دیدارنیوز ـ رضا قنبری: "امروز مسلمانان با اتحاد و همبستگی و رساندن تمدن خود به بالاترین سطح بشریت باید برای جلوگیری از شر دشمنانش بپاخواسته و شرق و غرب را از جنگ نجات دهند. هیچ قدرتی جز اتحاد بزرگ اسلامی نمیتواند این کار را انجام دهد".
این بخشی از آخرین بیانیه حزب رستاخیز عالی Yüce Diriliş Partisi در عاشورای امسال است. اسلامگرایان آرمانخواهی که در تمام سه دهه اخیر با هدف اتحاد گروههایی مختلف اسلامی در خاورمیانه تلاش کرده و حالا دبیرکل نامدار آنها، "سزای کاراکوچ Sezai Karakoç در ۸۸ سالگی چشم از جهان فرو بسته است. سیاستمداری اصولگرا که در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی با روایتهای مدرن از قصص قرآنی و احادیث دینی در قالب داستان، شعر و مقاله در روزنامههای بزرگ کشور نسلی را تربیت کرد که در دو دهه اخیر عرصه سیاسی را قبضه کرده اند. هر چند در عصر قدرت فرزندان، این پدر معنوی خود را بیش از هرچیز وقف اتحاد فرهنگی-تمدنی جهان اسلام کرد و از سیاست کناره گرفت.
فایل صوتی این یادداشت را این جا بشنوید
کاراکوچ در دهه ۳۰ میلادی در دیاربکر بدنیا آمد. علاقه به علوم انسانی و فقر خانواده، او را به سمت دبیرستانهای شبانه روزی کشاند و پایههای فکری او را شکل داد. هر چند در دانشگاه آنکارا حسابداری میخواند، اما با گروههای ادبیات و فلسفه دانشجویی همراه و نخستین شعرهای عاشقانه اش با عنوان "مونا روزا" Mona Roza در مجله "بویوک دوو" Büyük Doğu در دهه پنجاه منتشر شد. اشعاری با قالبهای فرمی تازه و پایبندی به سنتهای پیشین ترکیه که با استقبال فراوان مخاطبان همراه گشت. در ابتدایی دهه ۶۰ بعد از پایان خدمت سربازی و استخدام در اداره مالی استانبول، ستون تازهای در روزنامه صباح و ینی استانبول ایجاد و حول مفهوم "رستاخیز" و "تمدن" به موضوع بازگشت فرهنگ اسلامی به روزهای باشکوه پیشین پرداخت. هنرمند متفکری که بر پایه اسلام رحمانی سلسله مباحث انتقادی درباره تمدن اسلامی در رسانهها به راه انداخت و همین خوانش تازه در میان گروههای اسلامگرایی که در آن سالها به تازگی اجازه حضور در عرصه سیاسی را گرفته بودند با استقبال فراوانی مواجه گشت. نوشتههای ادبی که نه تنها چپ نبود بلکه با نمادهای اسلامی و همزیستی با تمدن غرب هر چند شبیه یک برادری ناتنی در میان موج دوم شعرای ترکیه رشد کرد، اما بیش از همه مورد توجه محافل فرهنگی - سیاسی قرار گرفت.
کاراکوچ که به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی آشنا بود در دهه هشتاد برای پیگیری ایده رستاخیز تمدنی از کارهای دولتی کناره گرفت و با راه اندازی انتشارات، مجله و حزب رستاخیز در ابتدای دهه ۹۰ به طور رسمی وارد سیاست شد. هرچند نگاه آرمانی که میخواست "روزهای خوب آینده را ببیند نه برای روزهای خوب گذشته بگرید" چنان دور از سیاست مداران متزلزل دهه ۹۰ ترکیه بود که حزبش بعد از هفت سال به دلیل عدم حضور در ائتلافهای انتخاباتی منحل شد. اما زندگی فرهنگی کاراکوچ هیچگاه متوقف نماند. انتشار منظم مجله رستاخیز و تالیف دهها جلد کتاب و مقاله درباره " آنچه اسلام میتواند به جهان امروز بگوید" از او متفکری صاحب منزلت در عرصه سیاسی-فرهنگی ترکیه ساخت. شاعری که با زبان مدرن از سنتها میگفت و در حالی که جوایز مهمی در عرصه هنری جهان و ترکیه به دست آورده متاسفانه تنها کتاب "چهل ساعت با خضر" او به فارسی برگردانده شده و حتی درمیان گروههای اسلامی ایران هم مهجور مانده است. کاراکوچ در سال ۲۰۰۷ بار دیگر با حزب رستاخیز عالی به سیاست برگشت و این بار نیز در کشاکش دائمی اردوغان و مخالفانش بی طرف ماند چه آنکه از دریافت نشان فرهنگی رییس جمهور در سال ۲۰۱۱ امتناع کرد. در تمامی این سالها حزب رستاخیز از تبلیغ ایده رهبرش برای تعریف اخلاقی از سیاست دست برنداشت و همین اصولگرایی، آنها را از ائتلاف با دیگر احزاب دور نگه داشت. هر چند همین تشکیلات سازمان یافته به کاراکوچ امکان داد در دهه پایانی عمرش با برگزاری گردهمایی منظم، ایده رستاخیز تمدنی خود را با علاقمندانش بهتر به اشتراک بگذارد. شاعری که سیاستمدار شد، اما هرگز همه چیز را فدای کسب قدرت نکرد.
خندیدی و باران آمد
بارانی رنگارنگ
که به گریه وا میداشت انسان را
تو صدایی داری صمیمی و گرم به سان چشمان آهویی زخمی
و پر احساس
به سان قلب آهویی زخمی