اکنون که روحانیت معظم در نظر دارد به مباحث روانشناسی و مشاوره و احیانا در آینده به مباحث جامعه شناسی ورود کنند؛ باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا این قشر محترم از علم روانشناسی و جامعه شناسی بهره بردهاند؟ روحانیون در حوزههای علمیه چه اندازه با علم مشاوره و روانشناسی آشنا شدهاند و یا با روانشناسی عمومی، روانشناسی رشد، روانشناسی پرورشی آشنایی دارند؟
دیدارنیوز: ورود روحانیون به مباحث علوم انسانی همواره مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته است. برخی معتقدند به دلیل اینکه با ضمیر انسان از نظر روحی آشنا هستند، میتوانند با دعوت مردم به معنویت خلآهای روحی اشخاص را شناسایی و درمان کنند. حال اینکه علمای علوم انسانی معتقدند این افراد تنها یک بعد انسان را میشناسند و به علت فقدان مطالعه درباره روان انسانها از آسیبهایی که ممکن است هرشخصی در جامعه دچار آن شود که نیاز به درمان یا مشاوره داشته باشند، مطلع نیستند.
مضاف بر این باید دانست روانشناسی با مشاوره متفاوت است. دانشجویان رشته مشاوره باید تعداد قابل توجهی واحد در زمینه روانشناسی را بگذرانند تا بتوانند در امر مشاوره به اشخاص از تسلط کافی برخوردار باشند. روانشناسی علمی است که فرد را مطالعه میکند تا بتواند به افراد کمک کند. مشاوران در زمینه روانشناسی اجتماعی مطالعه دارند تا تاثیر گروه، مدرسه، خانواده و جامعه را در روح و روان افرد بررسی کنند. از این منظر سه علم متفاوت مشاوره، روانشناسی و جامعه شناسی در یکدیگر ادغام شده و به نوعی از یکدیگر بهره میگیرند و اشخاصی که در این زمینهها اقدام به مطالعه نکردهاند، نمیتوانند از تسلط کافی در مورد آن برخوردار باشند.
پیچیدگی ورود به این علم آنقدر زیاد است که مشاوران آموزش دیده نیز نمیتوانند روانشناس ماهری باشند. زیرا به رغم زمینههای مشترک مطالعاتی مسیری متفاوتی را نسبت به هم میپیمایند. اکنون که روحانیت معظم در نظر دارد به مباحث روانشناسی و مشاوره و احیانا در آینده به مباحث جامعه شناسی ورود کنند؛ باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا این قشر محترم از علم روانشناسی و جامعه شناسی بهره بردهاند؟ روحانیون در حوزههای علمیه چه اندازه با علم مشاوره و روانشناسی آشنا شدهاند و یا با روانشناسی عمومی، روانشناسی رشد، روانشناسی پرورشی آشنایی دارند؟
مولانا شعری دارد که مباحث روانشناسی اجتماعی را مطرح میکند. در این شعر آمده است: «نرم نرمک گفت شهر تو کجاست / که علاج اهل هر شهری جداست» در این معنا که روانشناسی و مشاورهای که فرد متخصص در مورد مردم شهر تهران انجام میدهد با روانشناسی و مشاورهای که در مورد مردم کرج و الیگودرز استفاده کرد، تفاوت دارد. زیرا همان طور که مولانا فرموده: «علاج اهل هر شهری جداست» خانواده، محل زندگی، دوستان، نوع نشست و برخاست و همه و همه این موارد در نوع روانشناسی اجتماعی فرد اثرگذار است.
نمایندگان محترم مجلس که چنین طرحی را در نظر دارند آیا خود با روانشناسی عمومی آشنایی دارند؟ حال اگر روانشناسی عمومی خوانده باشند آیا مباحث روانشناسی در همان روانشناسی عمومی خلاصه میشود؟ نگارنده به عنوان یک معلم بیش از ۷۰ واحد روانشناسی پاس کرده و هر روز هم در زمینههای مختلف روانشناسی به مطالعه میپردازد، اما گاه به سرعت علم نمیرسد. آیا روحانیون معظم و یا حتی نمایندگان فعلی مجلس که قصد دارند طرحی برای ورود روحانیون به مباحث روانشناسی و مشاوره آماده کنند؛ مطالعات روزانه در ارتباط با این علوم دارند؟
امان ا... قرایی مقدم - استاد دانشگاه