در شرایطی که زیرساختهای آموزش از راه دور فراهم نیست و دسترسی به تلویزیون هم برای همگان وجود ندارد ـ اینترنت و گوشی هوشمند بماند ـ آموزش دانش آموزان نباید تعطیل شود و لذا تمام بار آموزش روی دوش معلمان میافتد. به سراغ معلمان رفتیم تا روایتهای آنها را بشنویم. البته بیشتر معلمانی را مد نظر قرار دادیم که در مدارس دولتی کار نمیکنند یا اگر در مدارس دولتی مشغول به کار هستند جزو معلمان خرید خدمات محسوب میشوند. ماجرای معلمان دولتی را باید در گزارشی جداگانه مورد بررسی قرار داد. آنها هم بین ماجراهای آموزش و پرورش و خانوادهها و برنامههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی سردرگم هستند. روایت خود معلمان میتواند به فهم شرایط حاکم بر آموزش از راه دور کمک کند. به خوبی میتوان فهمید که نبود زیرساختهای مناسب و نداشتن یک سیستم یکپارچه، چه وضعیتی را به وجود آورده است و معلمی در دوران کرونا چه ویژگیهایی دارد. پرستاران و پزشکان در بیمارستانها به گونهای با این پدیده درگیر هستند، ولی نباید از معلمان غافل شد که در این روزهای سخت با کمترین امکانات برای آموزش و پرورش دانش آموزان تلاش میکنند.
والدین و بچهها هر دو از این وضعیت خسته شده اند؛ به ویژه والدین که نمیدانند با مساله آموزش و سرگرمی بچهها چه کنند. بعضی از والدین از وقوع مداوم دعوا و بگومگو بین فرزندان خود در خانه شکایت دارند و برخی نیز میگویند به غیر از نشاندن بچهها پای تلویزیون و تبلت و انجام بازیهای کامپیوتری، راهی برای سرگرم کردن آنها ندارند. این موضوع که والدین برای راحتی خود، بچهها را مدام به سوی بازیهای کامپیوتری؛ آن هم بدون نظارت بر محتوای آنها سوق میدهند، ضمن خسته کردن ذهن بچهها خشونت و هیجانات منفی را در آنها افزایش میدهد. مساله آموزش کودکان و نوجوانان در ایام قرنطینه به ویژه در مقطع دبستان، در حالی که امکانی برای آموزش آنلاین در مدارس ایران وجود ندارد بسیار دشوار بوده و به دغدغه گروهی از معلمین متعهد تبدیل شده است. این دشواری و عقب ماندن بچهها از درسهایشان به دلیل تعطیلی مدارس، تنها محدود به فقدان آموزش آنلاین نیست، عملکرد بسیاری از خانوادهها و والدین در خصوص آموزش فرزندان و بی تفاوتی آنها نسبت به آموزش در خانه، نگران کننده است.
خبری که به تازگی باعث حساسیت افکار عمومی شد اظهارات حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش بود. حاجی میرزایی که به سوریه سفر کرده از آمادگی ایران برای مشارکت در بازسازی واحدهای آموزشی سوریه که بر اثر جنایات جنگی تروریستهای تکفیری داعش آسیبدیده است، خبر داد. این اظهارنظر با حواشی فراوانی روبرو شد. در کشوری که آموزش و پرورش برای اهالی آن و مخاطبان آن مشکلات مختلفی ایجاد کرده است و تقریبا کسی را پیدا نمیکنیم که از این وضعیت رضایت داشته باشد چه لزومی دارد که وزیر آموزش و پرورش از مشارکت در ساخت مدارس سخن بگوید؟ شاید گفته شود که ساخت و ساز در سوریه میتواند برای ما نفع اقتصادی داشته باشد و وزیر در حوزه انتقال تجربیات سخن گفته که باید بگوییم اگر تجربهای هست و توانی، چرا وضعیت مدارس کشور اینگونه است؟
آن چه در نگاه اول به این لایحه جلب توجه میکند، حفظ روال گذشته در جهت گیریهای کلی و تخصیص اعتبارات است. به عنوان مثال لایحه بودجه ۹۹ را همانند گذشته به هیچ رو نمیتوان بودجهای دانست که در آن برای آموزش و پرورش اولویتی در نظر گرفته شده باشد و یا دست کم، توجه بیشتری به آن شده باشد. بودجه پیشنهادی آموزش و پرورش برای سال آینده با افزایش ناچیزی - حداکثر ۵ درصد - نسبت به سال جاری نوشته شده است. اگر قرار است در سال آینده، به خاطر شرایط تحریمی، بودجهای ریاضتی نوشته شود، چرا حاکمیت خود را کنار میکشد و بار سنگین آن را بردوش مردم به ویژه کم درآمدترین آن هامی گذارد؟ چرا برخی نهادهای خاص، همچنان از مالیات معاف هستند؟ چرا هیچیک در مقابل نهادهای نظارتی رسمی پاسخگو نبوده و شفافیت مالی ندارند؟ آیا ملت ایران، به جز از سوی دشمن، از سوی برخی نهادهای صاحب قدرت داخلی نیز تحریم شده است؟
«محمدباقر رنجبری» مدرس حوزه و دانشگاه در گفتگو با "دیدارنیوز" مطرح کرد؛
در تقویمهای رسمی ۲۷ آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است. دو مجموعهای که در تاریخ حیاتشان تأثیرگذاری زیادی داشتند و بخش مهمی از تحرکات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران را شکل دادند. در این رابطه دیدارنیوز به سراغ محمدباقر رنجبری مدرس حوزه و دانشگاه رفته و نظر او را پیرامون این پدیده جویا شده است. ایده کلان رنجبری این است که حوزه و دانشگاه، چون از لحاظ معرفتی و گفتمانی با هم تفاوت دارند امکان وحدت وجود ندارد، اما امکان توافق وجود دارد. او در این باره گفت: این دو پدیده دانشگاه و حوزه در واقع هم از جهت مبنایی و هم از جهت متد دارای گونههای مختلف هستند.
"دیدارنیوز" نگاهی به طرحهای ناکارآمد استخدامی آموزش و پرورش دارد؛
مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر حوزه آموزش و پرورش است را میتوان اعم از کیفیت بسیار پایین آموزش به ویژه در مدارس دولتی، اجرای طرح هایی، چون خرید خدمات، جذب نیرو بر طبق ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و همچنین استخدام سرباز معلمان، خشونت و پرخاشگری در بین دانش آموزان، بی انگیزگی و دلسردی معلمان، فقدان امکانات آموزشی در مدارس، کمبود معلم و اجبار به استخدام نیرویهای بی اطلاع و بسیار ناتوان، در کنار عدم توجه والدین به تربیت و آموزش دانش آموزان در شهرستانها و روستاها و به ویژه در مناطق محروم که وضعیت نگران کننده تری نیز دارند دانست.
"دیدارنیوز" نقش نظام آموزشی در ایجاد شکاف طبقاتی را بررسی میکند؛
نگاهی به برترین رتبههای کنکور امسال نشان میدهد که این افراد در مدارس خاص و خصوصی تحصیل کرده اند، این مساله با توجه به خدمات ارائه شده در این مدارس و برخورداری این افراد از کتابها و سی دیهای بی شمار آموزشی، دور از ذهن نیست. خانوادههایی که پولدارترند فرزندان خود را به مدارس عالی میفرستند و خانوادههای کمدرآمد به مدارس ضعیف تر، نتیجه نهایی اینکه صاحبان مهارت و مشاغل، ثروت و اقتصاد، فن و هنر در همین طبقات بالا و پولدار میمانند و فرزندان خانوادههای کم بضاعت نیز در وضعیت پیشین خود ابقا شده و با محرومیت از فرهیختگی و کسب مهارتهای اجتماعی، این فقر را به نسل بعد از خود منتقل میکنند، بدین ترتیب نابرابری از طریق آموزش، مدام تولید و بازتولید میشود.
"دیدارنیوز" در گفتگو با یک «سربازمعلم» نگاهی به وضعیت این پدیده در آموزش و پرورش دارد؛
من ۱۸۰ تومان برای سربازی و ۱۳۵ تومان برای عائله مندی میگیرم و ۳۵ تومان حق اولاد بود که آن را هم حذف کردند. ما چون آموزشی سپاه بودیم و بعد به آموزش و پرورش رفتیم، هشت ماه هیچ پرداختی نداشتیم و در نهایت با هم پرداخت کردند. در طول این مدت نیز بیمهای نداشتیم، ولی حق بیمه را از ما کم کردند.
بررسی مدارس شبانهروزی در جهان
مدارس شبانه روزی به دلیل عرضه خدمات آموزشی و تربیتی ویژه و متنوع و داشتن دانش آموزان دارای تقاضای خاص که عموما با مدرسه بعد مسافت دارند، مورد اقبال قرار گرفتهاند و در تمام کشورهای برخوردار یا کم برخوردار وجود دارند.
رئیس سازمان مدارس غیردولتی مطرح کرد؛
رئیس سازمان مدارس غیردولتی گفت: تعدادی از مدارس هنوز انحرافاتی در زمینه اجرای آییننامهها به خصوص در بحث عدول از دستورالعمل شهریه و دریافت شهریههای اضافی دارند.