واکسن کم است، تعطیلی کوتاه مدت اعلام شده، جادهها علیرغم همه هشدارهای پلیس باز است و مثلث مرگ به خوبی عمل میکند. کشتهها حالا از ۶۰۰ نفر در روز گذشته است و کرونا از کشته پشته ساخته است.
دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: مقایسه روند واکسیناسیون در ایران با کشورهای دیگر به ویژه چین و آمریکا که چندین برابر ما جمعیت دارند، قیاس مع الفارق است، اما جالب است بدانید در آمریکا از ۵ ایالتی که جمعیت ۱۴ میلیونی دارد با واکسینه کردن آمار مبتلایانش را به ۵۸۰ بیمار و ۱۲ فوتی رسانده و در مقابل ۵ ایالتی که جمعیت ۱۵ میلیونی دارد و کمترین آمار واکسینه را دارد آمار مبتلایانش ۶۶۰۰ و فوتیهایش به ۱۰۴ نفر رسیده است؛ و اما در ایران از ۶۰ میلیون نفری که باید واکسینه شوند تنها ۱۸ میلیون نفر واکسن دریافت کردند که حدود چهار میلیون نفر آن دز دومی هستند.
اگر اطلاعات دقیقی درباره واکسیناسیون در ایران ندارید، ما در این گزارش به تفصیل آن را شرح میدهیم؛ جمعیت ایران حدود ۸۵ میلیون نفر است و برای اینکه بتوانیم کرونا را کنترل کنیم باید ۷۰ درصد جمعیت یعنی حدود ۶۰ میلیون نفر واکسینه شوند و برای این جمعیت چیزی حدود ۱۲۰ میلیون دز واکسن لازم است.
آمارها نشان میدهد که ۱۸ میلیون و ۵۸۱ هزار و ۲۲۶ نفر واکسن دریافت کردهاند یعنی هنوز ۱۰۰ میلیون دز واکسن نیاز است که بتوان جمعیت هدف را واکسینه کرد؛ اگر آن طور که وزیر بهداشت گفته روزانه ۴۰۰ هزار نفر واکسینه شوند یعنی ۲۵۲ روز زمان لازم است که همه جمعیت واکسینه شوند یعنی سوم اردیبهشت سال ۱۴۰۱!
البته طی کردن این روند به عوامل زیادی بستگی دارد، اول اینکه مسئولان به قولی که بابت وارد کردن ۳۰ یا ۴۰ میلیون دز واکسن وارداتی دادهاند وفادار بمانند، دوم اینکه تعداد واکسینه کردن همان ۴۰۰ هزار نفر در روز باقی بماند و از همه مهمتر کشورهای فروشنده واکسن بدقولی نکنند! البته به همه این عوامل جهش نیافتن ویروس کرونا را هم باید اضافه کرد...
بیشتر بخوانید:تعطیلات پنج روزه کرونا و تکرار تدابیر بیفایده!
تعطیلی کارآمد یا رونق بخشیدن به سفر!
اولین اتفاقی که پس از اعلام تعطیلیهای کرونایی میافتد، شلوغ شدن جادهها و ترافیک سنگین در راههای است که به شمال ختم میشود، فرصتی که ستاد کرونا پس از تعطیلی به همیشه در سفران میدهد تنها منجر به افزایش آمار مبتلایان میشود که در هفتههای بعد نمود پیدا میکند؛ به همین دلیل خیلیها این تعطیلیها را تنها رونق بخشیدن به سفر میدانند و این فرصت را تنها ستاد مقابله با کرونا برای آنان فراهم میکند؛ هر چند که رئیسی اعلام کرد که ورود و خروج همه شهرها و استانها بسته است و حتی مجوزها هم اعتبار ندارد، اما انتشار فیلم و عکس از ترافیک جاده چالوس در شنبه شب و یکشنبه صبح نشان میدهد که خیلی هم سخت گیریها برای مردم اهمیتی ندارد و حتی آنها صابون ساعتها ماندن در ترافیک و جریمه شدن را هم میپردازند به امید اینکه چند روزی را از شهرهای شلوغ به ویژه تهران فرار کنند و خود را به کوه و دریا برسانند.
البته غیر از اعلام ستاد کرونا برای ممانعت از ورود و خروج از شهرها و استانها برخی از استانهای گردشگری که پر سفر هم هستند دست به کار شدند و برای این تعطیلات راههای ورود و خروج استانهایشان را پلمپ و اعلام کردند که کسی را راه نمیدهند؛ استان گیلان و مازندران که همواره بیشترین مسافر را در هر زمانی دارد رسما اعلام کردهاند که راههای ورودی استانهایشان را بستهاند، اما پرسش اینجاست که این حجم از مسافری که تهران را به قصد رسیدن به شهرهای این استانها ترک کردهاند چه میشوند آیا آنقدر سخت گیریها جدی است که مسافران را از مقاصد خود برگردانند؟ تجربه ثابت کرده که خیلی هم این تصمیمهای احساسی لحظهای جوابگو نیست و کسی به آن اهمیت نمیدهد.
از سوی دیگر پلیس راه میگوید تمامی مبادی ورودی منتهی به استان بسته است و خودروهای غیربومی بازگشت داده میشوند، اما سوال اساسی این است که حجم بی شمار خودروهای غیربومی چگونه وارد استان میشوند؟
گزارشها حاکی از آن است که ورودیهای مازندران از مسیر سوادکوه، کندوان و ... شلوغ و پرتردد است و خودروهای زیادی اصرار به ورود به مازندران را دارند که برخی بازگشت داده میشوند و تعداد قابل توجهی نیز با جریمه جواز حضور به استان را پیدا میکنند.
مازندران که هنوز از تبعات تعطیلیهای گذشته رهایی نیافته و هر روز شمار بیماران کرونایی آن رو به افزایش و به مرز چهار هزار نفر رسیده است، با تعطیلات جاری در وضعیت فوق العاده بحرانی قرار خواهد گرفت. ستاد ملی کرونا و متولیان امر بر ممنوعیت سفر تاکید دارند، اما هر لحظه بر شمار ورود خودروهایی با پلاکهای غیربومی در مناطق مختلف استان افزوده میشود و هیچ کس هم مسئولیت این وضعیت را نمیپذیرد.
بیشتر بخوانید:وضعیت کرونا قرمزتر، تخت کمتر، دارو کمیابتر، کشتهها بیشتر!
با اعلام تعطیلی ۵ روزه در کشور این موضوع مطرح شد که این تعطیلی هم دردی از مردم دوا نمیکند و با توجه به اوج گیری کرونا کشور نیاز به لاک داون دارد که علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد مقابله با کرونا اجرای چنین تصمیمی را غیر ممکن میداند و میگوید: ۱۴ روز لاک داون موقتا اثر دارد، اما مانند یک فنر فشرده خواهد بود که تا آن را رها کنیم مجددا افزایش مییابد و بالا میرود. نظر ما هم اعمال تعطیلی ۱۴ روزه بود، اما آیا این کار شدنی است؟ خیر امکان پذیر نیست. اما اگر همین ۶ روز محدودیت به درستی اجرا شود و پس از آن پلن b اجرایی شود قطعا تعطیلات این بار هم موثر خواهد بود.
او درباره پلن b این طور توضیح میدهد: قرار است که برای بازگشت به کار و بازگشاییها، تعطیلی ۶ شغلی را که عامل اصلی انتقال ویروس هستند را ادامه دهیم. رستورانها، تالارها، مراکز ورزشی سرپوشیده و فاقد تهویه، نمایشگاهها، استخرها و... شامل این پلن هستند.
در حالیکه مردم بی توجه به هشدارها راهی سفر هستند، شنیدن خبر تمام شدن واکسن در بسیاری از استانها و وخیم شدن شرایط افزایش مبتلایان و بستریها هم هیچ خدشهای به تصمیم آنها برای نرفتن به سفر وارد نکرد.
این بی توجهی در یک ماه اخیر نسبت به استان خراسان رضوی آنقدر ادامه داشت و پروازهای ورودی به این استان رکورد زد که حالا سامان دادن به وضعیتی که این روزها در شهر مشهد و بیمارستانهای آن حاکم است از عهده هیچ کس بر نمیآید و تنها راهکار مقطعی که برای این وضعیت اندیشیده شد کم کردن تعداد پروازها بود که به نظر میرسد خیلی تاثیری در روند صعودی مبتلایان و فوت شدگان نداشته است.
حالا سرنوشت مشابهای در انتظار شهرهای شمالی است هر چند که شهرهای استان مازندران خیلی وقت است که اوضاع خوبی ندارد و حالا ورود حجم زیادی مسافر به این استان میتواند سرنوشت سیاه تری را نسبت به خراسان رضوی رقم بزند.
رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت، درباره روند واکسیناسیون در کشور هم میگوید: ۸۴۰ پایگاه تجمیعی واکسیناسیون و ۳۱ هزار تیم واکسینتور داریم و در مورد واکسن خوشبختانه تا پایان مردادماه ۱۰ میلیون دز واکسن وارداتی و تا پایان شهریور ۲۰ میلیون دز دیگر به دستمان میرسد. برای مهر و آبان نیز دو تا محموله ۱۵ میلیونی و در نهایت واردات ۶۰ میلیون دز قطعی است.
اگر خوشبینانه واکسنهای خریداری شده تا زمان گفته شده وارد کشور شود و تزریق واکسن هم سرعت بیشتری بگیرد شاید امیدی به بهتر شدن اوضاع و تک رقمی شدن آمار فوتیها و مبتلایان داشته باشیم.