آیا تعریف و تمجید از فیلم جدید اصغر فرهادی در جشنواره کن به معنی بردن جایزه از این فستیوال مهم و بزرگ در جهان سینما است؟
دیدارنیوز: هفتاد و چهارمین فستیوال سینمایی کَن چند روزی است که در این شهر ساحلی جنوب فرانسه آغاز به کار کرده و طبیعتا اخبار سینمایی در جهان متاثر از نمایش فیلمهای حاضر در این جشنواره است. دیروز فیلم قهرمان، اثر اصغر فرهادی برای نخستین بار به نمایش درآمد و مراسم فرش قرمز نیز برای عوامل فیلم که به فرانسه رفتهاند برگزار شد. دیروز در رسانههای فارسی زبان، گزارشهای ستایشآمیزی از این فیلم و توجهی که به آن شده منتشر شد. گرچه هنوز اطلاعات بیشتر و نگاه منتقدان درباره این فیلم منتشر نشده اما به نظر میآید استقبال مخاطبان فارسیزبان و اهل سینمای ایران نسبت به اکران اول این فیلم با نوعی هیجانزدگی همراه شده که البته نسبت به شرایط روز چندان هم دور از انتظار نبوده است.
حسین معززینیا منتقد فیلم و سردبیر ماهنامه سینمایی ۲۴ که مدتی است در کانادا زندگی میکند چندین بار در فستیوال کن حضور داشته و در صفحه اینستاگرامی خود به نکاتی که اشاره کرده که شاید بسیاری از علاقمندان سینما از آن مطلع نباشند. خواندن این متن باعث میشود بتوانیم تحلیل درستتری درباره موفقیت فیلم تازه اصغر فرهادی در این فستیوال داشته باشیم:
«بار دیگر فیلمی از اصغر فرهادی در جشنوارهی کن حضور پیدا کرده تا شور ملی و عرق وطن به اوج برسد، گروه کثیری هنوز جشنواره به نیمه نرسیده پیشبینی کنند فیلم قهرمان قطعاً برندهی نخل طلا خواهد شد، بدون اینکه بقیهی فیلمها را دیده باشند. استدلال هم این است که بعد از نمایش فیلم برایش هشت دقیقه، به روایتی نه دقیقه، به روایتی دیگر ده دقیقه و سی ثانیه کف زدهاند! این متنها را هم کسانی تولید و منتشر میکنند که در وطن نشستهاند از فاصلهای چند هزار کیلومتری وقایع جشنواره را تحلیل میکنند. مسابقات یورو تمام شده و حالا نوبت به محاسبهی امتیازها و جمع و تفریق اعداد برای پیشبینی برندهی نخل طلا رسیده.
امیدواریم نخل طلا و هر جایزه و افتخار ممکن دیگر نصیب فیلم جدید آقای فرهادی عزیز شود، ولی فارغ از این، ضروری به نظر میرسد به یکی دو نکته توجه کنیم:
فیلمهای بخش مسابقه در جشنواره کن، در سئانسهای متفاوتی نمایش داده میشود. سئانس اول صبح در سالن بزرگ لومییر ویژهی منتقدان و روزنامهنگاران است. بهطور معمول، اولین نوبت نمایش فیلم همانجا اتفاق میافتد. در همان روز، نزدیک غروب یا آخر شب در سالن دبوسی، همان فیلم برای دیگر منتقدان و نویسندگانی که به نمایش صبح نرسیدهاند تکرار میشود. وسط این دو نوبت نمایش، یا گاهی در روز بعد، مراسم فرش قرمز همان فیلم برگزار میشود که ویژهی عوامل فیلم است و مهمانان رسمی جشنوارهی کن. در این سئانس که با عبور عوامل فیلم از روی فرش قرمز همراه است، مدیران فستیوال میزبان فیلمیاند که انتخابش کردهاند و عواملش را دعوت کردهاند. بنابراین لباس رسمی میپوشند و تمامی آداب ممکن را به جا میآورند. عوامل فیلم وقتی وارد سالن میشوند تشویق میشوند، در انتها هم تشویق میشوند.
اوضاع و احوال این سئانس کاملاً متفاوت است. تعدادی از حاضران در این نوبت نمایش، برگزارکنندگان جشنوارهاند، بقیه هم سینماگرانی که به جشنواره دعوت شدهاند تا فیلمهای همکارانشان را تماشا کنند یا شرکتکنندگان در بازار فیلم. در این نمایش رسمی اساساً آدمها میدانند که باید دست بزنند و سازندگان یک فیلم را تشویق کنند. آمدهاند برای همین کار. برای ضعیفترین فیلمها هم مدت مشخصی دست میزنند چون این یک افتتاحیهی رسمی است و بناست آداب رعایت شود نه اینکه فیلم نقد شود. در این نوبت نمایش، بهندرت عضوی از جامعهی منتقدان و اهل رسانه در سالن حضور پیدا میکند، اگر هم بتواند بلیت دریافت کند به گوشهها یا بالکن هدایت میشود.
در آن نمایشهای دیگر که ویژهی منتقدان است، کسانی شاید وسط فیلم غر بزنند، هو کنند، به دیالوگی یا صحنهای بلند بلند بخندند یا سالن را ترک کنند. در پایان هم لزوماً کسی دست نمیزند، یا اگر تشویقی اتفاق بیفتد در حد سی ثانیه یا حداکثر یک دقیقه است.
بنابراین مدت زمان تشویق فیلم در آن سئانس نمایش رسمی، ملاک هیچ چیز نیست. فیلم جدید اصغر فرهادی بر مبنای نقدهایی که تا الان منتشر شده متوسط به بالا ارزیابی شده. جایزه بردن یا نبردنش هیچ ارتباطی با دقایق تشویق شدن در سالن ندارد، بلکه به تصمیم هیئت داوران وابسته است و باید در نظر داشت با حضور اسپایک لی در صدر این هیئت و پوستر رسمی این دوره که تصویر ایشان را با نخلهای کن قاب گرفته، نباید تردید کرد فیلمهایی جایزه خواهند برد که حواسشان به نمایش مظلومیت اقلیتها بوده و «حرف» روز را میزنند. اگر در فیلم فرهادی نشانهای از «حرف» روز دیده شود، قاعدتاً جایزهای خواهد برد و در مراسمهای سینمایی بعدی هم به موفقیت خواهد رسید.
نکتهی آخر هم اینکه اینها همه قیل و قال جشنوارههاست، دو روز دیگر فراموش میشود. ماندگاری فیلمها را این جایزهها تعیین نخواهد کرد. جدایی نادر از سیمین امروز هم فیلم درخشانی است حتی اگر اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را نبرده بود، و فروشنده فیلم خوبی نیست حتی اگر اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را برده باشد.»