ابراهیم عطایی، ورزشکاری که عاشق دویدن است و پس از به کما رفتن و بیدار شدن، نتوانسته به مدت ۱۶ سال چشمهایش را لحظهای ببندد. او برای آرامش خود و رفع خستگی از این همه سال بیخوابی به کتاب خواندن و دویدن و ثبت رکوردهای جهانی روی آورد و توانست رکورد جدیدی را در دوی استقامت به ثبت برساند.
دیدارنیوز: «ابراهیم عطایی» دوومیدانیکاری که پس از برخاستن از کما ۱۶ سال نخوابید و در رویای ثبت رکورد خود در کتاب رکوردهای گینس است.
ابراهیم عطایی، ورزشکاری که عاشق دویدن است و پس از به کما رفتن و بیدار شدن، نتوانسته به مدت ۱۶ سال چشمهایش را لحظهای ببندد. او برای آرامش خود و رفع خستگی از این همه سال بیخوابی به کتاب خواندن و دویدن و ثبت رکوردهای جهانی روی آورد و توانست رکورد جدیدی را در دوی استقامت به ثبت برساند.
متن گفتوگو با این دونده را میخوانید.
در گیلان زندگی میکنید؟
در آستانه اشرفیه جاده کیاشهر در روستای تمچال به همراه پدر و مادر و برادرم زندگی میکنم و خرج آنها را میدهم.
زمین کشاورزی دارید؟
خیر. اجاره کردیم و روی آن برنج، بادمجان و فلفل کشت میکنیم و من هم در کار کشاورزی به پدر و مادرم کمک میکنم.
از چه زمانی دوومیدانی را شروع کردید و دلیل روی آوردن به این رشته ورزشی چه بود؟
از سال ۸۶ دوومیدانی استقامت کار میکنم و دلیل آن بعد از بیدار شدن از کما و برای رها شدن از بی خوابی بود.
چه اتفاقی افتاد که به کما رفتید؟
در سال ۸۶ وقتی ۱۶ سالم بود، در دریا غرق شدم و وقتی نجاتم دادند ۸ تا ۱۰ ساعت در کما بودم. هنگامی که بیدار شدم نتوانستم تاکنون بخوابم.
عوارض این همه سال بیخوابی چه بود؟
ابتدا خیلی اذیت میشدم و چشم درد، سردرد و حالت تهوع شدید داشتم؛ اما بعد از مدتی سیستم بدنم به این موضوع عادت کردم و پزشکان عنوان کردند که به دلیل نرسیدن اکسیژن به مغزم و عدم ترشح بخش خواب این سیستم عصبی نمیتوانم بخوابم. به خاطر این موضوع ۲ سال افسردگی داشتم و بعد از آن به این موضوع عادت کردم. شبها برای سرگرمی میدویدم و با توجه به اینکه اوضاع مالی خوبی نداشتم، تکههای روزنامه را میخواندم.
برگردیم به بحث دوومیدانی، از کما بیدار شدید و تصمیم گرفتید تا برای آرامش خود بدوید و...
در سال ۱۳۹۱، بدون وقفه، خواب و استراحت ۳۰ ساعت از گیلان تا تهران دویدم. باید این رکورد را در امارات میزدم؛ اما، چون حامی مالی نداشتم تا به آنجا بروم و در نهایت رکورد دویدنم در گینس ثبت نشد.
به فدراسیون دوومیدانی مراجعه نکردید؟
مراجعه کردم؛ اما اوضاع مالی آنها هم خوب نبود. به فدراسیون ورزشهای همگانی هم رفتم، ولی فدراسیونها نمیتوانستند پولی پرداخت کنند.
رکوردهای دیگری هم داشتید؟
بله. رکوردهای زیادی زدم از گیلان تا عراق ۱۷ روز، از گیلان تا مشهد ۱۳ روز، گیلان تا تهران را ۷ روز و گیلان تا حرم حضرت معصومه (س) را در ۱۰ روز و ۱۳۵ کیلومتر و نیم را از رامسر تا رشت دویدم. در گلستان نیز به مناسبت روز جهانی محیط زیست ۵۰ کیلومتر بدون وقفه دویدم. مدال طلای المپیاد فرهنگی ورزشی بسیج کردستان را کسب کردم. به مناسبت اولین سالگرد شهید سردار سلیمانی ۴۰ کیلومتر بدون وقفه از آستانه تا رشت دویدم. در هفته ورزش تندرستی ۲۰ کیلومتر از آستانه تا بند کیاشهر دویدم. همچنین در کمتر از ۲۴ ساعت با وزنه و جلیقه ۲۰ کیلوگرمی در ورزشگاه سردار جنگل ۱۲۷ کیلومتر و نیم دویدم و رکورد دوی استقامت را که متعلق به یک ورزشکار بریتانیایی بود، را ارتقا دادم. دوومیدانی کار بریتانیایی ۱۱۴ کیلومتر دویده بود.
تلاشی بر ثبت رکوردهای جهانی خود کردید؟
رکورد اول به دلیل آنکه سالها از آن گذشته بود، باطل شد و برای ثبت رکورد خود در سردار جنگل در گینس در حال تلاش هستم و با همکاری شورای شهر و شهرداری رشت این رکورد را در سردار جنگل زدم؛ اما باید در امارات این کار را انجام میدادم. برای ثبت آن در ۲ سال گذشته خودروی خود را فروختم و فردی را برای ارائه فیلم دویدنم در سردار جنگل به امارات فرستادم تا با رئیس گینس دیدار کند. نباید تقلب شود.
از دویدن خود فیلم گرفتید؟
بله. با هشت دوربین و ۲۲ نفر از کادر و فیلمبرداران و با همکاری وزارت ورزش و جوانان استان از این رکوردشکنی فیلم گرفتم تا به دست رئیس گینس برسد و کارهای ثبت آن انجام شود. در نهایت به عنوان اولین دونده ایران با جلیقه ۲۰ کیلوگرمی نامم در گینس ثبت خواهد شد. دونده بریتانیایی با جلیقه ۲۰ کیلوگرمی ندویده بود.
شما همانطور که به دوومیدانی علاقه دارید، در این عرصه هم تحصیل کردید و تربیت بدنی خوانید؟
مدرک کارشناسی علوم ورزشی و کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی را کسب کردم و در دانشکده شهید فنی خداداد بندرانزلی رشته تربیت بدنی ورزشی را تدریس میکنم.
استخدام هستید و چقدر حقوق میگیرید؟
استخدام نیستم و ساعتی ۲۵ هزار تومان حقوق دریافت میکنم.
به غیر از تدریس در شهرداری هم کار میکنید؟
شغل دوم من در شهرداری است و به مدت ۱۰ سال در آنجا مشغول هستم. در واقع با دستور رئیس جمهوری دولت نهم وارد شهرداری شدم.
چطور؟
سال ۹۱ که از تهران تا رشت دویدم و رکورد زدم، رئیس دولت نهم و دهم برنامهام را در شبکه دوم دید و به استاندار گیلان دستور داد تا در شهرداری کار کنم. آنها به منزل ما آمدند و بعد به شهرداری نامه زدند وپس از آن توانستم در آنجا مشغول شوم.
در شهرداری چه کاری انجام میدادید و دریافتی شما چقدر بود؟
از سال ۹۱ تا ۱۴۰۰ در داخل پارک نگهبانی میدادم، چادر جمع میکردم، جلوی سرقت را میگرفتم و سرویس بهداشتی را باز و بسته میکردم. حقوقم هم ۲ میلیون و ۵۰۰ تومان بود؛ اما اکنون با روی کار آمدن دولت آیت الله رئیسی حقوقم به پنج میلیون تومان رسیده است. چون پدرم ایثارگر و خالهام شهید شده بود به تازگی رسمی شدم.
جدای از حقوق شهرداری برای این دویدنها پول هم گرفتید؟
تا الان یک هزار تومان هم نگرفتم. هفته پیش در برنامه خندوانه درخواست کردم تا حامی مالی داشته باشم. دوست دارم تا وزیر ورزش و جوانان و رئیس جمهوری را ببینم. حتی از دفتر شبکه نسیم با من تماس گرفتند که وزیر برای دیدن من علاقه نشان داده است؛ اما فعلا وقت نشده تا زمانی برایم خالی کند و سرش شلوغ است.
چه چیزی میخواستید به وزیر و رئیس جمهوری بگویید؟
میخواستم با وزیر صحبت کنم تا پیگیر رکوردهایم باشد، زیرا رکوردهای خوبی زدم که بازتاب جهانی عالی دارد. در واقع میخواستم به وزیر بگویم که چقدر به ورزش علاقهمندم و در این حیطه تدریس میکنم. همچنین رئیس جمهوری دستور دهد تا از شهرداری به اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان بروم و حتی برای رکوردهایم به من جایزهای بدهند. وقتی دو و میدانیکاری رکورد خوبی میزند به آن ورزشکار خودرو و خانه میدهند و من که رکوردهای جهانی زدهام چنین توقعی دارم. دوست دارم تا رکوردهای جدیدی را زیر سایه حمایت دولتمردان بزنم.
و حرف آخر...
با بیخوابی کنار آمدم و علاقه دارم تا دکترای مدیریت ورزشی بخوانم؛ اما شرایط مالی اجازه نمیدهد.