فعالیت‌های احتمالی طردشدگان جناح ‌‌اصول‌گرا

انزوای کامل یا حاشیه نشینی چهره های مهم و وزین سیاسی بعد از برهه های حساس سیاسی در کشور مسبوق به سابقه است. از ناطق نوری گرفته تا لاریجانی. از خاتمی و کروبی تا حسن روحانی. تعدد و تنوع این چهره ها و احتمال اجماع بین این چهره ها ممکن است در شرایط حساس آینده منشأ اتفاقات مهمی شود، اما چقدر این اجماع ممکن است؟

کد خبر: ۱۰۹۳۰۶
۱۴:۱۰ - ۳۰ شهريور ۱۴۰۰

دیدارنیوز: علی لاریجانی بعد از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری به نوعی یک عزلت‌‌ یا سکوت سیاسی را پیش گرفته و برادرش صادق لاریجانی هم به اعتراض یا دلخوری نسبت به شورای نگهبان از این شورا استعفا داده است. از طرفی  برای حسن روحانی هم بعد از پایان ریاست جمهوری- برخلاف معمول- حکم عضویت در مجمع تشخیص مصلحت صادر نشد. به نظر می‌رسد این سه نفر هم به جمع افرادی چون ناطق نوری، خاتمی، کروبی و ...که همگی به نوعی مورد غضب یا بایکوت نظام قرارگرفتند، اضافه شده‌اند. افرادی که تمامشان یک یا دو ویژگی مشترک دارند.‌ یکی سابقه پست‌‌های مهم‌ و حساس در نظام جمهوری اسلامی است و دیگری هم که در برخی از این افراد قابل مشاهده است، گرایش به جدایی از بدنه‌ ‌‌اصول‌گرایان و نزدیکی به ‌‌اصلاح‌طلبان یا حداقل میانه‌روها. ملحق شدن به ‌‌اصلاح‌طلبان به صورت پر رنگ در حسن روحانی قابل مشاهده بود‌، مخصوصاً که او با حمایت جدی ‌‌اصلاح‌طلبان هشت سال در مسند ریاست جمهوری نشست. در مورد علی لاریجانی هم که از ‌‌اصول‌گرایان پرسابقه بود، اگر نگوییم نزدیکی به ‌‌اصلاح‌طلبان، دست کم فاصله گرفتن از ‌‌اصول‌گرایان کاملا ملموس بود. تا جایی که در دوره آخری که ریاست مجلس را برعهده داشت، ‌‌اصول‌گرایان افراطی او را به همراهی و همدلی کامل با روحانی متهم می‌کردند و به همین دلیل هجمه‌‌های زیادی هم به او داشتند، حتی عده‌‌‌ای‌ رد صلاحیت خلاف انتظار لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری را هم ناشی از نزدیک شدن نگاه سیاسی او به روحانی یا ‌‌اصلاح‌طلبان ‌‌‌میانه‌رو می‌دانند. 

گفتنی است این اتفاق در میان ‌‌اصول‌گرایان سابقه طولانی دارد. نمونه  بارز آن ناطق نوری بود. ناطق نوری در دهه شصت و هفتاد از افراد شاخص و تاثیرگذارِ افراد موسوم به جناح راست حکومت و جامعه روحانیت مبارز بود. او در انتخابات مختلف از جمله انتخابات مجالس چهارم و پنجم یا انتخابات تاریخی ریاست جمهوری در سال ۷۶  مورد حمایت حداکثری جناح راست یا ‌‌اصول‌گرایان  نظام قرارداشت و به علت آرای بالایش در مجالس چهارم و پنجم، به ریاست قوه مقننه رسید. بعد از پایان مجلس پنجم در سال ۷۹ بود که دوره افول ناطق نوری آغاز شد. اما جدایی جدی او از ‌‌اصول‌گرایان را باید به انتخابات ۸۸ و مناظرات جنجالی ‌‌‌احمدی‌نژاد مربوط دانست، وقتی که ‌‌‌احمدی‌نژاد، نامزد مورد حمایت ‌‌اصول‌گرایان، در مناظره با میرحسین موسوی اتهاماتی را به ناطق نوری و پسر ایشان وارد کرد و باعث کدورت جدی ناطق شد، طوری که ناطق نوری در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری به شکل عیان از حسن روحانی حمایت کرد. 

انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ همچون انتخابات ۸۴ و ۸۸ که ‌‌اصول‌گرایان به پیروزی رسیده‌اند، بدون تلفات نبود و باز هم باعث جدایی برخی ‌‌اصول‌گرایان از هم‌قطاران خود شد تا یادآوری کند این جماعت اساساً تغییر، تعدیل و تفاوت بین نیروهایشان را بر‌‌‌ نمی‌تابند. در همین مورد، احمد شیرزاد، از فعالان سیاسی ‌‌اصلاح‌طلب در ‌‌‌گفت‌وگو با ایلنا گفت: «متاسفانه جناح ‌‌اصول‌گرا استعداد خاصی در پیاده کردن افراد از قطار دارد و هر کسی با کمترین دلخوری کلا از حوزه اعتماد و آشنایی با این گروه حذف است و این امر بد است زیرا‌‌ هاضمه بسیار محدود و اندک این جناح را نشان می‌دهد و باید گفت که جریان ‌‌اصول‌گرایی در درازمدت با این نوع عملکرد راه به جایی نخواهد برد، در صورتی که اگر بتواند‌‌ هاضمه‌اش را بزرگ‌تر کند و طیف‌های گسترده‌ای را اگر نگوییم جزئی از خودش کند، لااقل در کنار خودش قرار دهد، بسیار موفق‌تر خواهد بود.»
 تیم اخراجی‌‌ها
در حال حاضر و با وجود تعدد چهره‌‌های شاخصی که از هسته مرکزی نظام جدا شده‌اند یا دور افتاده‌اند، برخی تحلیل‌گران را به گمانه‌زنی راجع به پیوند این جداشدگان و تاثیرگذاری بر آینده سیاسی کشور واداشته است. مخصوصا برای ‌‌اصلاح‌طلبان که در شرایط فعلی از عرصه قدرت یا تاثیرگذاری تا حدود زیادی خارج شده‌اند، به شرط اجماع، ممکن است قابلیت‌‌های خوبی را ایجاد کند. حداقل بین برخی از آنها احتمال اجماع اصلا بعید نیست. حسن روحانی، علی لاریجانی و ناطق نوری شباهت‌‌ها و نزدیکی بسیاری هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ تجربیات سیاسی دارند، ضمناً از احترام و روابط خوبی بین برخی احزاب یا گروه‌های سیاسی و حتی علما برخوردارند.

غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی ‌‌اصلاح‌طلب در ‌‌‌گفت‌وگو با ایلنا ضمن اشاره به وجود ویژگی واقع‌بینی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در افرادی که به سمت اصلاح‌طلبان گرایش پیدا می‌کنند، درباره احتمال تشکیل اتاق فکری با حضور حسن روحانی، علی لاریجانی و علی اکبر ناطق نوری نیز گفت: «عالم سیاست عالم ممکنات است، اما من چنین پیش‌بینی نمی‌کنم هرچند آقایان روحانی، لاریجانی و ناطق نوری کسانی هستند که با تجربه بسیار با واقعیت‌های کشور آشنایی دارند و هر یک سرمایه‌ای برای کشور هستند. این سرمایه اجتماعی می‌تواند در بزنگاه‌های کشور چه به شکل انفرادی و چه به شکل حزبی و چه به شکل عقل جمعی در کنار یکدیگر قرار بگیرد و به حل مشکلات کشور کمک کند.»

احمد شیرزاد هم در مورد امکان شکل‌گیری اتاق فکری بزرگ‌تر با حضور ناطق نوری، خاتمی، برادران لاریجانی، حسن روحانی و عبدالله نوری برای برون‌رفت از شرایط و مشکلات امروز چندان خوش‌بین نیست و در پاسخ به این سوال به ایلنا گفته بود: «این خیلی ایده‌آل است، حتما مشاهده کرده‌اید طرفداران فوتبال روی کاغذ برای خودشان یک تیم جهان می‌نویسند و در آن بهترین بازیکنان را از سراسر کشور می‌گذارند اما اولاً هرگز چنین تیمی تشکیل نمی‌شود، ثانیاً اگر تشکیل شود خوب بازی نمی‌کنند چراکه انسجام و هماهنگی لازم را ندارند. شخصیت‌هایی که گفته می‌شود همگی در جای خودشان محترم هستند اما آیا می‌توانند کنار هم بشینند و همفکری کنند؟ آیا می‌توانند از یک جایی شروع به حل موضوعات و معضلات کنند تا به راه‌حل برسند؟ من به شخصه بسیار بعید می‌دانم!»

منبع خبر : همدلی

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: