۲۱ امین شماره ستون از چشم جهان به تفاوت عملکرد آمریکا در قبال دو کودتا در خاورمیانه اختصاص دارد. دو کودتایی که به فاصله نزدیک ۸ سال توسط دو ژنرال عبدالفتاح نام! صورت گرفته است.
دیدارنیوز: تفاوت واکنش آمریکا و غرب به کودتای عبدالفتاح برهان در سودان و کودتای عبدالفتاح سیسی در مصر در سال ۲۰۱۳ دست مایه مقالهای از المانیتور است. مقالهای که این تفاوت را با استناد به منافع غرب و تامین امنیت اسرائیل توضیح میدهد.
منبع: المانیتور
نویسنده: مهند العربی
مترجم: حمید رضا بابایی
عبدالفتاح السیسی در سال ۲۰۱۳ در کودتایی نظامی قدرت را در مصر در دست گرفت. عبدالفتاح البرهان نیز به تازگی با کودتا در سودان به قدرت رسید. واکنش غرب به صورت کلی و به ویژه آمریکا به این کودتاها، حاکی از تنافضی آشکار است. برخی تحلیلگران برای این مساله دلایلی ذکر میکنند از جمله این که سودان روابطش را با اسرائیل عادی کرده و شرایط ازسرگیری مناسبات با واشنگتن را نیز برآورده است. در حالی که این نگرانی وجود داشت در دولت محمد مرسی، رئیس جمهور منتخب مصر که السیسی او را از قدرت برکنار کرد، فریادهای اشغالگری استعمارگرایانه فلسطین شنیده شود، چرا که دولت مرسی از طرفداران فلسطین و مردم آن بود.
"احمد منصور" – خبرنگار- در توییتی نوشت، "چه رازی است که آمریکا و کشورهای غربی از کودتای عبدالفتاح السیسی در مصر حمایت میکنند و تمام جنایات او را نظیر بازداشتهای گسترده مخالفان نادیده میگیرند، اما با قدرت مقابل کودتای عبدالفتاح در سودان میایستند و خواستار آزادی غیرنظامیان از زندان و بازگشت آنها به قدرت میشوند؟ "
به گفته "سامح راشد" محقق امور عربی و آفریقایی در مرکز الاهرام، موضع غرب و آمریکا در قبال سودان را میتوان عمل گرایانه توصیف کرد. منافع آنهتا و عواملی نظیر عادی سازی روابط با اسرائیل و یا تعهد به حمایت از آن همواره وجود داشته و این مسالهای است که واقعا بعد از انقلاب سودان رخ داد.
وی در گفتگو با شبکه عربی ۲۱ گفت مهمترین مساله ازسرگیری سریع روابط با آمریکا است. از این منظر، مشکلی برای بخش غیرنظامی شورای انتقالی سودان که در قدرت مشارکت دارد، وجود نداشت؛ لذا باید حفظ میشد. این به معنای کنار گذاشتن ارتش نیست بلکه به منزله اِعمال فشار به البرهان است تا بار دیگر و احتمالا با شرایط جدید، به مشارکت روی آورد.
راشد هم خاطرنشان کرده است از منظر زمانی و عوامل توازن در منطقه، میان سال ۲۰۱۳ و اکنون تفاوت وجود دارد؛ شاهدیم که بخش غیرنظامی انقلاب در سودان بلافاصله به عادی سازی روابط با اسرائیل پاسخ داد. مرسی، اما دیدگاهی متفاوت داشت، به خصوص درباره تجاوز اسرائیل به غزه. وی بارها اعلام کرد به دنبال آن است که مصر در تامین مواد غذایی، دارو و سلاح خودکفا باشد. زمانی که مرسی روابطش را با دولت بشار اسد در سوریه قطع کرد، جنبش اسلامی در استادیوم قاهره تجمعی انبوه در حمایت از سوریه برگزار کرده بود.
راشد توضیح میدهد که چنین شرایطی خیال غرب را از مرسی آسوده نمیکرد و دلایل کافی برای حمایت نکردن از وی وجود داشت. آن زمان تصور میشد که السیسی واقع گراتر بوده، مقابل اشتباهات اخوان المسلمین قرار خواهد گرفت، خطاهایی که آنها نیز دلیلی برای خشم داخلی علیه مرسی بود.
"ابو الخیر" کارشناس روابط بین المللی خاطرنشان کرده است اسرائیل پیش از کودتای مصر آشکارا از وزیر دفاع وقت آن – السیسی- به خاطر مواضعش در قبال تهاجم نظامی اسرائیل به غزه و همچنین روابطش با وزارت دفاع آمریکا، حمایت میکرد. اینها زمینه را برای برکناری مرسی فراهم کرد، رئیس جمهوری که به خاطر وجود دولتِ در سایه که او را منزوی کرده بود، بدون حامی به نظر میرسید.
الخیر در گفتگو با عربی ۲۱ افزود حمایت غرب از بُعد انقلابی و غیرنظامی در سودان آنقدر گسترده بود که سریعا مساله عادی سازی روابط با اسرائیل و تن دادن به خواستههای واشنگتن محقق شد. به نظر او، اسرائیل در این زمینه همواره عاملی تعیین کننده بوده است و خواهد بود: یا به خاطر نگرانی از مسایل امنیتی خو، مانند آن چه که در مصر برای مرسی رخ داد؛ و یا به دلیل ملاحظاتی که در قبال سودان و بخش غیرنظامی آن در شورای انتقالی وجود داشته است.
"عبدالله العشعل" سفیر سابق مصر تاکید کرده است عامل محرک آمریکا و غرب منافعشان و همچنین مساله ثبات بوده است، حتی اگر به بهای آزادی مردم عادی تمام شود. البته این که از اسرائیل حمایت بشود هم مسالهای مهم است، یعنی دقیقا آن چه که دولت نظامی در مصر میتوانست انجام دهد و بخش غیرنظامی در دولت انتقال سودان انجام داد. برای آمریکا و غرب، تا زمانی که کسی باشد تا چنین حمایتی را اِعمال کند، تا زمانی که منافعشان تحت تاثیر قرار نگیرد و تا زمانی که امنیت اسرائیل حفظ شود، چندان مهم نیست که این امر چگونه صورت میگیرد.
العشعل همچنین به سفر "هاشم القندیل" نخست وزیر مرسی به غزه در آن زمان و نیز اعلام حمایت از مسایل عربی و اسلامی اشاره میکند و نقش آنها را در قبال موضع غرب علیه مرسی موثر میداند. وی به عربی ۲۱ گفت، این مساله پیامی "نادرست" به غرب فرستاد، لذا آنها آن چه را که السیسی در ژولای ۲۰۱۳ انجام داد، نادیده گرفتند و همچنان چشمان خود را به روی اقدامات وی در نقض حقوق بشر از آن زمان تا امروز، نیز بسته اند.