آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی سایه انداخته است، همان تردید و تذبذب و دودلی است که انعکاس آن در نوعی سیاست پاندولی و نوسان دائمی در دو جهت مخالف، قابل مشاهده است.
دیدارنیوز ـ احمد زیدآبادی*: سیاست خارجی جمهوری اسلامی همچنان در دو خط موازیِ تعامل و تقابل در نوسان است. این دو خطِ موازی که در دو جهت مغایر با هم حرکت میکنند، بازتابی از نوع آرایش نیروهای متنفذ در ساختار نظام است که بخشی از آنها عملگرایی سیاسی را برای حفظ نظام در این شرایط ضروری میدانند، بخشی دیگر با تکیه بر اوهام و منافع خاص خود، خواهان تشدید منازعه در همۀ زمینهها هستند و بخش بزرگتری هم بین این دو خط مشی مردد ماندهاند.
در مجموع اما آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی سایه انداخته است، همان تردید و تذبذب و دودلی است که انعکاس آن در نوعی سیاست پاندولی و نوسان دائمی در دو جهت مخالف، قابل مشاهده است.
تردید و به خصوص خلاص نشدن از دغدغۀ دائمی آن، معمولاً بدترین سیاست است و نه فقط سبب از دست رفتن فرصتها میشود بلکه با فرسایشی کردن امور، بحرانها را روز به روز عمیقتر میکند.
از همین رو، همۀ آنچه این روزها در مورد ازسرگیری مذاکرات اتمی در قطر و میانجیگری عراق بین تهران و ریاض مطرح شده است، به نظرم موضوعی تضمین شده با نتایج قطعی و روشن نیست و به دلیل شک و تردیدهای حاکم بر تصمیمگیران کشور، چه بسا در گام بعدی، به سمتی کاملاً مخالف روند اعلام شده، میل پیدا کند.
غلبه بر تردید برای ورود به یک مسیر تازه و متفاوت، همواره مهمترین چالشِ پیشِ رویِ انسانها بخصوص سیاستمداران است و بدون رسیدن به نظری روشن و عزمی راسخ و ارادهای قاطع و روشی مصمم، هیچ سیاستی به سرانجام نمیرسد.
*روزنامهنگار و فعال سیاسی