از «توپکاپی تا سعدآباد» این هفته به بررسی این موضوع پرداخته که چرا ترکیه و رئیس جمهوری آن بهتر از هر جا و هر کس دیگر میتواند به عنوان میانجی بین روسیه و اوکراین نقش بازی کند.
دیدارنیوز ـ رضا قنبری*: دو ماه پیش وقتی در این ستون نوشتم "اردوغان برنامه فوریهاش را با ولادیمیرها هماهنگ میکند" حمله روسیه به اوکراین و دردسرهای ترکیه به عنوان شریک تجاری _امنیتی دو طرف قابل پیش بینی بود. اما جنگ طور دیگری پیش رفت! ولادیمیر زلنسکی لباس رزم پوشید و لشکر پرآوازه تزاری چنان گرفتار تیر غیب بایراکتارها و دوش پرتابها شد که تماس با ولادیمیرها برای یافتن راه مفرّی از این جنگ فرسایشی به مارچ و آوریل کشیده شد. چه آنکه در هفته جاری پس از توافق اولیه هیئتهای دیپلماتیک روسیه و اوکراین در استانبول، خبرهای از گفتگوی مستقیم اردوغان، پوتین و زلنسکی در رسانه انتشار یافت. به هرحال سربازان روس این روزها بیش از اشغال کییف به فکر بازگشت به مسکو هستند و اوکراین با ۵ میلیون آواره و مخروبهای از زیرساختهای اقتصادی قصد ادامه این جنگ تحمیلی را ندارد. اما هدفم در این یادداشت گزارش جنگ شرق اروپا نیست که مطمئناً در یک ماه اخیر درباره اش زیاد خوانده و دیده اید، بلکه قصدم پرداختن به سوالی است که در تعطیلات نوروزی بارها با آن مواجه شدهام.
«چرا ترکیه در هر مناقشهای میتواند میانجی باشد؟» یا «دلایل موفقیت اردوغان در "وسط بازی کردن" را نام ببرید؟»
فایل صوتی این یادداشت را بشنوید
از مثالهای بزرگ شروع کنیم! در مناقشه اتمی ایران و غرب وقتی برادرانمان در عراق، چین و پاکستان پول برق و گاز و نفت ایران را به دلیل تحریمهای آمریکا در بانکهایشان فریز کرده بودند، اردوغان با ندیده گرفتن تحریمهای غرب حساب گاز وارداتی خود با ایران را تسویه میکرد و درهمان حال روابط تجاری ـ سیاسی اش با آمریکا گرم بود یا در جنگ اسرائیل و فلسطین از یک سو کشتیهای حامل مواد غذایی ترکیه فرمانده شکستن حصر دریایی غزه بودند و از دیگر سو محکمترین پیمانهای امنیتی _نظامی اسرائیل درخاورمیانه با ترکیه بسته شده است. به موضوع خود برگردیم. چرا روسیه و اوکراین تنها در استانبول دور یک میز میتوانند جمع شوند و نه در هیچ کجای دیگر جهان؟
- ترکیه از نظر جغرافیایی و تاریخی به پل شرق و غرب معروف است و بدلیل اینکه تمام دردسرهای عالم به دعوای همین دو طرف مربوط میشود، بنابراین هیچ کس نمیخواهد پل پشت سرش را خراب کند. مثلاً به تنگه بسفر و اهمیت استراتژیک آن برای روسیه و اوکراین در دسترسی به آبهای آزاد نگاه کنید. یا لولههای که منابع انرژی را از خاورمیانه و حاشیه خزر به دلارهای اروپا وصل میکنند و بدون ترکیه هزینهای اقتصادی-امنیتی آن چند برابر میشود. ترکیه با قفقاز، اروپا، خاورمیانه و آفریقا مرز مشترک دارد و از این مزیت جغرافیایی بخوبی در جهت منافع سیاسی استفاده میکند. البته تاریخ آناتولی را فراموش نکنید. امپراطوری که تا همین ۱۰۰ سال پیش خاورمیانه استانهای آن بودهاند و در قرن شانزدهم تا پشت دروازههای وین پیش رفته است. اعتماد به نفسی که هرچند بعضی وقتها فجایعی چون اتحاد با آلمان در جنگ جهانی اول را پیش آورده، اما به هرحال حافظه تاریخی عامل مهم در ناخودآگاه جمعی سیاستمداران یک سرزمین است حتی اگر بخواهند آن را فراموش کنند.
- در خاورمیانه که تصمیمات سیاسی بیش از آنکه به منافع ملی مربوط باشد، نسبتی با علاقه ایدئولوژی رهبرانش دارد ترکیه یک استثنا است! مثلاً عربستان و مصر همواره در تیم آمریکا توپ میزنند و بدون اجازه برادر بزرگتر در هیچ تاکتیکی نمیگنجند یا تهران ساعتش همواره به وقت مسکو کوک است و پوتین و لاوروف در برنامههای بلندمدتشان حساب ویژهای روی ایران باز کردهاند. همین اتصال مذاکرات وین به جنگ اوکراین و نقش روسیه در احیای برجام مثالی واضح در این باره است که شرحش بماند برای متخصصان امور.
اما ترکیه سالهاست که از زیر سایه ناتو خارج شده و عطای یورو را به لقایش بخشیده است. مخصوصاً حالا در دوران ضعف اروپا که تحریم به ابزار اصلی سیاست خارجی آنها بدل شده و اتفاقاً اردوغان بعنوان یکی از مخالفان اختلاط اقتصاد و سیاست هیچگاه شریک اروپا نشده است چه آنکه با روسیه و چین که در رتبه اول و سوم روابط اقتصادی ایستادهاند در بسیاری از سیاستهای منطقهای در خاورمیانه و قفقاز مخالفت کرده است. استراتژی عملگرایانه که در تعریف بازی برد_برد با همه طرفها به درجه استاد تمامی رسیده است. البته ترکیه استقلال استراتژیک خود را بر پایه قدرت نظامی مستقل و قدرتمند، اقتصاد تریلیون دلاری و مهمتر از همه چرخش مسالمت آمیز قدرت بنا نهاده است. ویژگیهایی که در خاورمیانه، قفقاز و حتی شرق اروپا دور هم جمع نمیشوند. نمیخواهم بر کاستیهای سیاسی_اقتصادی و البته نقدهای مخالفان دولت چشم ببندم که اتفاقاً در همین ستون بارها به آن پرداخته ام، اما ترکیه در هزاره تازه از یک قدرت منطقهای به یک قدرت میانی جهانی مبدل شده و در این راه عدالت و توسعه نقش مهمی بازی کرده است. اردوغان در عصر ظهور مراکز متکثر قدرت جهانی به دنبال یک صندلی ثابت در بازی بزرگان است.
*روزنامهنگار و کارشناس مسائل ترکیه