در این مطلب به چند سوال رایج درباره سطح ایمنی ایجاد شده پس از دریافت واکسن کرونا و احتمال نیاز به دوز تقویت کننده پاسخ داده شده است.
دیدارنیوز ـ یک عامل مهم در دستیابی به ایمنی گلهای در برابر سارس-کوو-۲ (ویروسی که باعث کووید-۱۹ میشود) مدت زمانی است که واکسنها از شما محافظت میکنند.
اگر واکسن در مدت زمان طولانی به خوبی کار کند، محافظت بهینه از بخش قابل توجهی از مردم و در نتیجه سرکوب یا از بین بردن کامل بیماری آسانتر میشود. با ادامه واکسیناسیون کرونا، توجه افراد به طور فزایندهای به تزریق تقویت کننده معطوف شده است که در صورت کاهش آن، باید چارهای اندیشید. اما آیا دوز سوم مورد نیاز است؟ و اگر چنین است، زمان مناسب آن چه هنگام است؟
وجود آنتی بادیها در برابر سارس-کوو-۲ به عنوان شاخص ایمنی استفاده میشود و سطوح بالاتر نشان دهنده حفاظت بیشتر است. هنگامی که سطح آنتی بادی به زیر یک آستانه خاص کاهش یافت یا به طور کامل ناپدید شد، فرد در معرض عفونت مجدد قرار میگیرد.
در ابتدا، دانشمندان مشاهده کردند که سطح آنتی بادی افراد بلافاصله پس از بهبودی از کووید-۱۹ به سرعت کاهش مییابد؛ با این حال اخیرا ما علائم مثبتی از ایمنی طولانی مدت را مشاهده کرده ایم، به طوری که سلولهای تولید کننده آنتی بادی در مغز استخوان هفت تا هشت ماه پس از عفونت با کووید-۱۹ شناسایی شده اند؛ علاوه بر این دانشمندان شواهدی از سلولهای T حافظه (نوعی سلولهای ایمنی) بیش از شش ماه پس از عفونت مشاهده کرده اند.
مطالعه روی بیش از ۹۰۰۰ بیمار کرونایی بهبود یافته در آمریکا تا نوامبر ۲۰۲۰ نشان داد که میزان عفونت مجدد تنها ۰.۷ است. این یافتهها با مطالعه کمی جدیدتر که نشان میدهد عفونت مجدد پس از کووید-۱۹ بسیار نادر است، حداقل در کوتاه مدت، بسیار نزدیک است.
در حالی که به نظر میرسد به دنبال عفونت کووید-۱۹ سطح حفاظت پایداری وجود دارد، اما اگر به کووید مبتلا شده اید، واکسیناسیون هنوز هم ارزشمند است.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد واکسیناسیون پس از بهبودی در مقایسه با ایمنی «طبیعی» در برابر عفونت یا مصونیت ناشی از واکسیناسیون منجر به افزایش سطح ایمنی میشود. به نظر میرسد افرادی که دارای به اصطلاح «ایمنی ترکیبی» هستند، طیف متنوعی از آنتی بادیها را نشان میدهند.
واکسنهایی که در استرالیا و اکثر کشورهای غربی علیه کووید -۱۹ به کار گرفته میشوند، از دو دسته هستند.
آنهایی که توسط آسترازنکا و جانسون اند جانسون تولید میشوند واکسنهای ناقل ویروسی هستند که از آدنوویروس (که باعث سرماخوردگی میشود) برای تقویت سیستم ایمنی بدن برای پاسخ به سارس-کوو-۲ استفاده میکنند.
واکسنهای تولید شده توسط فایزر و مدرنا از فناوری مبتنی بر mRNA استفاده میکنند. RNA پیام رسان دستورالعملهای موقت برای ساخت پروتئین سنبله کروناویروس را به سلولهای شما میدهد و به سیستم ایمنی بدن میآموزد که در صورت مواجهه با ویروس از شما محافظت کند.
برای واکسنهای ناقل ویروس، علیرغم آزمایشهای در حال انجام، اطلاعات کمی در مورد مدت زمان پاسخ آنتی بادی در دسترس است. مطالعات اولیه اثربخشی را برای یک تا دو ماه نشان داد، اما مدت زمان حفاظت و اینکه آیا به تقویت کننده نیاز است یا خیر، نیاز به ارزیابی بیشتری دارد.
واکسنی مشابه آسترازنکا علیه کروناویروس مرتبط (سندرم تنفسی خاورمیانه یا MERS) سطح آنتی بادی پایدار را در یک دوره پیگیری ۱۲ ماهه نشان داد. این امر به حفاظت پایدار در برابر ویروسهای کرونا مشابه امید میدهد.
واکسنهای فایزر و مدرنا، اولین واکسنهای مبتنی بر فناوری mRNA هستند که برای استفاده انسان تایید شده اند؛ بنابراین هنوز تحقیقات مهمی برای ارزیابی ماهیت و مدت ایمنی آنها ایجاد میشود.
جالب اینجاست که «مراکز جوانه زایی» در غدد لنفاوی افرادی که با واکسن فایزر واکسینه شده اند، شناسایی شده است. اینها به عنوان سایتهای آموزشی برای سلولهای ایمنی عمل میکنند و به آنها یاد میدهند که سارس-کوو-۲ را بشناسند که نشان دهنده پتانسیل محافظت طولانی مدت است.
مطالعات اولیه تنها کارآیی کوتاه مدت را مورد ارزیابی قرار داد، اما تحقیقات اخیر فعالیت آنتی بادی قوی را در شش ماه نشان داده است.
مدیکال اکسپرس همچنین نوشت: در گونههای مختلفی مانند دلتا که درصد انتقال بالایی داشته و به طور بالقوه خطرناکتر هستند، احتمالا تمایل به دریافت دوز تقویت کننده واکسن را افزایش میدهند. همه واکسنها نسبت به دلتاکرونا به میزان قابل توجهی کاهش مییابد، بنابراین هرگونه کاهش حفاظت در طول زمان میتواند مشکل سازتر از ویروس اصلی سارس-کوو-۲ یا انواع دیگر باشد.
نسخه چاپی اخیر (مطالعهای که هنوز مورد بررسی مجدد قرار نگرفته است) نشان داد که محافظت در برابر نوع دلتا با واکسنهای فایزر و آسترازنکا طی سه ماه کاهش یافته است.
این تحقیقات در انگلیس نشان داد که واکسن در جلوگیری از ایجاد بار ویروسی بالا در افراد ۱۴ روز پس از دوز دوم موثر بود، اما در ۹۰ روز به ۷۸ درصد کاهش یافت. آسترازنکا نیز در ۱۴ روز ۶۹ ٪ در برابر ویروس همان اندازه موثر بود و پس از ۹۰ روز به ۶۱ ٪ کاهش یافت.
این مطالعه نشان میدهد افراد واکسینه شده مبتلا به دلتا هنوز مقادیر زیادی ویروس (بار ویروسی) را حمل میکنند. دوزهای تقویت کننده سوم برای کاهش این عفونتهای موفقیت آمیز و انتقال بعدی مهم خواهند بود.
اگرچه مطالعه بریتانیایی بیشتر به عفونتها و نه بستری شدن یا مرگ و میر پرداخته است، اما دادههای سراسر جهان همچنان نشان میدهد که افراد واکسینه نشده اکثریت قریب به اتفاق بیماران مبتلا به بیماریهای جدی را تشکیل میدهند؛ با این وجود دانشمندان در حال بررسی این موضوع هستند که چگونه تضعیف ایمنی میتواند بر محافظت در برابر پیامدهای جدیتر کووید-۱۹ تاثیر بگذارد.
برخی واکسنها نتایج مثبتی از آزمایش دوز سوم برای افزایش ایمنی گزارش کرده اند، بنابراین تعدادی از کشورهای جهان به دنبال تقویت ایمنی با تزریق دوز سوم هستند. البته این اقدام برای ارائه دوزهای سوم در برخی از کشورهای با درآمد بالا نگرانیهای اخلاقی را ایجاد کرده است، زیرا بسیاری از افراد در سراسر جهان هنوز نمیتوانند به دوز اول یا دوم دسترسی داشته باشند؛ این در حالی است که تعدادی از کشورها در پاسخ به افزایش گونه دلتا، دوزهای تقویت کننده را برای افراد در معرض خطر مجاز اعلام کرده اند؛ این شامل افراد مسن و کسانی است که سیستم ایمنی آنها مختل شده و برای مبارزه با افزایش خطر بیماریهای شدید و کاهش حفاظت نیاز به دریافت دوز تقویتی هستند.