از کمبود آب در تهران گرفته تا سفر قالیباف به ترکیه و بررسی بودجه سال ۱۴۰۱ در مجلس، موارد جذاب و جالبی است که عوامالملک این هفته سراغ آها رفته است.
دیدارنیوز ـ عوامالملک:
با اینکه حدود ده روز از پاییز باقی مانده هوا، شبیه اوایل اردیبهشت است. فرقش این است که خیلی هم خشک است. انگار در نیمکره جنوبی زندگی میکنیم و فصلها جابهجا شدهاند. بالاخره همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید. مانند همه جمعهها چشم به راه بزرگواران شهرهای مختلف ماندم تا در خاطرهنویسی امروز کمک کنند. چراغ اول را تقریبا مثل همیشه احمد از مشهد روشن کرد. در مورد ربط حجاب نسوان با محل قرارگیریشان در تاریخ حرفهای سنگینی زد. ولی خیلی مفید و راهگشا بود. کسانی که دوست دارند در حاشیه تاریخ باشند میتوانند حجاب نداشته باشند. ولی قاعدتا هیچکدام از نسوان حق ندارند برای خودشان در حاشیه، مکانیابی کنند. همه باید در متن تاریخ باشند.
کاظم از تهران هم گفت عوام چند صباح دیگر هم تحمل کنند. تا حالا که تحمل کردهاند باعث شده به مرحله برد-برد نزدیک شویم. خیلی خوشم نیامد. قرار نیست برد-برد باشد. فقط ما باید ببریم و غربیها باید بروند.ای کاش اگر لازم است بیشتر از چند صباح دیگر هم تحمل کنیم تا غربیها کامل نابود شوند کاظم بگوید. ما آمادگی شنیدنش را داریم. مهم این است که خود کاظم و خواص هم مثل عوام دارند تحمل میکنند. حسن که از سخنرانان اصولیست در جمع دانشجویان مطالب مهمی را با خدا در میان گذاشت. ظاهرا حسن مذکور به این نتیجه رسیده که خدا در جریان نبوده و لازم است در جریان قرار بگیرد. خلاصهاش این بود غربیها عوضی هستند و چینیها هم خفاشخور هستند و خدا غیر از عوام ایران، کسی را ندارد. نباید راجع به چینیهای عزیز اینطوری حرف میزد. خوب شد یاد روسها نیفتاد وگرنه کارمان سخت میشد. باید مجبورش کنیم زودتر از سفیر چین معذرتخواهی کند. خواصالمله قم اعلام کرد نوسانات ارزی دلیل اقتصادی ندارد و بیگانگان میخواهند با این کار، خواص را در مذاکرات دچار اشتباه محاسباتی کنند. یکی از خواصالملههای سابق هم گفت نباید به قیمت دلار توجه کرد و وقتکشی در مذاکرات برای ما فرصت است. هر دو راست میگویند. اصلا بهتر است خودمان تا میتوانیم دلار را گران کنیم و منتظر بیگانگان نمانیم. برای مذاکره هم عجله نکنیم. برای وقتکشی میتوانیم خودمان را به مصدومیت بزنیم. اگر هم لازم شد با چند تعویض وقت را تلف کنیم. بخشهایی از یک برنامه ورزشی تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. ظاهرا زنان هندبالیست کشورمان یک تیم ملی والیبال تشکیل دادهاند که موفق هم شدهاند.
خدا این تلویزیون بودجهبگیر و مجریانش را از ما نگیرد که باعث رشد دانش عوام میشوند. باز هم جمعه شد و ابراهیم در خانه نماند. فیلم بازدید ابراهیم از قلعه فلکالافلاک در خرمآباد را دیدم. یک نفر که همراه ابراهیم راه میرفت درباره تاریخ و آثار تاریخی حرف میزد و ابراهیم هم گفت که قرار است بودجه آثار تاریخی را افزایش دهند. معلوم بود ابراهیم گوشش از حرفهای آن فرد پر بود. چون هر جملهای که آن فرد میگفت ابراهیم درباره اهمیت بودجه آثار تاریخی حرف میزد. خیلی صحنه تاثیرگذاری بود. نشان میدهد رییس خواصالدوله ما از همه مسائل و مشکلات اطلاع دارد و نیازی نیست هر چیزی را برایش توضیح دهند.
یکی از عوام تصاویری از جلسه محمدباقر با رجب در ترکیه برایم فرستاد و خواست که نظرم را بداند. جواب دادم که چه بگویم؟ محمدباقر است دیگر! صحبتهای دبیر انجمن قطعهسازان خودرو را در تلویزیون بودجهبگیر شنیدم. معتقد بود اینکه خودرو در ده سال گذشته فقط هشت برابر گران شده، کم است و باید بیش از بیست برابر گران میشد. این هجده درصد افزایش قیمت چند روز پیش هم دردی از خودروسازان دوا نمیکند. ناراحت شدم. باز عوام باعث نگرانی خواص شدهاند. به نظرم خوب است خودروسازان برای اینکه برای ما عوام درس عبرت شود همه خودروهایی را که میسازند صادر کنند تا ما دیگر درباره افزایش قیمت غر نزنیم. قطعا خارجیها همه خودروهای ما را با هر قیمتی که بدهیم میخرند. مثل خودروهای خودشان نیست که با هر قیمتی بدهند بخریم. از طرفی خودرو، مثل فلفل دلمهای و کیوی هم نیست که خارجیها با بهانههای واهی مثل مسموم بودن و ... آن را برگردانند.
در اخبار آمد که مغولستان برای تحویل پشم به جای پول به ما آماده است. گویا بابت این موضوع، رایزنی هم شده است. ظاهرا قول دادهاند پشمها را شستهشده تحویل دهند. نباید تعلل کنیم. ممکن است پشمها از دست بروند و از گوسفندهای مغولی فقط پشگلش برایمان بماند. در هر حال هم پشم نقد بهتر از پول نسیه است. ثابت هم میشود که تحریمها نهایتا به اندازه پشم روی ما تاثیر گذاشته و همانطور که دیروز کاظم از تهران گفت کافیست فقط چند صباحی تحمل کنیم. فیلم جدیدی از سخنرانی ابراهیم در دانشگاه دیدم. مثل همیشه حرفهای مهمی زد. گفت اعتراض با اغتشاش فرق دارد. جرم سیاسی هم با جرم امنیتی فرق دارد. کاملا درست است. حتی ابراهیم هم با حسن فرق دارد. ولی واقعا مهم است که ابراهیم اینها را با صدای بلند گفت. اصولا وقتی میخواهد حرفهای خوب و مهم بزند سعی میکند آنقدر بلند بگوید که آنهایی هم که عقب نشستهاند بشنوند. در نتیجه، آن عوامی که میخواهند اعتراض کنند فهمیدند که نباید اغتشاش کنند و آنهایی هم که مدام جرم سیاسی میکنند از این به بعد حواسشان هست که جرم امنیتی نکنند.
در مسیر حرفهای علی را شنیدم. گفته در مذاکرات، چیزی کمتر از توافق برجام را نخواهیم پذیرفت. البته به جای برجام، عددش را گفته است. همین که جلوی غربیها آبروداری میکند و نمیگوید در داخل کشور چه فکرهایی راجع به برجام میکنیم خوب است. اصلا حسن و جواد و عباس و بقیهشان را به خاطر برجام باید محاکمه کرد. اما بالاخره باید جلوی غربیها دست به عملیات فریب زد. ابراهیم برای اولین بار بودجه سال آینده را به بهارستان برد تا خواصالمله آن را بررسی کنند. مثل همیشه هم حرفهای مهمی زد. گفت حسن و خواصالدولهاش اقتصاد کشور را به غرب گره زده بودند و باعث رنج همه شدند. راست هم میگوید. حالا این دفعه که به چیزی کمتر از برجام رضایت نداریم بهتر است یک گره هم به شرق بزنیم تا باد کل اقتصاد را نبرد. ابراهیم درباره تورم دو رقمی هم حرف زد و گفت تکرقمی خواهد شد. کلا به نظر میرسد که حالا که خیال ابراهیم از حل مشکلات راحت شده میخواهد همه چیز را به فضا ببرد. عالیست. مثل اینکه طوری هم در بودجه هدفگیری کرده است که به رشد اقتصادی ۸ درصد برسیم. قبلا هم نوشته بودم که، چون قرار شده ابراهیم خودش پشت فرمان بنشیند نگران پاره شدن تسمه تایم در اثر رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصد از رشد منفی نباید بود. هدفگیری هم قطعا درست است. چون محسن، با تجربه زیاد در امر هدفگیری، جزو خواصالدولههای اقتصادی است. کاظم، خواصالمله اردبیل، گفت کسانی که به دنبال آلات موسیقی و امیال شخصی هستند از ایران بروند. بسیار درست است. اولا خیلی زشت است که هنوز در بین عوام کسانی هستند که دنبال امیال شخصی هستند. آن هم وقتی که هیچکدام از خواص دنبال امیال شخصی نیستند. ثانیا عجیب است که کسی به دنبال آلات موسیقی برود. بهترین موسیقی صدای طبیعت است. صدای پای آب و عوعوی سگ و جیکجیک پرندگان. کسانی هم که دنبال موسیقی مدرن هستند میتوانند هر روز وسط یکی از خیابانها یا بزرگراهها یا میادین شهر بایستند. صدای بوق و ترمز و ابزار و ادوات شهرسازی. یک ساعتهایی هم عوام با صدای بلند حرف میزنند و حتی فحش میدهند که به نوعی موسیقی باکلام محسوب میشود و رپ بومیست. کجای دنیا تا این حد به موسیقی آن هم از هر دو نوع سنتی و مدرن اهمیت میدهند. بعد عدهای هنوز دنبال آلاتی میروند که بابتش باید پول خرج کرد. عصر موقع برگشت در مقابل یک آپارتمان، یکی از عوام با شلنگ آب در حال شستن پیادهرو بود. آدرسش را به خاطر سپردم. چون احتمالا حدود هشتاد روز دیگر که آب شرب تهران تمام میشود ساکنان آن آپارتمان، آب زیادی دارند. برای همین هم الان دارند اینطور مصرف میکنند. قطعا آن موقع هم میشود از آبشان استفاده کرد. خسته بودم. مطالعه بودجه را به فردا موکول کردم.
در خانه ماندم تا بودجه را دقیق مطالعه کنم و بتوانم از آن تعریف کنم. بالاخره قرار است از اولین دستپخت مشترک ابراهیم و محمدباقر لذت ببریم. تا عصر تماشای یک سری فیلم و عکس که ظاهرا مربوط به معلمان بود وقتم را گرفت. معلوم بود نشاط دلهایشان زیاد است. احتمالا رسانههای غربی بخواهند از این عکسها و فیلمها سوءاستفاده کنند. نباید اهمیت داد. این تجمعها نشانه آزادی در کشور ماست. باید کار خودمان را بکنیم. البته ظاهرا عدهای تصمیم گرفته بودند انتقام تنبیههای بدنی دوران مدرسه را بگیرند. یادداشت یکی از روزنامههای خوب طرفدار ابراهیم را خواندم. نوشته بود در بودجه سال آینده هیچ راهی جز فشار آوردن بر عوام نیست. نه عجیب است و نه جدید. نباید نگران بود. بودجه را مرور کردم. معلوم است خوشبختانه هنوز خواص آنقدر به عوام اعتقاد دارند که برای فشار آوردنهایشان روی آنها حساب کنند. قرار است قسمتهای انقباضی بودجه را به عوام بدهند. کار درستیست. اگر قسمتهای انبساطی را به عوام بدهند ممکن است نوع فشار به عوام فرق کند و همه چیز پاره شود. کلا به نظر میرسد بودجه سال ۱۴۰۱ کاملا باعث رشد اقتصادی و پیشرفت کشور میشود و مشکلات کوچک باقیمانده هم حل خواهد شد. ظاهرا ابراهیم تصمیم گرفته سن بازنشستگی را هم دو سال افزایش دهد. خوب است سالی دو سال به سن بازنشستگی اضافه کنند. باعث میشود عوام، خودشان را شبیه خواص ببینند. بالاخره خواص هیچوقت بازنشسته نمیشوند مگر اینکه عمرشان قد ندهد. باید عوام را هم به بازنشسته نشدن عادت داد. از قدیم هم گفتهاند ز گهواره تا گور دانش بجوی، ولی ترجیحا برو کار میکن مگو چیست کار. بعد هم درست نیست که خواص تا لحظه آخر زندگی کار کنند تا خرج عوام بازنشسته را که فقط استراحت میکنند و از زندگی لذت میبرند بدهند. شب فیلمی پانزده ثانیهای از ابراهیم به دستم رسید. میخواستم ببینم. چون اینترنت با سرعت مطمئن در اختیار عوام قرار گرفته است تصمیم گرفتم تا دانلود شدن این فیلم پانزده ثانیهای چند سطر کتاب بخوانم. دو فصل از کتاب "ادبیات علیه استبداد" را خواندم تا فیلم دانلود شد. مربوط به دوران انتخابات بود. ابراهیم گفت دستور داده است مشکل بورس حل شود. راست هم گفت. مثل همه مشکلات حل شد. باید از عیسی هم به طور ویژه تشکر کنم که سرعت اینترنت را به حدی رسانده که فرصت برای کتاب خواندن پیدا کنیم. شاید فردا برایش نامه بنویسم و پست کنم. چون عیسی گفته بود خیلی علاقهای به این ابزارهای مجازی پیامرسانی ندارد. فقط باید دنبال صندوق پست بگردم. این حد از زحمت برای تقدیر از خواصالدوله ابراهیم اصلا چیزی نیست.
صبح یکی از عوام اردبیل فیلمی از ستاد انتخاباتی کاظم برایم فرستاد. گویا قصد داشته در ستادش از موسیقی طبیعت استفاده کند. بادکنک و رقص نور هم بود. در بخشهایی از فیلم صدای موسیقیهای غیرطبیعی میآمد که عوام برای گوش دادنش باید از کشور بروند. احتمالا توطئهای علیه کاظم راه افتاده است. وگرنه قطعا عوامی که به او رای دادهاند دنبال این نوع چیزها نبودهاند. عیسی که دیروز از محمدجواد تعریف کرده بود و گفته بود خیلی هم بد کار نکرده است امروز از ریلگذاری محمدجواد ناراحت بود و گفت که باعث از هم پاشیده شدن خانوادهها شده و فضای مجازی را تبدیل به قتلگاه نوجوانان و جوانان کرده است. تازه فهمیدم چرا از وقتی عیسی آمده است در اینترنت باید از سرعت مطمئن استفاده کنیم. معلوم است خواصالدوله عصر ابراهیم نگران سلامتی ما هستند و میخواهند مانع تصادف شوند. علی، سخنگوی خواصالدوله، اعلام کرد ابراهیم نگفته بود که قیمت خودرو هرگز افزایش پیدا نکند. اتفاقا افزایش قیمت خودرو ضروری بود و با نرخ تورم موجود نباید انتظار داشت قیمت خودرو بالا نرود. خوب شد که گفت. معلوم شد ما آنقدر عوامیم که باز هم حرفهای ابراهیم و خواص را خوب نفهمیدهایم. متاسفانه تا ما عوام برای از بین رفتن تورم کاری نکنیم خواص مجبورند برای اداره مملکت قیمتها را بالا ببرند. باید از ابراهیم و محمدباقر و بقیه خواص به خاطر این کمکاریهایمان عذرخواهی رسمی کنیم. آنها میخواهند و میتوانند، اما ما نمیگذاریم. روحالله، خواصالمله تهران از اینکه با عوام جوان حزباللهی که مخالف واکسیناسیون اجباری هستند برخورد چکشی و قضایی شود انتقاد کرد. گویا این عزیزان اسناد و مدارکی دارند که باعث میشود به واکسیناسیون اجباری انتقاد کنند. حرف درستی زده. مساله واکسیناسیون یک چیز کاملا شخصیست و باید اجازه داد این عوام جوان، چون اسناد و مدارک دارند هر طور دلشان میخواهد عمل کنند. احترام به حریم خصوصی عوام یعنی همین. خیلی فرق دارد با موقعی که بعضیها ادعا میکنند در رابطه با برخی مسائل، مثلا سند و مدرکی دارند و ادای انتقاد و اعتراض درمیآورند یا برای مثال میگویند موی سر جوانان مساله شخصیست. اتفاقا با آن مسائل باید خیلی قاطع و چکشی و قضایی برخورد کرد. وگرنه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
شب فیلم مصاحبه محسن، رییس خواصالدوله استان تهران با تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. مثل همه خواص پیشنهادها وخبرهای خوبی برای عوام داشت. میخواهد امنیت عوام را به دست خودشان بسپارد. حساب و کتابش هم دقیق است. هزینه زیادی هم ندارد. اگر امنیت هر ۱۰۰۰ خانواده را دو نفر در هر شیفت تامین کنند ماهانه ۲۰هزار تومان هزینه دارد. به نظر من که اصلا دو نفر در هر شیفت برای ۱۰۰۰ خانواده زیاد است. خوب است در هر شیفت یک نفر باشد، اما رستم باشد. اقتصادیتر است. مگر اینکه خواص به دنبال اشتغالزایی بیشتر باشند که طبیعتا حرف محسن درست است. اصلا دموکراسی یعنی همین که عوام با خرج خودشان امنیت خودشان را تامین کنند. اینطوری مالیاتی که میدهند صرف مسائل مهمتر میشود و آقای پلیس هم خیالش از امنیت عوام راحت میشود و به کارهای مهمتری میپردازد. چقدر خوب است که در بین خواص این همه محسن داریم. موجب افزایش خلاقیت برای حل مشکلات عوام میشوند. غربیها هم میفهمند دموکراسی یعنی چه.
قبل از رفتن به دفتر یادداشتهای دو تا از روزنامههای بودجهبگیر را خواندم. هر دو گفته بودند ممکن است معلمان کمی از نظر وضع زندگی شرایطشان سخت باشد، اما راهش تجمع و اعتراض و از اینگونه حرکات نیست. اصلا همین که تعدادی معلم به صورت هماهنگ یک جا جمع شوند و یا اعتراض کنند مشکوک است. عوام اگر واقعا ناراحت باشند که نباید در جایی جمع شوند و سر و صدا کنند. باید بعد از ساعت کار، بروند در خانههایشان، در را ببندند و ابراز ناراحتی کنند و شب هم بعد از مسواک زدن زود بخوابند که صبح دوباره سر وقت در محل کار حاضر باشند. اصلا عوام خوب عوامیست که مشکلات خواص را درک کند و باری از روی دوش خواص بردارد. نه اینکه مدام غر بزند. حالا یک ذره کمتر خوردن و گردتر خوابیدن که عیبی ندارد. در عوض به خواص کمک میشود که برای حل بقیه مشکلاتی که به خاطر عملکرد عوام ایجاد شده است تمرکز داشته باشند. نتایج یک نظرسنجی به دستم رسید که نشان میدهد یک نفر از هر سه نفر مایلند از کشور مهاجرت کنند. احتمالا همینهایی هستند که میخواهند دنبال آلات موسیقی و امیال شخصی بروند. بهتر. باید در را باز کرد که بروند. ولی پولش را بدهند. نباید اجازه داد مفتی بروند. چون قطعا پایشان را که از مملکت بیرون بگذارند میخواهند پولهایشان را خرج کنند. لازم است قبل از خروج به طور مناسبی عوارض و مالیات بدهند تا بفهمند رفتن هم بیهزینه نیست. خوب است عدهای را هم استخدام کنند تا به هر کسی که میخواهد برود پس از پرداخت عوارض یک پسگردنی یا اردنگی هم بزنند و در را پشت سرش ببندند تا قدر عافیت بداند. نمکنشناسها!
نامه محمد به همه خواصالدولهها را دیدم خیلی قاطع و خوب نوشته بود. دستور داد هیچکدام از خواصالدولهها هیچ تغییری در بودجه را از سوی خواصالملهها نپذیرند. کار درستیست. بودجهای که ابراهیم به دست محمدباقر داد خیلی کامل و خوب است. محمدباقر و خواصالمله هم بهتر است به جای اینکه وقتشان را صرف خواندن و تغییرش بکنند به بقیه کارهای مهم مملکت بپردازند. بعد هم این اولین بودجه ابراهیم است. درست نیست دنبال ایرادگیری و یا تغییر آن باشند. فاطمه، خواصالمله قزوین اعلام کرد که یارانه وسایل پیشگیری از بارداری برداشته شده است. در واقع وسایلش هست، ولی باید پولش را بدهیم. درست است. وقتی جمعیت کم است چرا توقع داریم که یارانه بدهند تا احتمال افزایش جمعیت کمتر شود. خیلی وقتها نبود وسایل پیشگیری باعث تولدهایی شده که جهت تاریخ را تغییر داده. نباید این شانس را از خودمان بگیریم. نهایتا هم اگر کسی خیلی نگران است و نمیخواهد پولش را بدهد باید خودش حواسش باشد. کمی دقت و تمرکز میخواهد. محمدرضا، از خواصالمله خبر خوبی داد و گفت محسن متولی ارزهای دیجیتال در خواصالدوله شده است. قطعا باعث تحولات خوبی میشود. اولین دستاوردش احتمالا این است که محسن در انتخابات سال ۱۴۰۴ به جای اسکناس هزار تومانی تصویر یک ارز دیجیتال را به ما نشان میدهد و درباره برنامههای اقتصادیاش صحبت میکند. تذکر محسن، خواصالمله سپیدان، را خواندم. گفته نباید به کارگیری نیروهای انقلابی منوط به داشتن رزومه و سابقه کاری باشد وگرنه کارها پیش نخواهد رفت. راست هم میگوید. مهم این است که به کار گرفته شوند. بقیهاش خود به خود درست میشود. اصلا اگر غیر از این بود امروز عوام نمیتوانستند از خدمات این همه محسن در بین خواص استفاده کنند. اصلا محسنها و سعیدهای خواص باعث نشاط دل عوام هستند.
گزارشی از وضعیت هوای تهران در پاییز دیدم. آلودهترین پاییز هفت سال گذشته را پشت سر گذاشتیم. عیبی ندارد. علیرضا و خواصالبلد در شروع کارشان باید حواسشان به زمین باشد. بعدا فکری هم برای هوا میکنند. بعضی از خواصالمله هم گفته بودند اگر میخواهیم در اثر سرما نمیریم باید اجازه بدهیم در اثر سوزاندن مازوت بمیریم. البته علیرضا هم گفته بود اگر ماشینها بیرون نیایند هوا آلوده نمیشود. راست میگوید. کلا اگر عوام بیرون نیایند و همیشه در خانه بمانند خیلی از مشکلات حل میشود. غربیها هم سوءاستفاده نمیکنند. حرفهای غلامعلی درباره فیلمهای مستند را خواندم. مثل همیشه عمیق بود. از مستندسازها خواست فقط حقیقت را نشان ندهند. راهحل هم ارائه بدهند. حرف کاملا درستیست. این چیزهایی که مستندسازها در فیلمهایشان نشان میدهند را خواص میدانند. مهم این است که راهحلش را بفهمند. تصاویر سفر علیرضا به یکی از مناطق شهر تهران را دیدم. استقبال رسمی خوبی از او به عمل آمد. بالاخره رییس بلدیه تهران، کم از رییس خواصالدوله خیلی از کشورها ندارد. هر منطقه تهران هم برای خودش یک شهر است. لازم است اینطور مورد استقبال قرار بگیرد.
نامه رسول، خواصالمله لاهیجان به یکی از خواصالدوله را دیدم. درخواست کرده بود پیرو مذاکره حضوری دستور داده شود که شقایق و ریحانه و محدثه و اکرم و هانیه در استان گیلان مشغول به کار شوند. خواصالمله واقعی یعنی همین. باید به فکر سر کار گذاشتن عوام باشند. این کارها باعث افزایش امید میشود. مشکلات هم حل میشوند. بیژن، خواصالمله تهران، خبر داد که برخی کشورها مثل سوئیس تقاضای واکسن ایرانی داشتهاند. تعجب میکنم. چرا زودتر نگفت؟ من فکر میکردم به همه عوام جهان و مستضعفان آمریکا واکسن رسیده است. ناراحت شدم. باید بپرسم اگر جایی در انبارها از واکسنهایمان مانده است چند تا جعبه برای سوئیس بفرستیم. دیدهاند و دلشان خواسته. بد است امتحان کنند. صحبتهای محسن درباره نرخ ارز را شنیدم. خیالم راحت شد. اگر مذاکرات به نتیجه برسد و تحریمها برداشته شود مشکل ارز حل میشود. فکر کنم اسکناس هزار تومانیاش هم هنوز در جیبش بود. محسن در دوره انتخابات هم همین حرفها را میزد، اما ما خوب نفهمیده بودیم. اگر حسن و جواد مذاکرات را به نتیجه رسانده بودند و تحریمها را برداشته بودند الان محسن میتوانست برنامههای اقتصادیاش را اجرا کند. حیف! ولی عیب ندارد. خوب است که محسن همیشه هست. مصاحبه علی با تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. آخرین روند مذاکرات را در سه دقیقه توضیح داد. فهمیدم که مذاکرات خیلی خوب پیش میرود و تنها مساله این است که زاویه دید ما با غربیها فرق دارد و البته اگر زاویه دید درست شود متوجه میشویم که ما و غربیها داریم درباره دو تا مساله متفاوت حرف میزنیم که البته عیبی ندارد و عجیب نیست و شاید یک روزی غربیها بفهمند ما چه میگوییم و قطعا آن موقع ناراحت میشوند که چرا زودتر نفهمیدند.