یادداشت محیط زیستی کاوه مدنی

مسیر توسعه اقتصادی ایران باید تغییر یابد

کاوه مدنی: میزان موجود آب لزوما ارتباط مستقیمی با میزان موفقیت در توسعه اقتصادی ندارد. برنامه‌ریزی مناسب همچنان مهم‌ترین نقش را در توسعه اقتصادی ایفا می‌کند. با برنامه‌ریزی مناسب می‌توان با کمبود آب تطبیق یافت و همچنان به توسعه ادامه داد.

کد خبر: ۱۳۶۸۲۲
۱۲:۳۶ - ۱۴ شهريور ۱۴۰۱

 
 

دیدارنیوز ـ کاوه مدنی*: آب یکی از ملزومات توسعه است و کمبود آن می‌تواند به مسیر توسعه آسیب بزند. اما میزان موجود آب لزوما ارتباط مستقیمی با میزان موفقیت در توسعه اقتصادی ندارد. برنامه‌ریزی مناسب همچنان مهم‌ترین نقش را در توسعه اقتصادی ایفا می‌کند. با برنامه‌ریزی مناسب می‌توان با کمبود آب تطبیق یافت و همچنان به توسعه ادامه داد.

در برنامه‌ریزی به جای موجودی آب بر میزان دسترسی به آن تکیه می‌شود. کمبود اقتصادی آب شاخصی است که نمایانگر میزان دسترسی به آب است. کشوری که زیرساخت‌های مناسب برای برداشت از آب را داشته باشد دچار کمبود اقتصادی آب نمی‌شود به شرط اینکه به اندازه لازم آب داشته باشد و منابع آبی خود را نابود نکند.

همان‌طور که در زمینه تولید انرژی پیشرفت وجود داشته است می‌توان به افزایش بهره‌وری آب در بخش‌های کشاورزی و شرب و صنعت امید داشت و حتی به منابع جدید آبی از طریق تکنولوژی‌های مختلف نظیر شیرین‌سازی آب شور دسترسی پیدا کرد، اما صرف قدرت تامین آب و غذا و انرژی نمی‌تواند امنیت انسانی را در یک کشور تامین کند. فراوانی آب رابطه مستقیمی با سلامتی محیط زیست دارد.

کشوری مانند ایران وقتی منابع طبیعی خود را از بین می‌برد و محیط زیست خود را نابود می‌کند در نهایت با مشکلات جدیدی روبه‌رو می‌شود که برای حل آن‌ها باید هزینه بسیار زیادی بکند.

گرد و غبار در خوزستان مثال خوبی از این شرایط است. وقتی در اثر برداشت بی‌رویه آب و خشک کردن تالاب‌ها گرد و غبار در مناطق شهری ایجاد می‌شود فعالیت‌های اقتصادی در آن مناطق به شدت ضربه می‌خورد و در نهایت دولت مجبور به پرداخت هزینه زیاد برای مقابله با بحران ایجاد شده و پیدا کردن راه‌حل‌های مختلف برای کم کردن خسارات ناشی از این پدیده خواهد بود بدون آنکه بتواند مشکل ایجاد شده را به طرز ریشه‌ای درمان کند.

اگر چه نگاه اقتصادی و توسعه هنوز برای آب به اندازه انرژی ارزش قائل نیست، منابع آبی به جهت ارتباط مستقیم با سلامت زیست‌محیطی از اهمیت بسزایی برخوردارند، هر چند که با روش‌های متداول اقتصادی نمی‌توان ارزش ریالی یا دلاری آن‌ها را به راحتی تخمین زد. از بین بردن آب برابر است با از بین بردن محیط زیست و اکوسیستم و چیزی است شبیه یک خودکشی تدریجی اقتصادی-اجتماعی.

سرعت تغییرات فنی، اجتماعی و سیاسی در مقابله و در جهت تطبیق با کمبود منابع بسیار لاک‌پشتی و کند است، بنابراین در ابتدای امر تعارضات و مناقشات محتمل‌تر و پررنگ‌تر از مشارکت‌ها و همکاری‌ها برای مقابله با کمبود منابع خواهند بود.

همانطور که آب هیچ وقت تنها عامل جنگ نبوده است، تنها عامل صلح و دوستی و رفاقت بین کشور‌ها هم نبوده است. آب به انرژی، غذا، اقتصاد، هویت، باور‌های اعتقادی، غرور ملی و بسیاری از متغیر‌های دیگر وابسته است؛ بنابراین چه در صلح و چه در مناقشه بر سر آب ارتباط تنگاتنگ آب با این متغیر‌ها غیرقابل اغماض است.

آب همواره به عنوان یک دستاویز برای ارعاب و تهدید و تشدیدکننده اختلاف و حتی جنگ قابل استفاده است و در بسیاری از جنگ‌های بین‌المللی جزو بهانه‌ها و انگیزه‌های ورود به جنگ بوده است، اما جنگیدن صرف بر سر آب عایدات خاصی ندارد، چون فقط در صورت پیروزی و فتح کامل بر نقاط پرآب کشور مورد حمله می‌توان به منابع آب آن دسترسی پیدا کرد و این امر در دنیای امروزی کاملا غیر قابل تصور است، بنابراین در جوامع علمی فرضیه «جنگ سوم جهانی بر سر آب» در اثر افزایش تقاضا برای آب رد شده است.

افزایش تعارضات بر سر آب به خاطر کاهش منابع آب و افزایش تقاضا کاملا طبیعی و منطقی است. در حالی که این تعارضات در سطوح بالاتر، مثلا بین دو کشور، دو ایالت یا دو استان به صورت سرد یعنی در حد مجادلات و تهدید‌های لفظی، قانونی و سیاسی باقی می‌ماند، در سطوح پایین‌تر به عنوان مثال ما بین کشاورزان، گروه‌های قومی یا دو روستا می‌تواند به نزاع گرم تبدیل شود و کشته و زخمی هم بر جا بگذارد.

با توجه به ارتباط نزدیک آب با وضعیت معیشتی مصرف کنندگانی نظیر کشاورزان اینگونه رفتار‌ها که در گذشته حتی در ایران نیز شاهد آن بوده‌ایم از لحاظ علمی توجیه‌پذیر، اما بسیار تلخ و ناخوشایند است.

دنیای اقتصاد

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: