دیدارنیوز ـ چند سالی هست که جامعه شناسان زنگ خطر تجرد قطعی دختران و پسران را به صدا در آوردهاند این موضوع در چند سال گذشته به واسطه رسیدن دهه شصتیها و البته هفتادیها به سن ازدواج بیشتر خودش را نشان داده است. آنطور که آمارها نشان میدهند ازدواج در سال های اخیر برای دختران و پسران روندی نزولی داشته و سن ازدواج هم افزایش داشته است. موضوعی که حالا نیره توکلی جامعه شناس و فعال حقوق زنان هم بر آن اشاره میکند و بر این باور است: «توانمندیهای مالی و اقتصادی دختران نقش بهسزایی در تجرد آنها داشته است و همین تجرد هم البته پیامدهایی دارد که مهمتریناش احساس تنهایی است. انسانها نیازمند داشتن خانوادههایی هستند که کانونی پرمهر و محبت داشته باشند، انسان نیازمند تعامل و ارتباط است و اگر ارتباط نداشته باشد، دچار افسردگی میشود.» درباره تجرد قطعی دختران نیره توکلی به پرسشهای ما پاسخ میدهد.
آیا میتوان بهطور قطع گفت که زنان یا مردان تا آخر عمر مجرد میمانند؟
من معتقدم که پدیدههای جامعه شناسی مطلق نیست و بر این باورم معیار جمعیت شناختی قاعدتاً با تغییر معیارهای اجتماعی و ارزشهای اجتماعی تغییر کند. برای این موضوع میتوانیم به امید به زندگی در سال های گذشته اشاره کنیم که اگر امید به زندگی افراد 50 سال بود خیلیها میگفتند که عمر افراد بالاست. اما حالا امید به زندگی به 70 سال رسیده است. یا ازدواج سالمندان در گذشته باب نبود اما حالا به فرهنگ درآمده است میخواهم بگویم در این سال ها ما تغییر فرهنگ بسیار داشتهایم و حالا از تجرد قطعی حرف میزنند. باید بگویم پدیده نسبی فرهنگی است که حالا مطرح میشود. تجرد قطعی به معنای عدم ازدواج فرد است. در مفاهیم جامعهشناسی تجرد قطعی، افرادی را در برمیگیرد که هرگز ازدواج نکرده و امیدی هم به ازدواج نداشته باشند. اما نکته قابل توجه این است که سن تجرد قطعی بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی است یا در واقع سنی که باروری از دست میرود. اما باید ببینیم واقعاً این اتفاق میافتد.
یعنی شما میگویید ما تجرد قطعی نداریم؟
تقریباً میشود گفت که مسائل اجتماعی تغییر میکند و هم معیارها تغییر کرده است مثلاً در گذشته میگفتند دختر به 20 رسید باید به حالش گریست. در آن سال ها واقعاً دخترها احساس میکردند که اگر ازدواج نکنند برای همیشه مجرد میمانند. اما هماکنون فرهنگ جامعه بالا رفته است دیگر از اصطلاح پیر دختر یا ترشیده استفاده نمیکنند در سال های قبل رسماً به دختری که ازدواج نمیکرد ترشیده میگفتند هماکنون میبینیم که نگرشها در این باره تغییر کرده است. دیگر دختر نان خور اضافی خانواده نیست که تا خواستگاری برایش بیاید خانواده او را شوهر دهد که مخارجش بر عهده فرد دیگری باشد. ما در ایران شاهد تغییر نگرش بسیاری بودیم و این برای زنان یک دستاورد است.
به نظر شما چه دلایلی موجب میشود که یک دختر تجرد را انتخاب کند؟
توانمندیهای مالی و اقتصادی دختران نقش بهسزایی در این مسأله دارد. در صورتی که یکی از دلایل ازدواج نیازمندی مالی است وقتی این نیاز برطرف میشود، شاید دیگر ازدواج برای برخی جذابیتی نداشته باشد. باید توجه داشته باشیم در هر مسأله اجتماعی دهها دلیل مؤثر است، اما دلایلی که من نام بردم شاید عمدهترین دلایل تجرد قطعی در خانواده ایرانی باشد. یکی دیگر از عوامل تجرد قطعی، مشکلات اقتصادی بعد از ازدواج است؛ یعنی همزمان توانمندی مالی و محرومیت مالی میتواند تأثیرگذار باشد. دختران این روزها وحشت از ازدواج دارند اینکه دیگر نتوانند کارهایی که دلشان میخواهد را انجام دهند. در شرایطی که زنان و دختران با توجه به نیاز خود و جامعه، نقشهای مختلفی را در جامعه به عهده گرفته و مشغول به تحصیل یا کار هستند، این نقشها حدی از استقلال شخصیتی یا اقتصادی را برای آنها فراهم میآورد و ازدواج را از اولویت اصلی خارج میکند. زنان و دختران امروز دیگر ناتوان نیستند تا به هر ازدواجی تن دهند. شما اگر به خانوادهها نگاه کنید متوجه میشوید که دیگر آنها بین پسر و دخترشان فرق نمیگذارند برای هر کدام زحمت میکشند تا بزرگ شوند بنابراین برای ازدواجشان هم حساسیت دارند. این موضوع در دهههای گذشته این چنین نبود بسیاری از خانوادهها به دخترانشان اجازه مدرسه رفتن نمیدادند.اما شما دقت کنید هماکنون دخترها بیشترین داوطلبان کنکور را تشکیل میدهند و تحصیلات موجب شده تا آنها کار پیدا کنند و مستقل شوند و با هر ازدواجی رضایت نداشته باشند. با این حال به نظرم بزرگترین دلیلش این است که زن ها توانمند شدهاند.
خیلی اما به این موضوع ایراد میگیرند؟
به نظرم اصلاً موضوع منفی نیست. خیلی هم به نفع جامعه است. ببینید در گذشته اصلاً برای خانواده فرقی نمیکرد که دخترشان همسر چندم مردی میشود اما این روزها خانواده روی ازدواج و تحصیلات دخترانشان بسیار حساس شدهاند.
به نظر شما بیشتر چه طبقهای از دختران ازدواج نمیکنند؟
نمیتوان آن را به طبقه خاصی از جامعه نسبت داد. در واقع بحث تجرد قطعی در میان تمام طبقات جامعه با تغییرات نگرشی صورت گرفته است. باید دید نگرش این افراد به زندگی دقیقاً چگونه است؟ شواهد نشان میدهد؛ تجرد قطعی دختران و حتی پسران در خانوادههای سنتی، سرمایه گذار، مدرن و پست مدرن وجود دارد،وقتی موضوع تجرد قطعی مطرح میشود خیلیها میگویند برای زنان این موضوع منفی است و به نوعی به زنان برچسب میزنند؟
اصلاً این چنین نیست و تجرد یک موضوع جمعیت شناسی ما است و جامعه شناسان برای شاخصهای جمعیت شناسی از این فاکتور استفاده میکنند. همان طور که در شاخصهای جمعیت شناختی بر میانگین عمر، متوسط سن ازدواج و یا دوران باروری هم تأکید میشود.به هر حال این را باید بگویم که از یک سنی به بعد امید به ازدواج برای زن ها کمتر میشود این موضوع برای مردان هم پیش میآید.
شاید این موضوع به این دلیل باشد که آنقدر درباره تجرد دختران حرف میزنند درباره تجرد مردان حرفی نمیشود؟
مردان هم تجرد قطعی دارند. اما نگاه کنید میخواهم درباره فرهنگ سنتی جامعه صحبت کنم اینکه زنها هیچ گاه پیشنهاد ازدواج را به مردان نمیدهند. اگر زنان هم میتوانستند پیشنهاد دهنده ازدواج باشند شاید الآن کمتر با پدیدهای به نام تجرد قطعی دختران مواجه بودیم و یا طبق آمارها تعداد مردان مجرد بالای 40 سال یکسوم تعداد زنان مجرد است. مسأله این است که این مردان بالای 40 سال که عده زیادی هم ندارند اگر تصمیم به ازدواج بگیرند با دختران 40 سال یا بالاتر ازدواج نمیکنند. در نتیجه، احتمال رسیدن این گروه از زنان بالای40سال به تجرد قطعی زیاد است.
مهمترین پیامدی که تجرد قطعی برای زن یا مرد دارد چیست؟
مهمترین پیامد میتواند احساس تنهایی باشد. انسانها نیازمند داشتن خانواده هستند که کانونی پرمهر و محبت داشته باشند، انسان نیازمند تعامل و ارتباط است و اگر آن را نداشته باشد، دچار افسردگی میشود.
آیا این تجرد آسیب محسوب میشود؟
به هیچ عنوان آسیب نیست. اما اصولاً تجرد برای زن و مرد دلچسب نیست. زنان تنها در کشور مشکلات بسیاری دارند مثلاً آنها نمیتوانند به راحتی خانه اجاره کنند و یا مسافرت بروند. جامعه خودش نگاه منفی به زن تنها دارد.همچنین ممکن است دختران تا سن ۳۵ سالگی به علت وجود خانواده احساس تنهایی نکنند اما در یک سنی افراد بشدت احساس تنهایی خواهند کرد و این آسیبپذیری برای زنان بیشتر از مردان خواهد بود. با این حال مخالف این هستم که خانواده را زن میسازد. بلکه مرد هم از اجزای شکلگیری خانواده است و باید به این موضوع توجه کنیم. اتفاقاً فکر میکنم که بالا رفتن سن ازدواج کمک کرده تا طلاق هم کمتر شود. این موضوع به کاهش طلاق بسیار کمک کرده است.
برای کاهش تجرد قطعی چه باید کرد؟
باید توجه داشت که تنها برخی از راهکارها در کوتاهمدت قابل تحقق هستند. برای مثال مشکلاتی مانند بیکاری و تورم و کمبودها مربوط یبه عموم جامعه است، اما راهحل آنها به مدیریت کشور برمیگردد. از سوی دیگر باید توجه داشت که یکی از دلایل تجرد، فرهنگ است و برای مثال میتوان با تلاش برای کاهش توقع افراد از ازدواج، تبعات این مسأله را کاهش داد. براساس آمارها، در برخی از شهرها مانند تهران از هر 3 ازدواج، یکی به طلاق منجر میشود. این امر زنگ خطری برای جوانان است؛ اما باید توجه داشت که از طرف دیگر ازدواج امر مهمی است و بنابراین باید در مورد آن بسیار حساس بود. این عوامل موجب میشود زنان و مردان از ازدواج وحشت داشته باشند. باید این وحشت ازدواج را از بین ببریم.
آیا میتوان اقدامی انجام داد که تجرد قطعی را کنترل کنیم؟
حل کردن مسائل فرهنگی به زمان نیاز دارد. باید توجه داشت زمانیکه افراد نتیجه توقعات نابجا و تبعات آن را که منجر به تجرد قطعی میشود، ببینند بیشتر به فکر میافتند. از سوی دیگر نقش خانوادهها نیز در کاهش تجرد قطعی حائزاهمیت است. باید در خانواده درباره ازدواج موفق بیشتر صحبت کرد.
منبع: ایران/هدی هاشمی/۲۵ مهر ۹۷