مذاکرات برای احیای برجام در دولت رئیسی ادامه مییابد. رحمن قهرمانپور تحلیلگر مسائل سیاسی در مورد سرنوشت برجام میگوید ایران و آمریکا هر خواهان توافق هستند اما رسیدن به توافق تنها با با خواست طرفین پیش نمیرود.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: مدت کمی تا ساکن شدن دولت جدید در پاستور مانده است. عباس عراقچی، رئیس هیات مذاکره کننده ایران در توئیتر خود رسماً اعلام کرده که مذاکرات وین باید منتظر دولت جدید در ایران بماند. در واقع حل پرونده احیای برجام به دولت ابراهیم رئیسی منتقل شده است.
با تعویق افتادن در دور هفتم مذاکرات وین، آمریکا از طرحهای جدید برای تحت فشار قرار دادن ایران خبر میدهد. خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام آمریکایی گزارش داد که واشنگتن اعمال سختگیریهای بیشتر علیه صادرات نفت ایران به چین را مورد بررسی قرار خواهد داد. بی شک آمریکاییها نگران تصمیمات دولت جدید ایران در خصوص مذاکرات وین هستند.
با این حال واشنگتن هنوز به دنبال حل بحران برجام با روش مذاکره است. این موضوع را از صحبتهای ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا میتوان دنبال کرد. او به تازگی اعلام کرده است: «تاریخ برگزاری دور هفتم مذاکرات مشخص نشده است. ما بارها و بارها اعلام کردهایم که آماده پیشروی در مسیر احتمالی بازگشت به پایبندی مشترک به برجام هستیم و عزم لازم را داریم. ما میدانیم که دولت ایران در دوره انتقالی است. آنها باید تصمیمهایی در درون سیستم خود اتخاذ کنند.» همچنین رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به تازگی گفته است که آمریکا از ابتدای مذاکرات احیای توافق هستهای به وضوح گفته است اگر ایران به پایبندی به تعهداتش بازگردد، آنها هم به توافق هستهای باز میگردد و تحریمهای دوران ترامپ را لغو میکند. در حقیقت به نظر میرسد واشنگتن سعی دارد به روشهای مختلف تهران را به میز مذاکره بازگرداند.
شرایط احیای برجام این روزها نامشخص است و هنوز معلوم نیست که دولت رئیسی چه تصمیمی برای مذاکرات وین دارد. برای بررسی شرایط پیشروی پرونده احیای برجام دیدار با رحمن قهرمانپور، کارشناس بینالملل گفتگو کرد.
رحمن قهرمانپور در مورد اینکه چرا دولت روحانی نتوانست به توافق برسد و بدون هیچ میراثی پاستور را ترک میکند، میگوید: «در واقع به جای اینکه بگوییم چرا در دولت روحانی توافق شکل نگرفت، باید بگوییم چرا در مورد توافق احیای برجام اجماع نظر حاصل نشد؟ زیرا از گذشته در خصوص پرونده هستهای اجماع نظری (همیشه نه به صورت قطعی) ایجاد میشد و بعد دولت به نمایندگی حاکمیت میرفت و توافق میکرد. همیشه قاعده به این شکل بود و اینگونه نبود که دولت به تنهایی تصمیم بگیرد و اجرا بکند، بلکه یک مجموعهای تصمیمات را میگرفت. برای نمونه شورای امنیت که از هر سه قوه در آنجا حضور دارند، تصمیم میگیرند و بعد دولت موظف میشد که آن تصمیم را به عنوان تصمیم نظام اجرا میکنند. این بار وقتی نتیجه مذاکرات به شورای امنیت ملی رفت، آنجا اجماع نظر حاصل نشده که دولت روحانی مذاکره را تمام کند و احیای برجام نهایی شود.»
در مورد تغییرات در تیم مذاکره کننده قهرمانپور بیان میکند: «اینکه تیم مذاکراتی تغییر میکند یا خیر؟ به نظر میرسد جواب مثبت است. در تیمی که در حال حاضر در وین بودند، از وزارت نفت، وزارت خارجه، انرژی اتمی و... حضور دارند. پیش از این هم تغییر تیم مذاکره کننده را شاهد بودهایم تیمی که مذاکرات اولیه برجام را انجام داد که شامل آقای تخت روانچی و بعیدی نژاد بودند کنار گذاشته شدند و به عنوان سفیر رفتند به نیویورک و لندن و آنجا ادامه کار دادند. تیم فعلی نیز که شکل گرفته است تکیهاش بر آقای عراقچی است. به نظر میرسد دولت آقای رئیسی این تیم را عوض میکند و سعی دارد رویهها در سیاست خارجی را عوض بکند. باید منتظر باشیم تا ببینیم که چقدر این تغییر اساسی یا جزئی خواهد بود.»
این کارشناس بینالملل در مورد روند برجام در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی میگوید: «بحث برجام بحث دولت به تنهایی نیست و باید یک اجماع نظری ایجاد شود. اینگونه نخواهد بود که دولت آقای رئیسی به تنهایی تصمیم بگیرد که مذاکره بکند یا نکند. البته طبیعی است که قوه مقننه و قوه قضاییه به دلیل ساختاری و میزان تخصصی که دارند خیلی نمیتوانند در موضوع ورود کنند؛ ولی وقتی موضوع به سطح کلان میرسد نظر آنها اهمیت پیدا میکند. در واقع این مورد آقای رئیسی باید بتواند نظر حاکمیت را جلب بکند، یعنی اجماع نظر ایجاد بکند؛ بنابراین مهم است که اجماع ایجاد بکند. به عبارت دیگر موفقیت آقای رئیسی در انجام مذاکرات تا حد زیادی به توانایی این دولت و توانایی او در ایجاد اجماع نظر بستگی دارد. اگر این اجماع نظر ایجاد شود طبیعتاً احیای برجام راحتتر میشود. ولی اگر اجماع نظر حاصل نشود کار سخت و دشوار خواهد بود.»
قهرمانپور در مورد تهدیدات آمریکاییها در مورد فشار به ایران اینگونه تحلیل میکند: «وقتی ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر مذاکرات را به تاخیر میاندازد، آمریکا هم بیکار نمینشیند. آنها هم میخواهند فشار بیاورند که ایران پای میز مذاکره برگردد. طبیعی است که در چند ماه آینده هم ایران از یک طرف اقداماتی انجام دهد تا آمریکا را تحت فشار بیشتری بگذارد و امتیازات بیشتری بگیرد و از آن طرف هم آمریکاییها هم تلاش میکنند فشار بیشتری به ایران وارد کنند تا ایران زودتر توافق را امضاء بکند؛ چنین رویکردی طبیعی است. ما انتظارمان این بود که توافق دو الی سه هفته قبل انجام شود. وقتی انجام نشده است طبیعتاً دو طرف خود را برای دور جدید چانه زنی و گرفتن امتیاز آماده میکنند؛ بنابراین شرایط دوباره برمیگردد به شروع مذاکرات که هر طرف سعی میکند امتیاز بیشتری بگیرد.»
در آخر رحمن قهرمانپور آینده پرونده احیای برجام را اینگونه توضیح میدهد: «من معتقد هستم هر دو طرف یعنی ایران و آمریکا به این توافق احتیاج دارند، بنابراین در نهایت این اتفاق میافتد. اما از آن طرف مسئلهای که فعلاً باعث بن بست شده این است که هر دو طرف امتیاز بیشتری میخواهند و همچنین حاضرند امتیاز کمتری بدهند. رفع این بن بست موقتی که ایجاد شده بستگی به ابتکار عمل طرفین دارد. ممکن است که این بن بست با اراده دو طرف برای توافق کردن شکسته شود. یا ممکن است روند تحرکات طوری باشد که از کنترل هر دو طرف خارج شود و مسیر مذاکره بهم بریزد. چون در عالم واقعیت مذاکره کردن تابع یک متغیر نیست؛ یعنی صرف اینکه دو طرف مجبور به توافق هستند، کفایت نمیکند و موضوعات دیگری نیز اهمیت دارد؛ بنابراین تبدیل خواست و نیت به عمل در عالم سیاست یک مسیری را باید طی کند و بلافاصله اتفاق نمیافتد. ما میدانیم از فروردین امسال دو طرف ارادهشان در این است که توافق بشود و این مشخص است. کسانی که در مذاکرات وین حضور دارند و ایران و آمریکا به این موضوع بارها اشاره کردند، ولی مجموعهای از عوامل به وجود آمده که هنوز ما را به آن مقصد نهایی یعنی توافق، نرسانده است. این عوامل هم در ادامه ممکن است ادامه پیدا کند؛ بنابراین من در اینکه هر دو طرف میخواهند توافق بشود تردیدی ندارم و خواسته آنها این است. ولی شرایط موجود به گونهای است که شما با قاطعیت نمیتوانید بگویید که این توافق حتما دو ماه دیگر انجام میشود یا هفت ماه دیگر یا .... زیرا، چون عالم سیاست یک عالم متغیر است. برای مثال اگر مسائل داخلی آمریکا به سمتی برود که جو بایدن بیشتر از امروز گرفتار و درگیر سیاست داخلی آمریکا شود، در آن صورت بایدن ممکن است موضوع توافق با ایران را از دستور کار خارج بکند و این موضوع دور از انتظار نیز نیست.»