امید عالیشاه، کاپیتان تیم پرسپولیس در مورد دیدار جنجالی با تراکتور در تبریز گفت: چرا شعارهای تجزیه طلبانهای که در استادیوم سر داده میشود را کسی نمیبیند؟ چرا با پرچم یک کشور دیگر و فریاد زدن اسم آن کشور بازی را سیاسی میکنند؟ مثلا میخواهند به زعم خودشان ما را تحقیر کنند، ولی این اتفاق نمیافتد.
دیدارنیوز: کاپیتان پرسپولیس در مورد دیدار جنجالی و نیمه تمام با تراکتور صحبت کرد.
امید عالیشاه، کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس به دلیل جنجالهای روز پنجشنبه و در دیدار با تراکتور که منجر به نیمه تمام ماندن بازی شد، در روزهای اخیر کانون توجهات بوده و واکنشهای مختلفی در خصوص او شکل گرفته است.
در این خصوص صحبتها و توضیحات کاپیتان دوم پرسپولیس را میخوانید:
*درویش به مردم آبادان کمک کند
عرض تسلیت دارم به مردم شریف آبادان، از آقای درویش هم از طرف بازیکنان تقاضا دارم هر کمکی، مالی و جانی میتوانند انجام دهند و ماهم یاریشان میکنیم.
*خوشحالم که زندهام و کشته ندادیم!
بزرگترین خوشحالی من این است که خودم و همتیمیهایم زندهایم و بدون کشت و کشتار زمین را ترک کردیم! نقاط تاریکی را در این فوتبال دیدیم و حتی فکر میکنم دوربینهای تلویزیونی هم از خیره شدن به این تصاویر تعجب کردند. در متن فوتبال یکسری لایههای زشتی وجود دارد که اگر توجه نشود و مدام بخواهیم خاک را زیر فرش دهیم، مطمئنا در آینده فاجعهبار خواهد بود. یکجایی بالاخره باید این مسئله حل شود یا نه؟
*چرا شعارهای تجزیه طلبانه را نمیبینید؟
من امید عالیشاه هستم، نه کمتر و نه بیشتر. یک بازیکن ساده فوتبالم، عضو حزب و گروه و دستهای نیستم؛ خیلی هم در رسانه نیستم. صدقهسر پرسپولیس در سالهای اخیر جامهای زیادی کسب کردم و از هواداران هم تشکر میکنم که واقعا سنگ تمام گذاشتند برای باشگاه، اما شما در این چندساله از من چیزی دیدید؟ چرا کسی نمیخواهد این واقعیت تلخ را بپذیرد؟ چرا شعارهای تجزیه طلبانهای که در استادیوم سر داده میشود را کسی نمیبیند؟ چرا با پرچم یک کشور دیگر و فریاد زدن اسم آن کشور بازی را سیاسی میکنند؟ مثلا میخواهند به زعم خودشان ما را تحقیر کنند، ولی این اتفاق نمیافتد.
*جو را فرافوتبالی کردند، کوتاهی از خودتان بود
چرا باید ساکت بمانم و واکنش نشان ندهم؟ همان مسئولینی که میگویند امید عالیشاه جو را متشنج کرده بنشینند پشت میزشان و یک نفر آدم به آنها فحش دهد، به نظرتان چه عکس العملی دارند؟ در جلسه شورای تامین مگر نگفتند ۳۰ درصد از ظرفیت ورزشگاه، چرا ورزشگاه پر شده بود؟ آقای استاندار محترم مصاحبه میکند که عالیشاه جو را خراب کرده؛ چرا پیگیری نمیکنید که مسئولین ذیربط خودتان کوتاهی کردهاند. اگر آقای استاندار نمیتواند جو را کنترل کند از وزیر محترم کشور میخواهم ورود کند. جو را از فوتبال خارج و فرافوتبالی کردند. این را من نمیگویم بلکه این را گزارش ناظر بازی میگوید. این اتفاقات از قبل از بازی شروع شده بود و تا دقیقه ۷۰ هم ادامه داشت.
*به کریمی، دایی و باقری هم رحم نکردند
حالا من، سعید آقایی و مهدی ترابی هیچ، شما به علی دایی و کریم باقری که اسطوره آن خطه هستند رحم نکردید. یک بار برای همیشه این اتفاقات باید تمام شود. شما به مهدی کیانی و ساغلام هم رحم نکردید. آنها خواهش کردند که سنگ نزنید، سرمربی تیمتان با بلندگو اعلام کرد سنگ نزنید بازی سه-هیچ میشود. کِی بساط اینجور کارها جمع میشود؟ من یک درد بزرگتر دارم و آنجا اینطور فریاد زدم: جان همه ما در خطر است.
*اگر عذر نمیخواهید سکوت کنید
حالا مسئولیتتان را گردن نگیرید، توجیه کنید و بگویید ما جو را متشنج کردیم. در این چند روزه مسئولین و آقای استاندار این را گفتند و میتوانستند جای توجیه، عذرخواهی کنند یا حداقل سکوت میکردند. این قضیه دفعه چندم است و بیخ پیدا میکند. خداشاهد است ما برای فوتبال رفتیم، نه سنگ بردیم و نه لیزر، حداقل در این مشکلاتی که در جامعه وجود دارد با این قضایا فوتبال را از مردم نگیرند. من حرفی ندارم و امیدوارم جوابگو باشند و نخواهند توجیه کنند.
*آنجا از ما معذرت خواستند، ولی حرفهایشان عوض شد
اصلا من را مادام العمر محروم کنند؛ مصاحبهشان را دیدید، آدم خندهاش میگیرد. ساغلام آن روز از بازیکنان و کادر ما عذرخواهی کرد، حتی مسئولینشان عذرخواهی کردند و بعد که ما از تبریز برگشتیم انواع مصاحبهها را کردند. من میگویم امید عالیشاه بد، کریم باقری، علی کریمی و علی دایی اسطوره آن خطه هستند یا نه؟
*آقا کریم گفت میخواهید لک کرنر بزند؟!
طنز از این تلختر نداریم، یکی از مسئولین نیروانتظامی که آمدند در رختکن و میخواستند بگویند دوباره بازی کنیم، در صورتی که داور این تصمیم را نداشت، به آقا کریم میگویند که چرا امید میرود کرنر میزند؟! من نرفتم، رامین رفت و سنگ خورد، مهدی ترابی و سعید آقایی هم سنگ خوردند. آقا کریم هم در جواب به او گفت میخواهید از این به بعد حامد لک کرنر بزند؟! همه میخواهیم توجیه کنیم و به این خاطر درست نمیشود.
*بازی متوقف شد که نیرو بیاید
نیرو برای برگزاری بازی کم بود، دفعه دوم که بازی متوقف شد کمال به آقای مهدوی گفت چرا متوقف کردی و او جواب داد نیروها در حال آمدن هستند! الان سرباز احمدی کجاست، کسی خبرش را میگیرد؟ من دوبار سنگ به زانویم خورد و بعدش کنترلم را از دست دادم. سنگهایی که به من خورد را هم به سمت بیرون پرت کردم. گزارش بازی همه چیز را نشان داد.
*اگر خدانکرده گل میزدیم چه میشد؟
تیم ما قبل از اینکه نیرو وارد ورزشگاه شود اگر خدانکرده گل میزد، آن دسته هوادارنما چهکار میکردند؟ من دوستهای تبریزی زیادی دارم و بعد از بازی از من عذرخواهی کردند و گفتند آن هوادارنماها برای فوتبال نیامده بودند و برای دعوای قومیتی آمده بودند.
*ارادهای برای حل این مسئله وجود ندارد
مدیریت استادیوم مگر چقدر سخت است؟ شما وقتی میبینید این اتفاقات میافتد ۲۰۰، ۳۰۰تا دوربین بگذارید. ممنوع الورودشان کنید. انگار نمیتوانید جلوشان را بگیرید، چون ارادهای برای این کار نیست. تا الان هم سکوت کرده بودم، ولی واقعا میخواهم بدانم.