خاطرات این هفته عوام الملک هم مانند همیشه به بیان حکمتهای نهفته در اعمال و رفتار خواص و غفلت و ناسپاسی عوام اختصاص دارد. این افاضات را از دست ندهید!
دیدارنیوز ـ عوام الملک:
جمعه ۲۳ مهر ۱۴۰۰
امروز ابراهیم در خانه مانده بود. خوب است کمی هم استراحت کند. اخبار باقیمانده از هفته قبل را مرور کردم. حسن، خواصالمله رباطکریم، اعلام کرد که چند وقت پیش یکی از قاچاقچیان مواد مخدر با ۲۰ کیلوگرم تریاک دستگیر شده و ۳۰۰ نفر از خواص پیگیری آزادی او بودهاند. نشاندهنده دغدغه خواص در مورد زندانیان و حقوق بشر است. افراد را نباید بیهوده به زندان برد. میتوان تریاکها را در جای خشک و خنک نگهداری کرد تا زمان دادگاه برسد.
فرد مذکور هم تعهد میدهد سر وقت در جلسه حاضر شود. امضای محمد پای مصوبه خواصالدوله درباره سهمیههای جدید کنکور را دیدم. خیلی خوب است. دستشان درد نکند. قطعا از این کارهای خوب، بیشتر هم خواهند کرد. غروب عکسهای محمود با عوام جهان را در دوبی دیدم. معلوم بود همه جا او را با دست نشان دادهاند و گفتهاند محمود! محمود! بعد هم صف کشیدهاند که با او عکس بگیرند. باید از وجود او خیلی بیشتر از اینها استفاده کرد. حیف است. غروب بخشهایی از صحبتهای عزت درباره چاه زدن در اطراف پاسارگاد را خواندم. خیلی درست و حرفهای بود. باید چاه زد. قرار نیست، چون یک قبر طاغوتی در آنجا قرار دارد کشاورزی متوقف شود. ابراهیم هم گفت که این بناها نشان میدهد عاقبت ستمگری چیست. اتفاقا باید آنقدر چاه زد که کوروش و قبرش با هم در زمین فرو بروند و درس عبرت شوند. آخر شب شنیدم تست کرونای بازیکن تیم ملی فوتبال کرهجنوبی که چهار روز پیش به تیم ما گل زد مثبت اعلام شده است. خوشحال شدم. باید حساب کار دست همه کسانی که فکر کردهاند میتوانند به ما گل بزنند بیاید.
شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۰
اول صبح صحبتهای دیروز بزرگوار اصفهانی درباره ریش را خواندم. تامل برانگیز است. فهمیدم این عوام جوانی که ریشهای بلند دارند صاحب محاسن درونی و باطنی هم هستند و خادم عوام به حساب میآیند. شرمنده شدم. باید محاسنم را بیشتر و بیشتر کنم وگرنه محاسن باطنی و درونی من هم از بین میرود. فیلم یکی از برنامههای تلویزیون بودجهبگیر را دیدم. بیوک را آورده بودند. عکس غلامحسین را که به او نشان دادند یادش آمد باید به مهران بگوید قالپاق، ولی کمی تپق زد و اشارهای به صنعت لوازم یدکی داشت. صحنه عجیبی شد. به علی هم گفت قاسم. ممکن است غربیها سواستفاده کنند. نباید اجازه داد. بیوک خودش باید توضیح بدهد. امروز هم قرعهکشی بختآزمایی خودرو برگزار شد. مثل همیشه برنده نشدم و اعلام شد که امکان انصراف وجود ندارد. مجبورم باز هم شرکت کنم. شانس برنده شدن یک به پانصد و بیست هزار بوده است. اخبار جدید سفر محمود به دوبی، سر شب رسید. محمود از هرجایی که توانسته بازدید کرده و با هر کسی که توانسته عکس گرفته است. خیلی خوب و مفید است. آخر شب مسابقه فوتبال پرسپولیس با الهلال را تماشا کردم. تصاویر ناراحتکنندهای هم از حضور نسوان در ورزشگاه در ریاض دیدم. شرمآور بود. نباید اینگونه از نسوان استفاده ابزاری کنند. این نسوان اصلا به فوتبال علاقه ندارند و برای تبلیغات و نمایش با ظاهرهای نامناسب روی سکو مینشینند. منظره خوبی نیست.
[
یکشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۰
چند نفر از عوام پیغام فرستادند و گفتندای کاش همانقدر که نگران گوجه فرنگی و هویج هستم به فکر قیمت لوازم خانگی داخلی هم بودم. تعجب کردم. وقتی خودمان تولید میکنیم، چرا باید نگران قیمت باشم؟ در ضمن لوازم خانگی که مثل گوجه و هویج نیست که آدم بخورد. قیمتش هر چه بیشتر باشد بهتر هم هست. نشانه کیفیت است. حرفهای درست بزرگوار قمی در مورد واکسیناسیون را خواندم. خیلی خوب و به موقع بود. بعضیها به بهانه واکسن زدن سراغ جنس مخالف میروند تا خوششان بیاید. باید ممانعت شود. شاید هم بد نباشد در تمامی مراکز واکسیناسیون عدهای مامور شوند نسبت واکسنزننده و واکسنخورنده را بپرسند. اگر نسبت نداشتند هدایتشان کند. حرفهای خانم بریتنی اصغری درباره نظام آمریکا را خواندم. گویا از نظامشان متنفر شده است. با اینکه خواننده است و ظاهر مناسبی ندارد عقایدش جالب است. باید به شکل مناسب از حرفهایش برای تبلیغات استفاده کرد. نشان میدهد نظام آمریکا در حال در حال فروپاشیست. حیف که خودش اصغری شده وگرنه میشد در چارچوب قانون سرمایهگذاری خارجی به او اقامت داد. حرفهایش به اندازه همان ۲۵۰هزار دلار ارزش دارد. عصر خبر خوب راهاندازی رشته امر به معروف و نهی از منکر در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری را خواندم. خیلی خوشحال شدم. تولید علم در کشور بیوقفه افزایش دارد و قطعا غربیها را عصبانی میکند. غروب مسیر دفتر تا منزل را در جریان اصیل ترافیک طی کردم. نزدیک دو ساعت طول کشید. قبلا حدود بیست دقیقه بود. این هم خودش از مظاهر رشد است. شب برای رفع خستگی تصاویر جدید محمود در دوبی را دیدم. باعث افتخار است. همه صف میکشند تا با او عکس بگیرند. نسوان علاقمند به محمود آنقدر ذوق داشتند که یادشان میرفت ظاهر را حفظ کنند. البته خوشبختانه خانواده محمود در پشت صحنه حواسش بود و تذکرات لازم را میداد. وسط تماشای تصاویر، فیلمی از محمود به دستم رسید که نشان میداد از وسط عکس گرفتن با علاقمندان، مستقیم راهی فرودگاه شده است. معلوم است اماراتیها چشم دیدن محبوبیتش را ندارند.
دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰
امروز قبل از ظهر حرفهای بنیادین یکی از خواص درباره دستهبندی نسوان را خواندم. به فکر فرو رفتم. قرار است نسوان ما نه مثل غربیها فریبنده، اغواگر، زیباروی و زیباروطلب باشند و نه مثل شرقیها به ویژه کرهایها کارگر، کارآفرین و ثروتساز. البته اوشین هم با اینکه ژاپنی بود مثل کرهایها بود. اصلا این شرقیها به جز چینیها همه مثل هم هستند. چینیها مثل ما خوبند. در اخبار آمد که قرار است ابراهیم امشب از طریق تلویزیون بودجهبگیر با ما عوام صحبت کند. خوشحال شدم. خواص باید مدام با ما حرف بزنند. وگرنه دلمان میپوسد. خوشبختانه مدیران ۴ بانک مشخص شدند. برنامههای محسن برای اقتصاد به زودی به نتیجه میرسد. برای همین هم فعلا دامادش مدیر یک بانک شد تا کارها سریع، فوری، انقلابی به نتیجه برسد و عوام احساس آرامش کنند. ظاهرا محمود در سفر به دوبی یک خنجر عمانی گرانقیمت هدیه گرفته است. چون هدیه است گرفتنش عیب ندارد. آخر شب تصاویر طنابزنی حمید را دیدم. خیلی خوب است که خواصالدوله مسوول ورزش میتواند طناب بزند. تازه عکس با شورت ورزشی هم دارد. من خودم دیدهام. مشکلات ورزش و جوانان هم مثل بقیه مشکلات حل میشود. چند نفر هم همراه حمید بودند که هم او را تشویق میکردند و هم مواظب بودند عوام در طناب حمید گیر نکنند. کارشان خوب بود. باید خیلی مراقب خواص بود.
سهشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰
در مسیر دفتر از رادیوی ماشین صحبتهای عجیب خواصالمله اقلید را شنیدم. گفت دولت میخواهد از هفته آینده قیمت لاستیک را افزایش دهد و این کار باعث تحصن رانندگان در سراسر کشور میشود. اولا که افزایش قیمت و گرانی مال دوره حسن بود و در عصر ابراهیم اصلا چنین چیزی نداشته و نداریم و نخواهیم داشت. ثانیا در عصر ابراهیم همه مشکلات حل شده و اگر هم چیزی گران شود لابد خیری در آن است. ثالثا به فرض که گران شود رانندگان برای چه باید تحصن کنند؟ پولش را میدهند و لاستیک را میخرند. این خواصالدوله که مثل قبلیها نیستند. از جنس عواماند و درد عوام را میفهمند برای همین هم عوام احساس گرانی نمیکنند. حرفهای مدیر پروژه یکی از واکسنهای ایرانی کرونا را خواندم. اعلام کرد که میخواهند تولید را متوقف کنند، چون نمیدانند واکسن را به چه کسی بدهند. معلوم است تولید واکسنهای ما آنقدر زیاد بوده که به همه مستضعفان جهان و عوام آمریکا رسیده و فعلا دیگر نیازی نیست. صحبتهای علی نایب رییس خواصالمله در اردبیل درباره مذاکرات خودش با ابراهیم در زمان تعیین خواصالدولهها را خواندم. خودش را فقط برای معاونت ابراهیم آماده کرده بوده، ولی چون محمد هم فقط به درد آنجا میخورده علی گفته من برمیگردم پیش محمدباقر، ولی بهرام را جای بانمکترین عضو خواصالدوله حسن از من قبول کنید. ابراهیم هم قبول کرده است. عصر اسامی اعضای جدید هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی را دیدم. همگی اهل فیلم هستند و در عین حال میتوانند با عملیات فریب، فیلمهای ایرانی را در جشنوارههای بینالمللی به موفقیت برسانند. برادر داماد ابراهیم هم هست. نشاندهنده توجه ویژه به سینما در این دوران است. موقع برگشت به منزل در ترافیک زیبای پاییزی متوقف بودم که خبر لغو دورکاریها در استان تهران را شنیدم. برفپاککن ماشین را به نشانه شادی سه بار روشن کردم. کرونا تمام شد. این مشکل هم مثل بقیه مشکلات حل شد. البته منع تردد شبانه همچنان برقرار است و عوام باید قبل از ساعت ده شب در منزل باشند. چون کرونا حالا که در طول روز در همه جا شکست خورده ممکن است شبها در بزرگراهها و خیابانها کمین کند و به عوامی که در خودروها هستند حمله کند. هیچ کار خواص بیحکمت نیست و مصلحت عوام را بهتر از خودشان تشخیص میدهند. آخر شب صحبتهای مشاور حقوقی فدراسیون فوتبال را شنیدم. چون به خاطر تحریمها نمیتوانیم توپ فوتبال وارد کنیم داوران ما که در مسابقات خارجی داوری میکنند باد توپ را میکشند و داخل چمدان وارد کشور میکنند. امیدوارم لااقل یک حق توپ به ایشان پرداخت کنند وگرنه بعد از مدتی داوران بیانگیزه میشوند و توپها را در بازار آزاد میفروشند. الان به ذهنم رسید با علیرضا خوشبخت [سردبیر دیدارنیوز]صحبت کنم و اگر موافق بود یک عده توپجمعکن لژیونر تربیت کنیم که در مسابقات خارجی در پوشش تماشاگر توپها را از اطراف زمین بلند کنند و داخل چمدان بیاورند و بفروشیم. احتمالا تجارت پرسودی باشد. البته طبیعتا هدف اول ما خدمت به ورزش و جوانان است.
چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰
خوشبختانه خبر دادند تعداد امضاهای کمپین درخواست جلوگیری از سونوگرافی نسوان توسط مردان به ۱۰هزار نفر رسیده است. خبر خوبیست. خبرگزاری بودجهبگیر کمپین را راه انداخته است. باید به یک میلیون امضا برسد. دفاع از حقوق نسوان یعنی همین چیزها. اینکه میشود برای بعضی چیزها کمپین راه انداخت و امضا جمع کرد نشانه آزادی در کشور ماست و غربیها را عصبانی میکند. احمد از خواصالمله حرفهای محکمی درباره نوع پوشش این روزها زد. واقعا باید برخورد شود. علی، رییس خواصالبلد کاشان هم گفت باید لباسهایی برای نسوان طراحی شود که جوانان به انحراف کشیده نشوند. کار مهم و پیچیدهایست. خوب است یکی دیگر از خبرگزاریهای بودجهبگیر هم یک کمپین برای حمایت از حرفهای احمد و علی راه بیندازد. عصر هم خبرگزاری بودجهبگیر گزارش داد سنای برزیل پیشنهاد داده رییسجمهورشان به خاطر نحوه مدیریت کرونا که به مرگ صدها هزار نفر منجر شده متهم به قتل شود. خوشبختانه ما از این مشکلات نداریم. آنقدر هم واکسن تولید کردهایم که قرار است تولیدش را متوقف کنیم. در اخبار مساله جشن تولد گرفتن برای معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توسط خواصالبد ما مورد توجه است. با هماهنگی بوده. نباید جنجال کرد. اینکه محمدجواد با جان پیادهروی میکردند بد بود، چون ممکن بود در فضای باز خیانت شود. اما الان همه چیز در اتاق در بسته تحت کنترل است. غروب خبر گردن زدن بازیکن تیم ملی والیبال نسوان افغانستان از سوی جریان اصیل طالبان را شنیدم. وقتی با زبان خوش دست از این کارها نمیکشند متاسفانه جریان اصیل مجبور میشود به زور متوسل بشود. خبر خوبی نیست. ولی اداره کردن مملکت هم کار سختیست. گاهی باید خیلی جدی بود. عیبی ندارد. انشاالله درس عبرت شده است. شب شنیدم خواصالمله عضو کمیسیون اصل ۹۰ از خواصالرعایا خواستهاند بیژن و خواهر مری را احضار و محاکمه کنند. کار درستیست. به بهانه واهی دفاع از سلامت عوام مانع تولید بنزین در پتروشیمیها شدهاند. جلوی تولید را گرفتهاند و رشد اقتصادی را پایین آوردهاند و حتی باعث شدهاند بنزین وارد کنیم. همین چند کار بد برای محاکمه و زندانیکردنشان کافیست.
پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۰
اول صبح خبر پلمپ ساختمان بورس توسط بلدیه تهران را خواندم. شب که ما خواب بودیم ماموران بیدار بودند و انجام دادند. دستشان درد نکند. گویا بورس به بلدیه بدهکاری دارد و نداده است. قبل از ظهر آقای سردار، رییس نظمیه تهران با علیرضا، رییس بلدیه تهران دیدار کرد. مثل اینکه هر دو از ترافیک ناراحتند و در موردش دغدغه دارند. معلوم شد که این وضع ترافیک باید تقصیر عوام باشد. چون معمولا خواص به خاطر کارهای عوام دچار دغدغه میشوند. وگرنه چیزهایی که در حوزه کاری خواص باشد بیدغدغه حل میشود. فیلمی از مصاحبه زهره، خواصالمله تهران، به دستم رسید. قرار است طرح جوانی جمعیت را تصویب کنند. اگر تصویب شود به فرزند نخست در زمان تولد ۱۰ میلیون تومان، به فرزند دوم ۲۰ میلیون تومان و به فرزند سوم ۳۰ میلیون تومان میدهند. به علاوه مبلغی هم برای سرمایهگذاری در بورس میدهند. در شهرستانها هم اگر سه فرزند داشته باشیم ۱۵۰ الی ۲۰۰ متر زمین میدهند. طرح فوقالعادهایست. به عوامالنسا تلفن زدم. گفتم امشب باید آماده باشیم. از فرزند سوم شروع میکنیم. بعد به ترتیب سراغ دوم و اول میرویم. به صرفهتر است. اگر اقدام امشب نتیجه بدهد قبل از وضع حمل به شهرستان میرویم. زمین میدهند. قبلا قصد داشتیم برای تولد اولی به کانادا برویم. با این طرح دیگر نیازی به سفر خارجی نیست. حرفهای غلامعلی درباره اسم گذاشتن برای نسوان را شنیدم. میگوید هر کلمه نامفهومی که آخرش "ا" بگذارند تبدیل به اسم نسوان میشود. فکر کردم. راست میگوید. عوامالنسا هم آخرش "ا" دارد. آخر شب خبر آمد ساختمان بورس فک پلمپ شده است. ظاهرا رییس بورس با علیرضا صحبت کرده و قول داده بدهی را بدهند. قرار شده با هم همکاری هم کنند. عشقی که بین خواص است باعث حل بقیه مشکلات هم میشود.