خبرکوتاه بود و دردناک؛ پلنگ سرگردانی که صبح امروز در شهر قائمشهر قرار بود زنده گیری شود، تلف شد و باز هم مردم مقصر این اتفاق شناخته شدند!
دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: اهمال کاری در زنده نگرفتن حیواناتی که به دلیل تعرض انسانها به محیط زندگی شان اتفاق میافتد در ایران مسبوق به سابقه است؛ همین چند سال پیش یعنی سال ۹۶ بود که فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که از قضا آن هم در شمال کشور اتفاق افتاد در گلستان که یک خرس قهوهای توسط یک محیط بان کشته شد.
این اتفاق سیزدهم شهریور رخ داد و پس از گذشت یک ماه پنهانکاری و اظهارات کذب مسئولان محیط زیست گلستان، در کمال ناباوری عامل مرگ توله خرس قهوهای در حاشیه پارک ملی گلستان از پای درآمده بود فاش شد: ضرب و شتم توسط مسئولان اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان!
حالا بعد از حدود ۵ سال دوباره این تراژدی غم انگیز تکرار شد این بار با پلنگی که قرار بود زنده گیری شود، اما ...
صبح روز یکشنبه خبری مبنی بر ورود یک قلاده پلنگ سرگردان در خیابانهای قائمشهر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت و به سرعت فیلمهای مختلفی از نحوه مواجهه با این حیوان دست به دست شد.اما چند ساعت بعد خبر تلف شدن این پلنگ همه را شوکه کرد، زیرا تصور همگان این بود که با سادهترین روش که همان بیهوشی و زنده گیری است این پلنگ نجات پیدا میکند، اما حالا دو روایت برای این اتفاق وجود دارد، سازمان محیط زیست برای اینکه به سرعت این اتفاق را از گردن خود باز کند نوک پیکان خود را به سمت مردم گرفت و در نخستین اظهار نظر مشاور رسانهای یگان حفاظت سازمان محیط زیست گفت: با وجود اینکه پلنگ توسط مأمورین یگان حفاظت سازمان محیط زیست زندهگیری شده بود، اما به واسطه آسیبهایی که قبل از زندهگیری برای جلوگیری از آسیب زدن پلنگ به مردم به این جانور وارد شده بود، پلنگ تلف شد.
این در حالی است که همان ساعات اولیه روابط عمومی محیط زیست مازندران اعلام کرد که پلنگ سرگردان با استفاده از تفنگ بیهوشی در یکی از باغهای اطراف راه آهن قائم شهر زمینگیر شد؛ طبق اظهارنظر این سازمان، این پلنگ برای انجام آزمایشها در حال انتقال به پناهگاه حیات وحش سمسکنده ساری بود که تلف شد.
اما روایت دوم حکایت از آن دارد که این حیوان به دلیل جراحت ناشی از شلیک گلوله کشته شده یعنی ابتدا به سمت این حیوان با گلوله واقعی شلیک شده، اما بعد با دارت بیهوشی او را نشانه گرفتند، اما گلولههای واقعی جان این پلنگ را گرفت.
سازمان محیط زیست مازندران هیچ اشارهای به شلیک گلوله واقعی به سمت حیوان نکرده، اما گویا واقعیت همان کشته شدن حیوان با ضرب گلولههایی است که به او شلیک شده است.
در فاصله کشته شدن خرس قهوهای در سال ۹۶ تا اردیبهشت ۱۴۰۱ و کشته شدن پلنگ چندین اتفاق مشابه شبیه این افتاده که دلیل اصلی آن بی کفایتی سازمان حفاظت محیط زیست است که به جای مقابله با خاطیانی مانند آن زن و شوهر کوهنورد که یک ماده خرس قهوهای را چهاردهم مهر ۱۴۰۰ در پارک ملی پابند به شکل بیرحمانهای شکار و تکه تکه کردند یا چند سال قبلتر که یک باغدار یک خرس بالغ را پس از آن که در تله کارگذاری شده در باغ یکی از روستائیان اهل "اِوز" گیر افتاده بود، کشت و دفن کرد، صورت مساله پاک میکند و در زمانی که خود مقصر اول و آخر یک اتفاق تلخ است فرار رو به جلو میکند و مردم را مقصر جلوه میدهد؛ البته اینکه برخی از مردم در مواجهه با حیوانات رفتار خشنی از خود نشان میدهند و با آزار حیوانات فتح بابی را برای خالی کردن عقدههای روانی خود پیشه کرده اند، اما در نهایت این سازمان حفاظت محیط زیست است که باید با داشتن ابزار لازم و نیروی متخصص کارآمد و آگاه جلوی اتفاقهای تلخ را بگیرد نه اینکه خود سردمدار ماجراهایی شود که پایان خوشی ندارد.