خاطرات مهم عوام الملک به دلیل اهمال کاری سردبیر دیدار با یک روز تاخیر منتشر میشود. دیدار بابت انتشار دیرهنگام این اباطیل از همه مریدان عوام الملک عذرخواهی مینماید.
دیدارنیوز ـ عوام الملک:
جمعه ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
دیروز غروب برای شرکت در مراسم تشییع جنازه یکی از اقوام از تهران خارج شده بودیم. امروز بعد از ظهر بعد از انجام مراسم برگشتیم و غروب به تهران رسیدیم. خوشبختانه در هر دو بار مسیرهای رفت و برگشت جاده نشان میداد که با رفتن حسن و آغاز عصر ابراهیم، بعد از دو نوروز که متاسفانه عوام اجازه سفر پیدا نکرده بودند نشاط به دلها برگشته است. ماشینهای داخل جادهها مثل زنجیر، پیوسته حرکت میکردند. بازدیدی از توقفگاههای بین راهی هم داشتم. جمعیت خوبی در کنار هم جمع شده بودند و در حال آغاز لذت بردن از تعطیلات بودند. خدا را شکر. قطعا ابراهیم و خواصالدولهاش در ترساندن و فراری دادن کرونا خیلی موفق بودهاند و عوام میتوانند با خیال راحت مسافرت بروند و کنار هم باشند. گزارشی از یکی از نهادهای مشکوک بینالمللی خواندم. کشورها را درباره چیزی موسوم به خوشبختی ردهبندی کرده و فنلاند را در رده اول قرار داده بود. احتمالا پول این نهاد را فنلاندیها میدهند. نگران شدم. رده آخر را چک کردم. خوشبختانه ما نبودیم. معمولا این نهادها، چون باج لازم را از ما نمیتوانند بگیرند ما را در ردههای آخر میگذارند. در این ردهبندی ما را در ردیف ۱۱۶ گذاشته بودند. اوگاندا و لیبریا بعد از ما بودند. این ردهبندیها الکیست. بهتر است این نهادها بروند جادههای ما را ببینند تا بفهمند ما اول هستیم. شاید کمتر سیاهنمایی کنند. متوجه شدم که مصطفی، خواصالمله تهران، با تحمل سختی فیلترشکنش را وصل کرده و به توییتر وصل شده تا اعلام کند سستی حسن و خواصالدولهاش باعث عقبماندگی ما از دیگر کشورها در زمینه قانونمند کردن فضای مجازی شده است. ظاهرا هم این عقبماندگی به نفع معاندان و منحرفان بوده. اصولا هم مصطفی از قدیم در این زمینهها راست میگوید. بهتر است ابراهیم و خواصالدولهاش از تجربیات خواصالدوله بودن مصطفی در دوران مرحوم اکبر خوب استفاده کنند. قانونمند کردن ویدئو و ماهواره و کتاب و موسیقی و خیلی چیزهای دیگر در آن زمان انجام شده است. اصلا بهتر است کل فضای مجازی را برای عوام ببندند، ولی برای خواص باز بگذارند تا بتوانند از طریق فضای مجازی هم برای عوام سخنرانی کنند و رهنمود بدهند. رییس اتحادیه آجیل و خشکبار اعلام کرد که میزان فروش امسال نصف پارسال است. تولید خشکبار هم شصت درصد کاهش داشته. خبرهای خوبیست. نشان میدهد عوام بیشتر مراقب سلامتی خودشان هستند و پویش مبارزه با شکستگی دندان و کبد چرب و کلسترول و فشار خون بالا در اثر مصرف آجیل و خشکبار به خوبی راه افتاده است. آن نهادهای بینالمللی که گزارشهای جهتدار منتشر میکنند باید از این چیزها باخبر شوند تا بفهمند خوشبختی یعنی چه و خوشبخت کیست. (این خوشبخت با آن خوشبخت که سردبیر دیدارنیوز است فرق دارد. آن خوشبخت لزوما این خوشبخت نیست.) گزارشی درباره قیمت گوجه سبز خواندم. ظاهرا به قیمت هر کیلو چهار میلیون تومان عرضه میشود. لابد خودش سبز و هستهاش طلاست. مهم نیست. سبزها همیشه متعلق به طبقات مرفه بیدرد بودهاند. حتی اگر گوجه بودند. مهم گوجه فرنگیست که با اینکه فرنگیست، اما سرخ مانده تا پرچم دفاع از پرولتاریا را بالا نگه دارد. گوجه واقعی و خلقی همان فرنگیست که رنگش مانند رنگ خون عوام است. به جای یک هسته گنده کلی تخم طلایی رنگ دارد.
شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۰
مساله آزادی جاسوسهای بریتانیایی همچنان در اخبار مورد توجه است. عمل انساندوستانهای بوده که انجام دادیم، اما بعضیها میخواهند به مسائل مالی ربطش بدهند. اسماعیل، خواصالمله تهران هم گفت که انگلیسیها دو نفر از افراد ما را گروگان گرفته بودند و در نتیجه ما هم این دو جاسوس را گرفتیم. قرار شد انگلیسها آن دو نفر را آزاد کنند و بدهیهایشان را هم بدهند تا این دو جاسوس آزاد شوند. ثابت شد که اصلا آن شایعات صحت ندارد. انگلیسیها بدهیهای خودشان بابت هزینههای اسکان و اقامت دو جاسوس را دادهاند. در هر هتل دیگری هم مانده بودند باید این هزینهها را میدادند. میشود روی توریسم جاسوسی هم به عنوان یک منبع خوب درآمد برنامهریزی کرد. یعنی جاسوسها را شناسایی و دستگیر و نگهداری کرد. اینطوری جاسوسی نمیکنند، ولی وقتی خواستند آزاد شوند باید هزینههای اسکان و اقامت را بدهند. خیلی بهتر از طرح محسن است که میخواست سربازهای آمریکایی را گروگان بگیرد و در ازای آزادیشان طلب پول کند. بدون درگیری نظامی است. تا غروب خبرهایی میرسید که هنوز بعضی از بازنشستگان حقوق نگرفتهاند. اما آخر شب حجت خبر داد که حقوق همه بازنشستگان پرداخت شده است. دستاورد بزرگیست. هنوز یک روز به پایان ماه و سال مانده بود و میشد فردا حقوقها را داد. در دوره حسن خیلی به حقوقهای بازنشستگان توجه نمیشد و کسی نمیفهمید که حقوقها را ندادهاند. اما خوشبختانه در عصر ابراهیم همه میفهمند که بالاخره حقوقهای بازنشستگان را دادند.
یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰
از صبح، چون میدانستم تا چند روز خواص خیلی نه حرف میزنند و نه کاری میکنند به کل سال گذشته فکر میکردم. نیازی هم نبود به سال آینده فکر کنم. چون حدس میزنم فکر کردن به چیزهای وحشتناک قبل از تحویل سال، شگون نداشته باشد. سال گذشته به خاطر پایان دوران ننگین حسن و آغاز عصر طلایی ابراهیم باعث خوشحالی بود. مخصوصا که این عصر طلایی با پشتیبانی و رای بالای عوام هم آغاز شد. به علاوه همه کاندیداهای ریاست خواصالدوله به جز عبدالناصر و آن یکی محسن، به عضویت خواصالدوله درآمدند که همین باعث شد همه مشکلات با سرعت حل شوند. حتی علیرضا هم که رییس بلدیه شد مشکلات شهر تهران را حل کرد. فقط کمی از آلودگی و ترافیک تهران باقی ماند که آن هم بعد از تعطیلات از بین خواهد رفت. سال گذشته سال پر نواری هم بود. نوار اول از صحبتهای جواد منتشر شد. تاسفآور بود. حرفهای زشتی زد و چیزهایی درباره کشور دوست و برادر، روسیه، گفت که واقعا نادرست بود. شانس آوردیم که روسها بزرگواری کردند و فقط آرزو کردند که جواد نتواند کاندیدای ریاست خواصالدوله شود. نوار دوم هم تقطیعشده بود و اصلا صحت نداشت و ساختگی بود. دو تا آقای سردار ساعتهای طولانی در حال گفتگو درباره مسائل نظامی و تاکتیکهای رزمی بودند، اما عدهای سعی کرده بودند طوری وانمود کنند که انگار اعضای هیات مدیره یک بنگاه اقتصادی در حال برگزاری جلسه هستند. خوشبختانه کذب بودنش معلوم و مساله ختم به خیر شد. این اواخر هم درباره یک نساء محجبه عفیفه حرفهایی زده شد که خوشبختانه بیبیسی فارسی کمک کرد و نشان داد که هیچکدامش صحت نداشته است. قطعا یکی از دستاوردهای بزرگ امسال همین بازگشت بیبیسی فارسی به دامان رسانههای باارزش بود. مساله عملیات ویژه نظامی دوستان روس برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی اوکراین هم در این روزهای آخر سال خیلی مورد توجه بود. خوشبختانه اوکراینیها در آتشی که خودشان روشن کردهاند دارند میسوزند و روسها سعی میکنند با مهربانی مانع این سوختنها شوند. در فیلمهایی هم که از سرزمینهای اشغالی اوکراین منتشر میشود معلوم است که تعداد ماشینهای آتشنشانی روسی خیلی زیاد است. بعد از تحویل سال عوامالنسا را صدا کردم و گفتم از فردا هر چیزی که دلش میخواهد بخرد و هر طور که میخواهد خرج کند. چون با پایان سال، فقر مطلق ریشهکن شد و ما که دچار فقر نسبی بودیم با ارتقای مقام جزو ثروتمندان نسبی محسوب میشویم. عوامالنسا هم خوشحال شد. شاید فردا برای جشن گرفتن این موفقیت بزرگ به تماشای چند آجیلفروشی و چند گاری فروشنده چغاله بادام برویم.
دوشنبه ۱ فروردین ۱۴۰۱
امروز کلا خوشحال بودم. اولا به این خاطر که از دوران ابتدایی که بالای دفتر مشقم تاریخ را مینوشتم آرزو داشتم بنویسم ۰۱/۰۱/۰۱ و آنقدر عمر کردم که بتوانم این کار را بکنم. ثانیا از امروز فقر مطلق ریشهکن شد و ما دیگر به صورت مطلق فقیر نداریم و این دستاورد بزرگ عصر ابراهیم است. امیدوارم تا سال آینده فقر نسبی هم ریشهکن شود. کلا از وقتی ابراهیم آمده همه مشکلات حل شده است. حتی کرونا هم ریشهکن شده و به همین خاطر همه چیز به حالت عادی برگشته و قرار است بعد از تعطیلات، مدارس و دانشگاهها هم حضوری برگزار شوند. پیام مهم سفارت روسیه در تهران به خاطر تبریک نوروزی جو را خواندم. خیلی خوب و منطقی بود. اصلا جو پیش خودش چه فکری کرده که با منزلش کنار سفره هفتسین ایستاده و عکس یادگاری گرفته و نوروز را تبریک میگوید. ما اگر میخواستیم از این کارها بکنیم خودمان بلد بودیم کنار دست ابراهیم در زمان خواندن پیام نوروزی، هفتسین پهن کنیم. هر بار که این میزان از مراقبت روسها از منافع خودمان را میبینم اشک شوق در چشمانم جمع میشود. مخصوصا که خودشان هنوز درگیر عملیات ویژه نظامی هستند و بعضی شهرهای سرزمینهای اشغالی اوکراین، باقی ماندهاند. توضیحات رییس اتحادیه بارفروشان درباره گوجه سبزهای چهار میلیون تومانی را خواندم. ظاهرا از ترکیه به داخل کشور قاچاق شده بودند. حدسم درست بود. واقعا متعلق به مرفهان بیدرد و غربزده بودند. گویا فقط هم بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلو بوده است. باید از سفیر روسیه بخواهیم به صورت قانونی ۱۰۰ تا ۲۰۰ تن گوجه سرخ برایمان بفرستد تا اثر آن گوجه سبزها را بشوید. آخر شب با خبر شدم آمار سزارین در سه بیمارستان تهران، امروز ده برابر روزهای دیگر بوده است. معلوم است عوام ده برابر حالت عادی تاریخ زایمانشان را تنظیم کردهاند. باید همین امشب با عوامالنسا صحبت کنم و بخواهم که همکاری کند ما هم در تاریخ ۰۲/۰۲/۰۲ در حال زایمان باشیم.
سهشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۱
فهرست اقدامات خواصالدوله ابراهیم در ۲۰۰ روز اول را دیدم. چهل تا کار کردهاند. همه هم مهم بودند. معلوم است که عوام و خواصالمله و خواصالرعایا و حتی حسن و خواصالدولهاش هم گفتهاند هر کاری که تا حالا کردهاند به عنوان اقدامات عصر ابراهیم بیاید. کار خوبی کردهاند. عصر ابراهیم، شروع تاریخ جدید است و خوب است همه خوبیهای عالم به پای ابراهیم و خواصالدولهاش نوشته شود. البته هر چه نگاه کردم مساله ریشهکن کردن فقر مطلق را ندیدم. فکر کردم فراموش کردهاند. خواستم از طریق واسطهای به ابراهیم یادآوری کنم. بعد فهمیدم که فقر مطلق در روز دویست و یکم ریشهکن شده است. خیالم راحت شد. حتما در لیست اقدامات دویست روز دوم مینویسند. فیلم مصاحبه یکی از خوانندههای طاغوتی را دیدم. معلوم است به خوبی متنبه شده و نمیخواهد در مورد مسائل سیاسی صحبت کند و دوست دارد فقط آواز بخواند. گویا علاقهای به تاریخ و جغرافیا هم ندارد، اما در صورت پرداخت هزینه ایاب و ذهاب و خورد و خوراک حاضر است در همه جا بخواند. خواننده عوامی یعنی همین. عیسی اعلام کرد که قیمت ارزان باعث کندی اینترنت شده است. راست هم میگوید. هر چقدر پول بدهی، سرعتت هم همانقدر بالا میرود. البته خوشبختانه بر خلاف دوره حسن که محمدجواد فقط سرعت را بالا میبرد، عیسی مراقب ترمزها هم هست و اجازه نمیدهد صیانت عوام دچار مساله شود. فیلمی از حافظ خواندن جواد و یک نفر دیگر در تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. هر دو تسلط عجیبی به شعرخوانی و تفسیر اشعار حافظ داشتند. چقدر خوب است که تلویزیون بودجهبگیر از این مجریهای باسواد و مسلط استفاده میکند. بالاخره همه چیزش باید به همه چیزش بیاید.
چهارشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۱
خوشبختانه این روزها، چون خواص در حال استراحت هستند حواس ما هم برای پیگیری رهنمودها و اقدامات مهم ایشان پرت نمیشود و میتوان کمی کتاب خواند و حتی احساس کرد که میشود با آرامش از زندگی لذت برد. حدود ظهر مجبور شدم کتاب را ببندم و به حرفهای مهم محمد، معاون رییس خواصالدوله فکر کنم. فلسفی و سنگین بود. اعلام کرد که با مذاکره مشکل حل نمیشود، اما باید مذاکره کرد. سعی کردم این جمله را برای مسائل مختلف شبیهسازی کنم تا شاید بفهمم محمد چه گفت و چه میخواهد و چه خواهد کرد. به عوامالنسا گفتم با ناهار خوردن آدم سیر نمیشود، اما باید ناهار خورد. با تعجب به من زل زدم. به نظر میرسد محمد حرف درستی زده است. اصولا خیلی از مشکلات کشور با کارهایی که انجام میشود حل نمیشوند، اما باید آن کارها را کرد. قاعدتا بهتر از هیچ کاری نکردن است. اخباری از افغانستان به دستم رسید. ظاهرا جریان اصیل طالبان تصمیمگرفتهاند دبیرستانهای دخترانه را تعطیل کنند. کار درستیست. ممکن است غربیها کمی شلوغ کنند، اما اهمیتی ندارد. مهم این است که نسوان برای وظایف اصلی تربیت بشوند و آموزش ببینند. وگرنه با درس خواندن در مکتب و مدرسه کسی تمکین کردن و حامله شدن را یاد نگرفته است. شب توئیتهای محمود از مشاوران باقر را خواندم. از وضعیت مسافران در مشهد خیلی ناراحت بود. گویا بلدیه و خواصالدولههای مشهد برای اسکان مسافران خیلی همکاری نکردهاند. البته بعید است شرایط به هم ریخته مشهد ربطی به خواص فعلی داشته باشد. قطعا تقصیر قبلیهاست که با اینکه شش ماه پیش رفتهاند هنوز نتوانستهاند مشکلات را حل کنند.
پنجشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۱
تصاویری از علیرضا، رییس بلدیه تهران به دستم رسید. مثل همیشه به صورت سرزده به جایی رفته بود که خوشبختانه دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری هم حاضر و موفق به تهیه گزارش شده بودند. چقدر این سرزدههای یهویی مفید هستند. عکس و فیلمهایش یک روزی به درد میخورد. عصر مسابقه فوتبال ایران با کره جنوبی را تماشا کردم. قاعده بازی جوانمردانه را به خوبی رعایت کردیم. یازده سال بود که کرهایها ما را نبرده بودند. عیدی خوبی به ایشان دادیم و کمک کردیم ما را ببرند. معمولا سه یا چهار پاس اول را خودمان میدادیم و بعد توپ را به کرهایها میرساندیم تا سعی کنند گل بزنند. البته فقط دو بار توانستند. شاید بتوانیم با این سبک، جایزه بازی جوانمردانه جام جهانی را بگیریم. بعد از بازی هم اعلام شد که مسابقه ما با لبنان در مشهد بدون حضور تماشاگران برگزار میشود. کار بسیار درستیست. ورزشگاه یا جای نسوان است و یا جای کرونا. بهتر است تا کرونا به طور کامل در همه دنیا ریشهکن نشده اجازه ندهیم کسی به ورزشگاه بیاید تا نسوان هم دلشان نخواهد و در معرض کرونا قرار نگیرند. حسین به بیروت رفت و اعلام کرد آمادهایم دو نیروگاه هزار مگاواتی برق در لبنان بسازیم. کار خوبیست. برای عمق استراتژیکمان هم خوب است. مخصوصا که خودمان هیچ وقت مشکل کمبود برق و انرژی نداریم و اگر برای عراق و لبنان و سوریه نیروگاه نسازیم عده زیادی از مهندسان و تکنیسینهای ما بیکار میمانند. علی سخنگوی خواصالدوله اعلام کرد که ابراهیم و خواصالدولهاش از اینکه عوام با آنها شوخی کنند و از نگرانی ابراهیم درباره ناهار خوردن دیگران خوشحال باشند، خوشحال میشوند. چقدر خواصالدوله عصر ابراهیم به عوام نزدیکاند. خیلی خوب است که اجازه میدهند عوام با آنها شوخی کنند و خوشحال باشند. باید به خاطر این همه مهربانی و عوامدوستی، کمپین "ابراهیم متشکریم" را راه بیندازیم.