مشت نمونه خروار است؛ سرعت عمل دقیقا همان چیزی است که وزارت ورزش و جوانان کنونی از آن بیبهره است؛ با این اوصاف به نظرتان شعار خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس رنگی از واقعیت میگیرد؟
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: داستان خصوصیسازی تیمهای پرطرفدار پایتخت بهمثابه قصه هزار و یک شب شده است. از اوایل دهه ۸۰ بحث خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس مطرح شد؛ سالها از طلوع دولتهای احمدینژاد و روحانی گذشت و غروب کردند، اما آنچه دیدیم و شنیدیم وعدههای سرخرمن بود و هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد.
هر مدیر بالا دستی و پایین دستی که از راه رسید امروز و فردا کرد و مرور وعدههای توخالی و پوچ ثمری ندارد و تنها بهمثابه سوهانی است که بر روح و روانمان کشیده شود.
آنچه این روزها حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان از آن سخن میگوید طرحی نو و بدیع نیست. تنها تکرار مکررات سلف خود است. «همه موافق واگذاری این تیمها به بخش خصوصی هستند»؛ «تا پایان سال این دو تیم خصوصی خواهند شد»؛ «همچنان مسئولان درپی کار سازی هستند تا مجاری قانونی آن طی شود»؛ اتفاقی قرار نیست بیفتد و به این بهانه سالیان درازی است که افکار عمومی را به بازی گرفتهاند. اصلا سر این قبری که گریه میکنیم مردهای نخوابیده است.
سالیان گذشته تعبیری از سلطان قرمزها در فوتبال به یادگار مانده که گفت: «مدیر فنی یعنی کشک»؛ بد نبود اگر پیرامون خصوصی سازی صحبتی با علی پروین میشد، احتمالا با همان ادبیات خود میگفت «بچه جون همه سرکارند؛ خصوصیسازی دیگه چه صیغهایه»؟!
عملکرد وزیر ورزش در این چند ماهه صدارت نشان از صبر بسیار او دارد. صبری که شانه به شانه صبر ایوب میزند و خامها نه تنها پخته میشوند که ته میگیرند؟! چند ماهی است جعفر سمیعی مدیرعامل پرسپولیس از سمتش استعفا داده؛ شرایط پرسپولیس اصلا شبیه به یک تیم بزرگ و مدعی نیست. تکلیف هیئت مدیره و مدیرعامل آن همچنان نامشخص است. هر روز در گمانهزنی نافرجام رسانهها فردی کاندیدای مدیریت پرسپولیس میشود. یک روز صحبت از حبیب کاشانی و علیاکبر طاهری است و روز دیگر خبر میآید حمیدرضا گرشاسبی و محمد دادکان قرار است مدیریت باشگاه را به دست بگیرند. تنها کاری که فعلا مدیریت عالیه ورزش در حال انجام است بازی با یکسری اسامی است. ظریفی میگفت اگر تیمهای قرمز و آبی پایتخت خصوصی شدند، محمد دادکان هم مدیر باشگاه پرسپولیس خواهد شد. آش مدیریت این تیم آنقدر شور شده که صحبت از ابراهیم شکوری هم شده است.
مدیریت فشل باشگاه در فصل نقل و انتقالات بسیار ضعیف عمل کرد. ملی پوشانی، چون محمدحسین کنعانی زادگان و احمد نورالهی لژیونر شدند و به کشورهای حوزه خلیج فارس کوچ کردند و بازیکنان جایگزین نیز به هیچ وجه در حد و اندازههای جدا شدهها نیستند. گویی کوه موش زایید.
پنجره باشگاه نیز همچنان بسته است. سرپرست باشگاه نزدیک دو هفته پیش قول داد تا ۷۲ ساعت دیگر پنجره نقل و انتقالات پرسپولیس باز خواهد شد. اما روزها از موعد مقرر گذشته و پنجرهای باز نشد. هر چند خیلی هم مهم نیست امروز این پنجره باز شود و یا چند ماه دیگر این اتفاق بیفتد. کشوری که مدعی در اختیار داشتن استعدادهای ناب فوتبالی است سراغ دو بازیکن جوان تاجیکستانی رفته و معلوم نیست این دو قرار است چه گرهی از گرههای پرسپولیس را باز کنند؛ پرسپولیس با این خریدها چشم بازار را کور کرده و اگر بنا است بعد از باز شدن پنجره، نقل و انتقالاتی از این دست داشته باشیم همان بهتر که پنجره بسته باشد.
حمید سجادی به عنوان متولی تیمهای پرطرفدار پایتخت دو رویکرد متفاوت نسبت به این دو تیم در پیش گرفته است؛ در مورد آبیهای پایتخت به سرعت وارد عمل شد و این تیم را سروسامان داد، اما تأخیر نابجای او در مورد سرنوشت قهرمان پنج دوره اخیر ایران جایی برای دفاع ندارد. تنها، جهت به یادگار ماندن در تاریخ بدین نکته بسنده میکنم که چنانچه وزیر ورزش و جوانان با همین فرمانی که درپی سروسامان دادن به اوضاع بیریخت باشگاه پرسپولیس تلاش مجدانه میکند در مورد خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس هم تلاش کند، تا پایان دوره وزارت باری به منزل مقصود نخواهد رسید.