پسر ۱۷ ساله اشتباهی دوستش را به قتل رساند

پسر نوجوانی در یک کارواش هنگام دعوا با کارگران آنجا، اشتباهی به دوستش چاقو زد که منجر به قتل او شد او می‌گوید: «دوستم قصد میانجیگری داشت و من اشتباهی به او چاقو زدم. حالا هم شرمنده خانواده‌اش هستم.»

کد خبر: ۱۰۸۵۴۳
۱۵:۴۱ - ۲۳ شهريور ۱۴۰۰

دیدارنیوز ـ پسر نوجوان که در یک کارواش به اشتباه دوست صمیمی‌اش را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۹ با گزارش یک درگیری در کارواشی در شهریار آغاز شد. پس از حضور مأموران و بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری میان صاحب کارواش و چند مشتری رخ داده و در این میان پسر ۱۶ ساله‌ای به‌نام سجاد زخمی شده است.

پس از انتقال سجاد به بیمارستان با وجود تلاش پزشکان، وی به خاطر خونریزی از ناحیه سفید ران جانش را از دست داد و پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد.

مأموران در تحقیقات میدانی به سراغ شاهدان درگیری رفتند و معلوم شد سجاد توسط دوست صمیمی اش حسن با ضربه چاقو مجروح شده است. یکی از کارگران کارواش گفت: روز حادثه مقتول با صاحب کارواش جروبحث کرد و بعد هم دعوای شدیدی بین آن‌ها شروع شد و صاحب کارمان در حال کتک زدن حسن بود و ما برای میانجیگری به سمت‌شان رفتیم.

سجاد که دوست صمیمی حسن بود نیز آمد، اما به یکباره با چاقو ضربه‌ای به سجاد زد، اما وقتی متوجه شد چه کاری انجام داده شوکه شد و روی زمین نشست. با اظهارات شاهدان حسن ۱۷ ساله بازداشت شد و ادعا کرد ناخواسته به دوستش ضربه زده است.

در حالی که پزشکی قانونی پس از معاینات بالینی متهم در گزارشی اعلام کرده بود که وی هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشته و از رشد عقلی برخوردار نبوده است، پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده پدر و مادر سجاد درخواست قصاص کردند. پدر قربانی گفت: پسرم و متهم دوست‌های صمیمی بودند. آن روز همراه هم به کارواش رفته بودند، اما پسرم کشته شد. حسن هنگام درگیری چاقو همراه داشته و با این قصد پسرم را کشته و برای او تقاضای قصاص دارم.

سپس حسن که از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه منتقل شده بود به جایگاه رفت و گفت: آن روز همراه دوستم به کارواش رفته بودم، اما با صاحب آنجا و چند نفر از مشتری‌ها درگیر شدیم.

صاحب کارواش ضربه‌ای به سرم زد و زخمی شدم. خون جلوی صورت و چشمانم را گرفت به‌طوری‌که جایی را بخوبی نمی‌دیدم. کارگران کارواش روی سرم ریختند و مرا کتک می‌زدند و من هم می‌خواستم هرطور شده خودم را نجات دهم.

در همان موقع یک نفر از پشت سر پیراهنم را کشید و من که فکر نمی‌کردم دوستم سجاد باشد با چاقو یک ضربه به او زدم. او قصد میانجیگری داشت و من اشتباهی به او چاقو زدم. حالا هم شرمنده خانواده‌اش هستم.

در این جلسه وکیل متهم از دادگاه تقاضا کرد تا طبق ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی متهم را از قصاص معاف و به مجازات قانونی محکوم کنند. پس از آن قضات از مشاور روانشناس کانون اصلاح و تربیت خواستند تا گزارش خود را درباره تحلیل روانی و عملکرد متهم به دادگاه ارائه کند. سپس قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

برچسب ها: قتل
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: