محیط زیست از امروز دیگر مادری به نام مه لقا را ندارد، تا مانند تمام سالهای گذشته غصه اش را بخورد و روی زخم هایش مرهمی بگذارد، مه لقا ملاح برای همیشه فرزندش را تنها گذاشت.
دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: مه لقا ملاح ۱۰۴ سال پیش زمانی که خانواده اش راهی مشهد بودند در یک کاروانسرای عباسی در بین راه بهدنیا آمد اگرچه تاریخ دقیق تولد او مشخص نیست، اما دست خطی که از پدر ملاح به جا مانده نشان میدهد که او در سال ۱۲۹۶ به دنیا آمده، او فرزند خدیجه افضل وزیری و نوه بیبیخانم استرآبادی بود؛ ملاح بیش از نیمی از عمر خود را به دلیل علاقه به محیط زیست صرف فعالیتهای اجتماعی و آموزشی در این حوزه کرد.
در توصیف بیشتر باید گفت که مه لقا مادری بود که از میانه عمر خود اهمیت حفاظت از محیط زیست را درک کرد و قدم در راهی که گذاشت که این روزها هزاران ایرانی رهرو آن شده اند؛ مسیر ایستادن در برابر تخریبگران طبیعت، راهی که علیرغم فراز و نشیبها و مشکلات زیاد در پنجاه و چند سال طی کرد و حالا جمعیت «زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» بزرگترین فرزند او است که دستاورد این همه سال تلاش و مجاهدت برای نجات محیط زیست بود.
پدر مهلقا، آقابزرگ ملاح به دلیل داشتن منصب دولتی در شهرهای مختلف ساکن میشد. به همین دلیل مهلقا در شهرهای مختلفی مانند مشهد، قوچان، اصفهان، دامغان، همدان و کرمانشاه تحصیل کرد.
او بعد از تحصیل در فلسفه، علوم اجتماعی و جامعهشناسی در دانشگاه تهران و گرفتن مدرک فوقلیسانس علوم اجتماعی برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن علوم اجتماعی خواند و با مدرک دکترا به ایران بازگشت.
مه لقا در فرانسه دوره کتابداری نیز در کتابخانه ملی فرانسه گذراند و در بازگشت به ایران در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول کار شد. بعد از مدتی در سال ۱۳۴۷ به ریاست کتابخانه موسسه تحقیقات روانشناسی برگزیده شد و در همین حوزه فعالیت خود را ادامه داد تا بازنشسته شد؛ اما بعد از بازنشستگی او بیکار نماند.
او در سال ۱۳۷۳ با مشارکت همسرش و چند استاد علاقهمند به محیط زیست سازمان غیر دولتی زیستمحیطی جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را بنیان گذاشت، او با همین نگاه، نه تنها بخشی از خانه مسکونی خود را در اختیار جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیطزیست قرار داد، بلکه بخشی از هزینههای جاری این تشکل را نیز از حقوق بازنشستگیاش پرداخت کرد.
جالب است بدانید که فعالیت او در حوزه محیط زیست برای دو دهه قبلتر از راه اندازی این جمعیت بود او در سالهای ابتدایی دهه ۵۰ نیز در بسیاری از گروههای زیست محیطی فعالیت میکرد، اما از زمانی که در سال ۵۶ بازنشسته شد، فعالیتهای زیست محیطی خود را شدت بخشید و به نوعی پس از بازنشستگی، تمام وقت خود را در راه مبارزه برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست صرف کرد و در همان سال ۵۶ به دعوت سازمان بازرسی کل کشور، در کارگروه بررسی علل آلودگی هوای تهران شرکت کرد.
تلاشهای او در کنار مرحوم اسکندر فیروز (بنیانگذار سازمان حفاظت از محیط زیست ایران) و مرحوم تقی ابتکار (نخستین رئیس سازمان محیط زیست در سالهای پس از انقلاب) منجر به آشنایی بسیاری از مردم ایران با لزوم حراست از محیط زیست در دهه ۵۰ شمسی شد.
ملاح در یکی از مصاحبه هایش درباره علت تشکیل جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست گفته بود: "اعتقاد دارم که زنان مربیان فطری جوامع بشری هستند، بسیاری کارها از ایشان ساخته است و این کار، از غیر از زنان برنمی آید. "
تلاشهای او برای حفاظت از عرصههای طبیعی و ارائه آموزشهای همگانی درباره محیط زیست از یک سو و دفاع قد از محیط زیست و تلاش زیاد برای ممانعت از تحریب طبیعت سبب شد تا فعالان این حوزه لقب "مادر محیط زیست" را برایش انتخاب کنند و سالهای سال همه او را با این لقب میشناختند.
توجه و علاقه او به محیط زیست در آذر سال ۹۲ او را با صندلی چرخدار راهی مجلس کرد تا به طرح واگذاری اراضی ملی به پیمانکاران طلبکار طرحهای عمرانی اعتراض کند. همچنین او بارها به شمال کشور سفر کرده و تجمعهای زیادی را در دهههای اخیر برای جلوگیری از تغییر کاربری اراضی جنگلی این منطقه برگزار کرده است.
آن طور که دوستداران مادر طبعیت ایران نقل میکنند، ملاح معتقد بوده اگر تشکلهای مردم نهاد محیط زیستی از نظر مالی وابسته باشند، دیگر نمیتوانند در برابر خواستههای ناحق مدیران قد علم کنند.
ملاح بیش از ۶۰ سال بیشتر زبالههای خانه اش مانند تفاله چای، پوست میوه و …. را در گودالی در باغچه خانه شان میریخت تا با تبدیل شدن به کود، گیاهان از آن استفاده کنند و تنها زبالههایی مانند کاغذ که قابل بازیافت است را بیرون از خانه میگذاشت.
او برای جلوگیری از مصرف پلاستیک و افزایش آن در طبیعت، به جای آب معدنی، آب جوشیده سماور را سرد کرده و مصرف میکرد و همچنین، در طول سالیان زندگی هیچ وقت از دستمال کاغذی استفاده نکرد و به جای آن دستمال پارچهای را ترجیح میداد و هنگام خرید از هم کیسههای پارچهای به جای مواد نایلونی استفاده میکرد.
از مهلقا ملاح مقالات متعددی در زمینه آلودگی محیط زیست و شیوههای مبارزه با آن در نشریات گوناگون منتشر شده است. او مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه فریاد زمین نیز بود.
اغلب فعالان محیط زیست بارها درباره او گفته بودند که "دکتر مه لقا ملاح، مادر معنوی همه فعالان محیط زیست و منابع طبیعی محسوب میشود، او مادر محیط زیست ایران است، چون عمرش را صرف حفاظت از محیط زیست و ارائه آموزشهای زیست محیطی به عموم مردم کرد.
اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست، خاطرهای را از مه لقا ملاح نقل کرده است: زمانی را یادم میآید که خانم ملاح به همراه جمعی از فعالان محیط زیست، در اعتراض به طرحهایی که داشتند جنگلهای مازندران را از بین میبردند، اتوبوس گرفتند و رفتند استانداری مازندران در ساری. اتوبوسی نونوار با توشه راهی اندک تا حرفشان را زیر پنجره اتاق استاندار فریاد بزنند. میکروفن کار نکرد. یک نفر گفت برویم از فقیری که با میکروفن نوحه میخواند، قرض بگیریم. باطری را عوض کردند و سخنرانی شروع شد؛ ساعت ها. استاندار پنجره اش را باز نکرد. کمی بعد کسانی به بهانه ایجاد نظم سراغشان آمدند و پرسیدند سر دسته تان کیست؟ سرگرداندند، خانم ملاح زیر باران تند مازندران در پتو و لحاف پیچیده شده زیر طاقچهای نشسته بود؛ گفتند ایشان است!
نوشآفرین انصاری روزهایی را به یاد میآورد که ملاح در کتابخانه فعال بود؛ او درباره مه لقا میگوید با او سال ٤٧ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران آشنا شدم. من در کتابخانه اصلی بودم و او در موسسه روانشناسی. او یک ایراندوست است و عاشق نسل جوان بود و نقش اجتماعی او در حرکت میان زنان و به وجود آوردن حس فعالیت مدنی و حس وجدان درد از همه بیشتر بود. من زنی اینچنین متعهد و برانگیخته و فعال ندیده و نشناختهام.
شخصیت و فعالیتهای مه لقا ملاح، رخشان بنی اعتماد را برآن داشت تا اسفند ۹۲ دوربین خود را جلوی او گذاشت و مستند "همه درختان من" را از این چهره ماندگار حفاظت از محیط زیست ایران ساخت، تیر ۱۴۰۰ شهرداری تهران هم طبق مصوبه شورای شهر، معبری در محله محمودیه منطقه یک تهران را به نام او نام گذاری کرد.
یادش گرامی...