی را وارد میکنید، شما را به سایتی که خودشان میخواهند، هدایت میکنند نه آن سایتی که مرتبط با آن آدرس است. دیگری هم بحث فیلترینگ است؛ وقتی میخواهید یک آدرس فیلترشده را بیاورید اصلاً اجازه نمیدهند که شما آدرس آن سایت را پیدا کنید.»
البته این تمام راهکارهای فنی موجود و مورد استفاده برای اعمال محدودیت نیست؛ اقداماتی مانند فعال کردن اجباری قابلیت جستوجوی امن (Safe Search) گوگل که با کودکپنداری تمام کاربران محتوای مد نظر آنها را تغییر داده و محتوای از فیلتر گذشته را دراختیار آنها میگذارد نیز نمونهای است از اعمال کنترل بر فضای اینترنت و به نوعی از دسترس خارج کردن آن.
این قابلیت هرچند در کشورهای دیگری مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت و اندونزی هم فعال شده، اما سبک و سیاق فعال کردن آن در هیچ یک از کشورها شبیه به ایران نبوده است؛ چراکه در کشورهای نامبرده این قابلیت با ربودن دامنه رخ نداده و به ارتباط این کشورها با شرکت گوگل مربوط میشود.
تمام این دستکاریها در کنار محدود و مسدود کردن اینترنت، به خطر افتادن ارتباطات ایمن را بهدنبال دارد و این چالشی است که ایجادکنندگان این اختلالات توجهی به آن ندارند یا اهمیتی برای پیامد امنیتی این اعمال محدودیتها قائل نیستند.
اینترنت طبقاتی در راه است؟
به تمام شیوههای نامبرده مسئله اینترنت طبقاتی نیز اضافه میشود که ازطریق آن دسترسی به اینترنت برای اقشار و طبقات خاص متمایز از سایرین میشود. همین تمایز است که در نهایت به تبعیض اجتماعی و دیجیتالی میانجامد.
فارغ از ایجاد تبعیض، رفع فیلتر برای اقشار خاص با این استدلال که مشاغل خاصی مانند پزشکان و خبرنگاران و... به دسترسی نامحدود به اطلاعات نیاز دارند زمینه اعمال فیلترینگ برای سایر اقشار را فراهم میکند. در واقع، یکی از انتقادات نسبت به فیلتر کردن اینترنت این است که با فیلترینگ دسترسی به اطلاعات مفید مسدود و محدود میشود.
درمقابل این انتقاد، دولت راهکاری نظیر تخصصی کردن اینترنت برای اقشار خاص، مانند اساتید دانشگاه، خبرنگاران و پزشکان، را مطرح میکند که پیش از این هم در دولت دوازدهم با ایده «فیلترینگ غیرهمسان» طرح شده بود. بدینترتیب، علاوهبراین که یک گروه محدود از عموم مردم جدا میشوند، بهانه عدم دسترسی به اطلاعات مفید نیز رفع میشود. همین مسئله بهانهای محکمی به دست محدودکنندگان اینترنت میدهد تا فیلترینگ را برای اکثریت جامعه اعمال کنند.
با توجه به این که زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از لزوم رفع فیلتر برای اقشار خاص یا همان تخصصی کردن اینترنت صحبت میکند به نظر میرسد ایده اینترنت طبقاتی این روزها با جدیتی بیشتر از قبل دنبال میشود.
موضوعاتی نظیر راهاندازی اینترنت کودک و نوجوان، که طبق گفته وزیر زمان زیادی تا رونمایی آن باقی نمانده است، نیز ذیل همین مسئله اینترنت طبقاتی جای میگیرد که فارغ از درست یا نادرست بودن این اقدام در خدمت همین هدف قرار دارد.
ایده اینترنت طبقاتی در سطح اقتصادی نیز میتواند اعمال شود و بدینترتیب با افزایش قیمت تعرفه اینترنت این شبکه جهانی را از دسترس طبقات اقتصادی خاصی خارج کند. ایدهای که اتفاقاً بهتازگی نیز مطرح شده و از وزیر ارتباطات تا رئیس رگولاتوری و مدیران عامل اپراتورها بر آن تأکید میکنند.
گران کردن تعرفه اینترنت
یکی از مهمترین محورهای بحث سخنرانان حاضر در آیین افتتاح پروژههای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات موضوع افزایش تعرفه بستههای اینترنت همراه بود که ابتدا توسط صادق عباسی شاهکوه، رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، مطرح شد. او شبکه موبایل کشور را در نقطه بحرانی قلمداد کرد و گفت برای تغییر این وضعیت چارهای جز افزایش تعرفهها وجود ندارد.
در همین نشست بیژن عباسی آرند، مدیرعامل شرکت ایرانسل، نیز بر لزوم اصلاح نظام تعرفهگذاری برای اینترنت ثابت و سیار تأکید کرده و توسعه کیفیت اینترنت را در گرو سرمایهگذاری بیشتر خوانده و تحقق آن را نیازمند افزایش درآمد اپراتورها دانست.
با توجه به انتقاد صریح زارعپور از وزیر ارتباطات پیشین در اعمال سیاست عدم تغییر در قیمت تعرفههای اینترنت، به نظر میرسد وزارت ارتباطات نیز مخالفتی با افزایش قیمت بستههای اینترنت ندارد. زارعپور در این مراسم سرکوب تعرفهای را یکی از اقدامات وزارت ارتباطات دولت دوازدهم دانست که منجر به عدم توسعه و بهبود زیرساخت اینترنت کشور و عقبماندگی آن شده است.
با استناد به این مسائل میتوان نتیجه گرفت افزایش تعرفه اینترنت مورد نظر و در دستور کار متولیان این حوزه قرار گرفته است. این در حالی است که هنوز مدت زیادی از افزایش قیمت بستههای اینترنتی نگذشته است. اوایل سال جاری بود که بستههای اینترنت گران شد و همان زمان نیز جنجالهایی به پا کرد.
از اواخر سال ۱۴۰۰ بود که زمزمههای افزایش قیمت تعرفههای اینترنت شدت گرفت و در فروردینماه ۱۴۰۱ بود که این افزایش اتفاق افتاد. گران شدن اینترنت، کاهش حجم بستههای مقرونبهصرفه و... موجب اعتراضات مشترکین و کاربران اپراتورها شد.
این افزایش قیمت که به زعم عدهای از مخالفان به صورت غیرقانونی اعمال شده بود و قیمت برخی بستهها را تا دو برابر بالا برده بود، در ادامه اعلام شد که با تأیید سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی اعمال شده است. در همان مقطع، صادق عباسی شاهکوه، رئیس این سازمان، در خصوص این افزایش قیمت چنین توضیح داد:
طبق بررسیهای ما، با توجه به این که تعرفه در بعضی اپراتورهای اینترنت ثابت افزایش پیدا کرده و در بعضی تغییری نداشته، این افزایش بهطور متوسط حدود ۶۰ درصد بوده است. در اینترنت همراه هم طبق اینکه تعداد مصرفکنندگان بستههای اینترنتی وزن هر بسته را مشخص خواهد کرد، افزایش تعرفه در این بخش بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده است.
هرچند بهبود کیفیت اینترنت علت این افزایش قیمت اعلام شده بود، اما بررسی وضعیت اینترنت از فروردین تا نیمه شهریور ۱۴۰۱ نهتنها هیچ نشانی از کیفیت بهتر ندارد، بلکه اختلالات بیشتر و سرعت و کیفیت کمتر را نشان میدهد.
این در حالی است که در فروردین سال جاری و بهدنبال اعتراضات به افزایش نرخ بستههای اینترنت، وزیر ارتباطات اعلام کرده بود «با افزایش تعرفه بدون افزایش کیفیت مخالف هستیم.»، اما اکنون، پس از این که گران شدن اینترنت هیچ تأثیری بر بهبود کیفیت و سرعت نگذاشت، بار دیگر زارعپور بر لزوم افزایش قیمت تأکید میکند و این موضوع را تنها راهحل توسعه زیرساختهای اینترنت معرفی میکند.
بااینحال، گران شدن اینترنت نتیجهای جز خارج شدن آن از دسترس برخی طبقات و اقشار ضعیف اقتصادی ندارد. مردمی که امروز با چالشهای مختلف اقتصادی روبهرو هستند، با گران شدن اینترنت خرید بستههای اینترنتی را بهناچار از سبد خریدهای جاری خود خارج میکنند و بدینترتیب، اینترنت از سبک زندگی آنها حذف میشود.
بدینترتیب، وزارت ارتباطات و مجموعههای مربوط خواسته یا ناخواسته تعداد کاربران اینترنت در کشور را کاهش میدهند. بنابراین، افزایش تعرفههای اینترنت هم تبدیل به یکی از راهکارهایی شده است که میتواند اینترنت را بهراحتی از دسترس مردم خارج کند.
منبع: زومیت