نگاهی دقیق تر به روش تدریس خود داشته باشید

آیا دانش آموزان بدرفتار و ناسازگار هستند؟

نویسنده این یادداشت معلمی است که در دبیرستان مانالاپن شهر نیویورک علاوه بر تدریس بر روی ادغام و کاربرد فناوری در روش تدریس کار می کند. وی تجربیات و برنامه های کاری خود را با همکارانش به اشتراک می گذارد که متن حاضر یکی از تجربیات Stacey Noonan در برخورد با دانش آموزان ناسازگار بوده است.

کد خبر: ۱۰۷۱۸
۱۲:۲۹ - ۰۴ مهر ۱۳۹۷
Stacey Noonan :نویسنده

برگردان: زهرا علی اکبری

پنج سال پیش یکی از بهترین تجربه های کاری من در حرفه معلمی رخ داد، دقیقا زمانی که من به دهه دوم سابقه کاری ام  نزدیک می شدم. آن روزها در کلاس درس از وقت خود و معلم بودنم لذت می بردم و این  لذت وابسته به رفتار  دانش آموزانم بود که اغلب اوقات رفتار خوبی هم داشتند اما تعداد کمی از آنها بدرفتار و ناسازگار بودند و من احساس می کردم که تنها راه حل مقابله با ناسازگاری این  است که آنها را تنبیه و یا جریمه کنم.

در ابتدای سال تحصیلی، چهار دانش آموزسرکش وارد کلاس شدند.من آن سال را با همان روش ها و  برنامه هایی که همیشه استفاده می کردم، شروع کردم.اما زمانی که از طریق انجام فعالیت ها و بهترین روش تدریس آموزش می دادم، همان چند دانش آموز شورش  و طغیان کردند و سکوت نکردند و به  تدریس گوش نمی دادند. آنها محتوا و مطالب آموزشی را  نپذیرفتند و حاضر به تکمیل بسته های کار در کلاس نمی شدند وبه همین دلیل  به زودی در مسیر یادگیری شکست خوردند و از کلاس درس عقب افتادند.

تقریباهر روز حداقل یک نفر از چهار دانش آموز را جریمه یا  تنبیه می کردم. والدین آنها را خواستم وملاقاتی با آنان و مدیران اداره ی آموزش و پرورش داشتم .  دانش آموزان تعلیقات ،توقف ها و جریمه هایی من را دریافت می کردند ، اما هیچ چیز تغییری نکردند. هر روز ناامید و عصبانی  به خانه  می رفتم و حیرت زده بودم که باید چه اقدامی برای نزدیک شدن  به این دانش آموزان انجام بدهم.  روش های من مؤثر نبودند و فرهنگ کلاس آسیب دیده بود.

مدیریت کلاس درس، در تجربه شخصی من، یک پیش بینی معتبر و موثق ازچگونگی و سرانجام  نحوه تدریس و معلمی است. اگر شما می توانید بچه ها را “اداره” کنید، استدلالم این است که  شما آنها  را خواهید ساخت و یادگیری در مسیری صحیحی قرار خواهد داشت و اگر شما این کار را بخوبی انجام ندهید  بچه ها شما را زنده زنده خواهند خورد و برای بازنشستگی زود هنگام فریاد می زنند و اصرار به این کار دارند . منظورم این هست که اگر مدیریت کلاس از دست برود نمی توان با دانش آموزان در مسائل و چالش های پیش رو  همراه بود و آنان برای نجات از سردرگمی خواستار این هستند که معلم تغییر کند.

دستورالعمل جدید برای پشتیبانی وحمایت در کلاس درس

با یکی از دوستانم که کارشناس آموزشی است تماس گرفتم  و از او خواستم که درمورد نحوه تغییر و تمایز روش تدریسم  به سطوح مختلف، از جمله دانش آموزانی که بدرفتاری کرده اند و کار انجام نمی دهند، من را کمک و راهنمایی کند. تصمیم داشتم از شیوه نامه ها و  دستورالعمل های مهارت آموزی زبان های خارجی در شورای آمریکا استفاده کنم که در آنها مشخص شده است  ،  افراد چگونه  باید بتوانند صحبت کردن، نوشتن، گوش دادن و خواندن زبان ها در سطوح مختلف را انجام بدهند. وی پیشنهاد کرد  که این دستورالعمل ها مانند واکنش به مداخلات یادگیری، یک رویکرد چند گانه ای است که در آن معلمان از حمایت های مداخلۀ تحصیلی با زبان آموزان برخوردار می شوند و به یادگیری دانش آموزان سرعت می دهند. من تصمیم گرفتم هر دو روش را ترکیب کنم و دانش آموزان هم  موافقت کردند که رویکرد جدید را با من امتحان کنند.

ما نشست ها را با سرفصل سطحC و انجام فعالیت ها یک با در هفته در زمان ناهار و استراحت  شروع کردیم. می خواستم آنها یاد بگیرند که حجم کار را به آرامی کنترل و مدیریت کنند تا بتوانند نمرات خود را در چند مرحله بهبود بخشند. ما بر روی  واژگان، لیستهایی از کلمات و پاسخ به سوالات در  گفتگوهای کوتاه متمرکز شدیم. در این سطح مدیریت زمان و سرعت بخشی به یادگیری با توجه به حجم مطالب را یاد می گرفتند و این هدف را با واژه ها و پاسخ های کوتاه ادامه دادیم. هنگامی که آنها توانستد  به طور مداوم فعالیت های سطح Cرا انجام دهند، از تست داده ها و ورودی آنها برای تصمیم گیری در مورد اینکه آماده برای رفتن به سطح فعالیت B هستند، استفاده کردیم.

چه چیزی در این روش بسیار متفاوت بود؟ به جای بسته بندی های مشابه، من به  دانش آموزان مسئولیت  برنامه ها را دادم وجنبه شخصی سازی به فعالیت ها دادم و با آنها روابط قوی تری را برقرار کردم.  اجازه دادم که تکالیف خود را از لیست موجود انتخاب کنند و با شیوه و سرعت خود کار کنند. ماهر روز در مورد  استراتژی های  موفقیت  صحبت می کردیم و زمانیکه نمرات آنها از ۲۷ به ۴۷رسید جشن گرفتیم. در ادامه سال تحصیلی بعضی از آنهااز سطح Bدرآمدندواین افتخار من در آموزش بود.

به هر حال، با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رفتار آنها تغییر کرد چرا که از یادگیری لذت می بردند. آنها در سال تحصیلی هیچ جریمه ای نداشتند و من یاد گرفتم که نیاز دارم تا دانش آموزان را درک کنم بیش از آنکه آنها را مجازات و تنبیه کنم.دانش آموزان هم با توجه به تغییر رویه تدریس بیشتراز همیشه تدریس من را همراهی کردند و در کلاس درس با دیگر دانش آموزان هماهنگ شدند.

یک روش جدید ازتدریس

بنابراین این فرآیندها روش تدریس من را تغییر دادند. تدریس خود را دوباره ارزیابی کردم و متوجه شدم که واکنش ها و  پاسخ هایم اغلب باعث می شد که  رفتارها و واکنش های نامطلوبی را در دانش آموزان تحریک کند. وقتی روش تدریس را تغییر دادم، از دانش آموزانم عذر خواهی کردم. در روش تدریس جدید برای شناخت بهتر دانش آموزان با  اولیای آنان بیشتر ملاقات داشتم  و تقریبا هر هفته  رشد و پیشرفت  دانش آموزان را با آنها به اشتراک می گذاشتم  و از آنان همکاری بیشتر  برای انجام مسائل مربوط به ناسازگارهای فرزندانشان را خواستم. گاهی اوقات والدین ازهم جدا ا زندگی می کردند اما با این حال آنها متحدان مهمی  بودند که به من کمک کردند تا  رفتارهای  مثبت دانش آموزان  را در یادگیری تقویت کنم. کلاس ما دیگر محیط سمی و آشفته ای نبود. هر کس می توانست به راحتی و آرامش  نفس بکشد و درس های خود را یادبگیرد.

هنگامی که در کلاس تحت مدیریت ما نزاع و اختلافی با دانش آموزان پیش می آید ، قبل از اینکه دانش آموزان را به داشتن مشکل  متهم کنیم، باید به شیوه های تدریس و رفتاری خود نگاه کنیم. مسائل و چالش ها زمانی  بوجود می آیند که دانش آموزان احساس مطلوب و وابستگی به محتوا یا شخص ارائه دهنده  محتوا ندارند. مشکلات من در نتیجه روش تدریس و رفتارهای منسوخ  شده ام بود، نه دانش آموزان. اگر مطالب و محتوا را بیش از حد آسان یا بیش از حد سخت کنید، هیچ کس برنده نخواهد شد. اگر شما رویکرد سنتی، معلم محور را بپذیرید و دائما دانش آموزان را مجبور کنید با قوانین و مقررات سختگیرانه مطابقت داشته باشند،آنها احساس خشم و غفلت خواهند کرد و ناسازگاری های رفتاری در کلاس درس ترویج داده خواهد شد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: