پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین که با دستور مستقیم ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه آغاز شد، تحلیلهای زیادی در رسانهها درباره این تصمیم بحثبرانگیز و نگرانکننده صورت گرفته است.
دیدارنیوز: ما باید هر کاری از دستمان برمیآید، برای مهار پیشروی و خشونتطلبی ولادیمیر پوتین در اوکراین صورت دهیم. اما در عین حال باید چشمانمان را نیز باز کنیم و به هزینههای اقداماتمان توجه داشته باشیم. اقتصاد را نمیتوان از سیاست جدا کرد و هیچکدام از این دو از تاریخ مجزا نیستند.
در ذیل به ۸ واقعیت قابل توجه در این خصوص میپردازم:
۱- آیا تحریمهای اقتصادی که علیه روسیه اعمال شده، میتواند مانع از این شود که پوتین کل اوکراین را به تصرف خود درآورد؟ خیر. این تحریمها تراکنشها و مبالادت مالی روسیه در سطح جهان را با مشکل مواجه خواهد کرد، اما اقتصاد روسیه را فلج نمیکند. در سال ۲۰۱۴ و پس از اینکه روسیه شبهجزیره کریمه را به خاک خود ضمیمه کرد، امریکا و متحدانش تحریمهایی را علیه روسیه به اجرا گذاشتند که بهطور موقت روند رشد اقتصاد روسیه را کند کرد، اما روسیه به سرعت توانست راهحلی برای این مشکل بیابد. از آن زمان تاکنون، روسیه گامهایی برای کاهش وابستگی به بدهیها و سرمایهگذاری خارجی برداشته است. معنایش این است که تحریمهای مشابه علیه روسیه، آثار به مراتب کمتری به دنبال خواهند داشت. علاوه بر این، ظهور و رونق رمزارزها و دیگر داراییهای دیجیتال به روسیه اجازه داده تا تراکنشهای مالی با بانکها را دور بزند و تراکنشهای بانکی روسیه دقیقا موضوعی است که هدف تحریمها قرار داشت. خلاصه اینکه تحریمهایی که در گذشته علیه روسیه اعمال شده به علاوه تحریمهای جدیدی که قرار است علیه این کشور اعمال شود تنها ممکن است چند درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه بکاهد، اما اقتصاد روسیه را با مشکل مواجه نمیکند.
۲- چه نوع تحریمهایی حقیقتا به روسیه آسیب میزنند؟ تحریم صادرات نفت و گاز روسیه آسیب شدیدی به روسیه وارد میآورد. روسیه ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند که برابر با ۱۰ درصد تقاضای بازارهای جهانی است. این کشور در تولید نفت بعد از امریکا و عربستان سعودی در رده سوم جهان قرار دارد. روسیه بعد از امریکا دومین تولیدکننده بزرگ گاز در جهان است.
۳- پس چرا غرب نفت و گاز روسیه را تحریم نمیکند؟ دلیلش این است که تحریم نفت و گاز روسیه بهشدت به مصرفکنندگان اروپایی و همچنین امریکا آسیب وارد میکند. تحریم نفت و گاز روسیه قیمت حاملهای انرژی را افزایش داده و موجب افزایش بیشتر تورم در امریکا میشود. همین حالا هم نرخ تورم در امریکا هفت و نیم درصد است که در ۴۰ سال اخیر سابقه نداشته است. البته امریکا واردات نفت و گاز بسیار اندکی از روسیه دارد، اما از آنجاییکه بازار نفت و گاز، جهانی هستند بنابراین هرگونه کمبود در میزان عرضه که باعث افزایش قمیت در یک قسمت جهان بشود، تاثیرات مشابهی بر دیگر نقاط جهان نیز خواهد داشت. همین حالا قیمت نفت در امریکا به مرز ۱۰۰ دلار رسیده است. این در حالی است که قیمت نفت در سال گذشته، ۶۵ دلار بود. قیمت بنزین در پمپبنزینها ۳ دلار و ۵۳ سنت است. برای بسیاری از امریکاییها، قیمت بنزین یکی از شاخصهای مهمی است که میزان تورم را نشان میدهد. البته بزرگترین برنده این افزایش قیمتها در امریکا، کمپانیهای نفتی نظیر هالیبرتون، شلومبرگر و اکسیدنتال پترولیوم هستند.
۴- آیا اعمال تحریمهای قدرت، قدرت پوتین در داخل روسیه را تضعیف خواهد کرد؟ ممکن است. اما این تحریمها میتوانند نتیجه عکس نیز داشته باشند و ممکن است پوتین را وادار کنند که ظن و تردیدش نسبت به غرب شدیدتر شده و حتی رویکرد ملیگرایانهتری را در پیش بگیرد. تحریمهای سخت امریکا علیه روسیه ممکن است باعث کاهش شدید ارزش روبل شود. به این ترتیب مردم روسیه مجبور خواهند شد پول پیشتری برای تهیه غذا و پوشاک پرداخت کنند و پساندازهای آنها در بانکهای روسی نیز دچار افت ارزش خواهند شد. اما اینها میتواند انگیزههایی برای مردم روسیه ایجاد کند تا حمایتشان را از پوتین افزایش دهند.
۵- آیا باید مراقب تبعات دیگری در عرصه سیاست خارجی نیز باشیم؟ بله. در کل باید مراقب چین باشیم. نگرانیهای روسیه درباره چین موجب شده این کشورها رویکردشان را در قبال چین تغییر دهند. در چنین شرایطی یک ائتلاف قدرتمند میان دو قدرت تمامیتخواه جهان میتواند بسیار خطرناک باشد.
۶- مسائل مرتبط به سیاست داخلی امریکا چه میشوند؟ معمولا وقتی که بحرانی در عرصه سیاست خارجی رخ میدهد، رسانهها کمتر به مسائل داخلی توجه میکنند و به این ترتیب جنبشهای اصلاحگرایانه نیز تضعیف میشوند. حمله پوتین به اوکراین همین حالا هم برخی از مباحث داخلی در امریکا نظیر حق رای، اصلاحات مرتبط به فیلیباستر را به حاشیه رانده است. اگر وضعیت اوکراین به یک جنگ همهجانبه و بزرگ تبدیل شود، باید فاتحه همه برنامههای اصلاحگرایانه در امریکا را خواند. نخستین جنگ جهانی مهر پایانی بر دوران ترقی جهان زد. جنگ جهانی دوم نیز برنامههای رفاهی فرانکلین روزولت را پایان داد و جنگ ویتنام را نیز اجرای طرح «جامعه بزرگ» لیندون جانسون متوقف کرد. علاوه بر این، جنگ و تهدید جنگ، افزایش هزینههای نظامی را مشروعیت بخشیده و بروکراسی نظامیان را در کشور مستقر میکند. همین حالا هم امریکا سالانه ۷۷۶ میلیارد دلار هزینه نظامی دارد که ۱۰ برابر بیشتر از هزینههای نظامی ۱۰ کشور قدرتمند دنیاست. جنگ همچنین سود و منفعت زیادی برای شرکتها و صنایع فعال در تولید تسلیحات به همراه خواهد داشت. جنگ باعث میشود که افکار عمومی به شکستهای سیاسی در داخل کشور توجهی نکنند. جنگ عراق و افغانستان توجه مردم امریکا را از مشکلات داخلی این کشور منحرف کرد.
۷- آیا تحریم روسیه میتواند منجر به در گرفتن جنگی حقیقی بین مسکو و غرب شود؟ بعید است. امریکا هیچ تمایلی ندارد که هموطنانش برای دفاع از اوکراین جانش را از دست بدهد. اساسا خیلی از امریکاییها نمیدانند اوکراین کجای جهان واقع شده چه برسد به اینکه فکر کنند که منافع ملیشاه در دفاع از اوکراین نهفته است. روسیه و امریکا هیچکدام تمایلی ندارند یک رویارویی هستهای هر دو طرف را نابود کند. البتههایی در خصوص بحرانهای بینالمللی نظیر بحران اوکراین، همواره باید خطر از کنترل خارج شده را در نظر گرفت. روسیه و امریکا از زرادخانههای عظیم هستهای برخوردار هستند. اگر یکی از این بمبهای هستهای به اشتباه شلیک شود چه؟ یا اینکه چه میشود اگر روسیه حملهای سایبری را علیه امریکا اجرا کند همه آسیبهای بسیار بزرگی به تاسیسات امریکا، زیرساختهای ارتباطی، بانکها، بیمارستانها و شبکههای حمل و نقل وارد کند؟ اگر روسیه نیروهای روسیه، سربازان ناتو که در امتداد مرزهای اوکراین مستقر هستند را تهدید کنند، چه خواهد شد؟ در چنین شرایطی، آیا امریکا دست به اعزام نیروی زمینی به اوکراین خواهد کرد؟ آنها که در جنگهای زمینی و هوایی شرکت داشتهاند، میدانند که جنگ خود جهنم است. نسلهای بعدی معمولا تمایل دارند جنگ را فراموش کنند. در آستانه درگرفتن جنگ جهانی اول، بسیاری از امریکا و بریتانیا سخن از پیروزی و جنگی عظیم به میان میآوردند، چون تعداد بسیار کمی جنگ واقعی را به یاد داشتند. امروز، اکثر امریکاییها هیچ تجربه مستقیمی از جنگ ندارند. جنگ عراق و افغانستان برای امریکاییها انتزاعی است. آنها حتی خاطرات جنگ ویتنام را نیز را فراموش کردهاند.
۸- پوتین حقیقتا به دنبال چیست؟ هدف پوتین صرفا دور نگه داشتن اوکراین از ناتو نیست چراکه ناتو مهمترین نگرانی پوتین نیست. به هر حال کشورهایی نظیر مجارستان و لهستان به ناتو پیوستهاند، اما به روشی اداره میشوند که بیشتر به شیوه حکمرانی روسها شباهت دارد تا شیوه حکمرانی دموکراسیهای غربی. ترس اصلی پوتین، پیشروی لیبرال دموکراسی است که برای رهبران تمامیتخواه و مستبدی مثل او تهدیدی مستقیم محسوب میشود. چه اینکه لیبرال دموکراسی بود که ترامپ را نیز سرنگون کرد. پوتین میخواهد لیبرال دموکراسی را از روسیه دور کند. مسلما ابزارهای پوتین برای دور نگه داشتن دموکراسیهای لیبرال صرفا حمله به اوکراین نیست. او برای رسیدن به هدفش، باید با بنزین ریختن بر آتش ملیگرایی نژادپرستانه در اروپایی غربی، در جوامع اروپایی شکاف ایجاد کند و در این زمینه، ترامپ و ترامپیسم همچنان مهمترین متحدان پوتین باقی خواهند ماند.
رابرت رایش
وزیر کار اسبق امریکا، استاد دانشگاه برکلی
ترجمه: آرمین منتظری