نیکی هیلی سیاستمدار محافظهکار و ضد ایرانی حزب جمهوریخواه آمریکا در یادداشتی به بیان نگرانیهای این جریان سیاسی از همکاری رو به تزاید ایران و چین پرداخته است.
دیدارنیوز: نیکی هیلی از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ فرماندار ایالت کارولینای جنوبی و از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ نماینده آمریکا در سازمان ملل بود. وی اکنون مشاور ارشد سازمان موسوم به "متحد علیه ایرانِ هسته ای" است. این سازمان سیاسی که خود را غیرحزبی و غیرانتفاعی میخواند، برای مقابله با آنچه که تهدیدات هستهای ایران مینامد، تلاش میکند. نیکی هیلی یکی از ایران ستیز ترین سیاستمداران وابسته به حزب جمهوری خواه آمریکا است. مطالعه یادداشت او میتواند در روشن کردن برنامههای گروههای ضد ایرانی برای سیاست گذاران و افکار عمومی کشور مفید باشد. بدیهی است که موارد مطرح شده در این یادداشت مورد تایید دیدار نیست و تنها در راستای وظیفه اطلاع رسانی رسانهای انجام میشود.
واردات نفتی چین از ایران: اگر بایدن مقابله نکند، کنگره باید بایستد
منبع: واشنگتن پست
نویسنده: نیکی هیلی، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل*
مترجم: حمید رضا بابایی
سوال این است: ایران به سیستمهای بین المللی بانکی دسترسی ندارد. نمیتواند با شرکتهایی تجارت کند که خواستار حضور در بازار آمریکا هستند. بیشتر دارایی هایش مسدود شده است. پس رژیم بدون پولِ ایران چگونه از گروههای تروریستی در خاورمیانه حمایت مالی میکند؟
پاسخ به احتمال قوی، "چین" است؛ و به نظر میرسد که رئیس جمهور بایدن عمدتا ترجیح داده است چشمانش را به روی اقدام چین در خرید میلیونها بشکه نفت از ایران، ببندد.
ماه گذشته یک مقام ناشناس آمریکایی به رویترز گفت، دولت "با رویکرد دیپلماتیک در قبال این مساله، در حال برخورد با چینیها بوده است"، زیرا چنین راهی "مسیر موثرتری رو به جلو است. "
واقعا؟ رهگیری محمولههای نفتی ایران به چین دشوار است، زیرا بخش اعظم این تجارت نفتی به صورت مخفیانه صورت میگیرد، اما گزارش نهادهای نظارتی نشان میدهد در سال ۲۰۲۱ چین روزانه صدها هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
هر بشکه از نفت خام که وارد بنادر چین میشود، بیانگر نقض تحریمهایی است که آمریکا برای مقابله با تامین مالی برنامه هستهای ایران و اقدامات تروریستی آن اِعمال کرده است. با این وجود دولت بایدن شرکتهای چینی را به خاطر معاملات تجاری با رهبران دینی ایران تنبیه نمیکند. بایدن چرا اجازه میدهد این بی تفاوتی آشکار ادامه یابد؟ به دو دلیل. در خصوص ایران، وی گفته است که گفتگو و دیپلماسی کلید پیشرفت کارها است، به ویژه در قبال مذاکرات احیاء برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در قبال برنامه هستهای ایران. دولت قبلی آمریکا در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد.
در خصوص چین، سیاست بایدن مبهم است. به نظر میرسد که وی اغلب برای اتخاذ تدابیری مردد بوده است که شاید توانایی هایش را برای گفت و درباره توافق آب و هوایی تضعف میکند.
حزب کمونیست چین و رئیس جمهور آن "شی جین پینگ" میدانند که حمایت از ایران به نفع چین و به ضرر آمریکا است. ایران بخشی مهم از "ابتکار کمربند و جاده" جمهوری خلق چین بوده است. مسیری که به چین امکان میدهد به ازای تامین هزینههای مالی طرحهای زیربنایی، به بازارهای تجاری دسترسی داشته باشد. دنیایی نیست که بتوان گفت در آن، دخالت چین در خاورمیانه باعث خواهد شد آمریکا امنتر شود.
تقویت مشارکت با ایران نیز برای منافع چین در عرصه انرژی حیاتی است. ایران قادر است هر وقت که اراده کند، از طریق نفت کشهای غیرقانونی خود موسوم به "ناوگان ارواح" تحریمها را نقض کند.
بانک مرکزی سنت لوئیس تخمین زده است صادرات نفت خام ایران که اکنون ۵۵۸ هزار بشکه در روز است، سال آینده به ۶۰۸ هزار بشکه افزایش خواهد یافت. ایران به روی بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی جهان قرار گرفته است. چین نیز به دنبال دسترسی به این منابع انرژی است، و اگر پکن بتواند به این ذخایر دست یابد و در عین حال به عنوان دشمن آمریکا قد علم کند، که چه بهتر.
ایران و چین به تازگی ائتلاف خود را یک قدم جلوتر برده اند. سال گذشته، دو کشور "توافق مشارکت استراتژیک" خود را امضا کردند که بر اساس آن چین در مدت ۲۵ سال ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. در مقابل، چین هم در درازمدت به نفت ارزان ایران دسترسی خواهد داشت و مشارکت خود را در طرحهای بنادر، راه آهن، مخابرات و دیگر زمینهها در ایران گسترش خواهد داد. بر اساس این توافق، دو کشور همکاریهای نظامی خود را نیز تقویت خواهد کرد.
هیچ یک از اینها، خوشایند آمریکا نیست. اگر بایدن، ایران یا چین را مسئول عواقب اینها نداند، کنگره باید این کار را انجام دهد.
در ابتدای کار، کنگره میتواند علیه بانک خلق چین و سایر بانکهای این کشور که با بانک مرکزی ایران معامله میکنند، تحریمهایی تصویب کند. آنها باید بدانند رهایی از تحریم ها، با پیروی از تحریمهای آمریکا علیه ایران میسر است. قانونگذاران آمریکایی همچنین میتوانند علیه شرکتهایی از چین تحریم اِعمال کنند که نفت ایران را ذخیره میکنند و یا در در فعالیت ها، حفظ، ثبت یا بیمه کشتیهایی که نفت ایران را به چین منتقل میکنند، نقش دارند. آمریکا تحریمهای مشابهی را علیه کره شمالی اعمال کرده است که تا حدود زیادی موفق بوده است.
اما اینها تمام کارهایی است که کنگره میتواند انجام دهد. دولت بایدن به جای اتکای احمقانه به دیپلماسی، باید روند انتقال نفت از ایران به چین را دشوارتر کند. این بدان معناست که دولت باید به وزارت خزانه داری دستور دهد کشتیهای حامل نفت ایران را تحریم کند و یا این که افراد بی شمارِ متخصص در امور ذخیره سازی نفت، مقامات بندری، عوامل دخیل در واردات نفتی و دیگران را که در حمل نفت دخالت میکنند، نیز مشمول تحریم قرار دهد.
ما میدانیم این تحریمها علیه بخش کشتیرانی موثر است. آمریکا در نوامبر ۲۰۱۸ مجددا تحریمهایی را علیه ۹۰ نفتکش ایرانی اعمال کرد و پس از آن صادرات نفت ایران به میزانی چشمگیر کاهش یافت.
پیش از آن تحریم ها، نفتکشها با پرچم ایران حدودا ۱۸۸ میلیون بشکه نفت را جابجا میکردند. سال بعد، این رقم به نصف کاهش یافت و تا سال ۲۰۲۰ میزان صادرات نفتی ایران تا دو سوم آن رقم کسر شد.
فقط از زمانِ روی کار آمدن بایدن و ازسرگیری مذاکره با تهران بود که صادرات نفتی ایران افزایش یافته است. امروز ایران از نفتکشهایی با پرچم خارجی استفاده میکند تا تحریمها را دور بزند- مسیری پنهانی که باید بسته شود.
وضعیت کنونی غیرقابل ادامه است. ایران در حال پیروزی است. چینِ کمونیست در حال پیروزی است. گروههای تروریست در خاورمیانه و فراتر، در حال پیروزی هستند. آمریکا و متحدانش در حال شکست هستند. رئیس جمهور شاید مذاکرات را ترجیح دهد، اما این رویکرد تنها موضع کسانی را تقویت کرده است که بدخواه آمریکا هستند. امنیت ملی قابل مذاکره نیست.