«محمدباقر رنجبری» مدرس حوزه و دانشگاه در گفتگو با "دیدارنیوز" مطرح کرد؛
دیدارنیوز ـ سمیه قرنی: در تقویمهای رسمی ۲۷ آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است. دو مجموعهای که در تاریخ حیاتشان تأثیرگذاری زیادی داشتند و بخش مهمی از تحرکات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران را شکل دادند. ایدههای مختلفی درباره اینکه آیا وحدت حوزه و دانشگاه شدنی است یا خیر همواره مطرح بوده است. عدهای طرفدار و عدهای منتقد این ایده هستند.
طرفداران این عده بر این نظر هستند که این دو بخش به این خاطر که بسیار مهم هستند و بخش اصلی تولید علم را بر دوش میکشند باید با هم وحدت داشته باشند تا این اثرگذاری افزایش یابد. در مقابل منتقدان این ایده بر این باورند که این دو پدیده، چون از لحاظ مبنایی با هم تفاوت دارند امکان وحدت آنها وجود ندارد.
در این رابطه دیدارنیوز به سراغ محمدباقر رنجبری مدرس حوزه و دانشگاه رفته و نظر او را پیرامون این پدیده جویا شده است. ایده کلان رنجبری این است که حوزه و دانشگاه، چون از لحاظ معرفتی و گفتمانی با هم تفاوت دارند امکان وحدت وجود ندارد، اما امکان توافق وجود دارد. او در این باره گفت: این دو پدیده دانشگاه و حوزه در واقع هم از جهت مبنایی و هم از جهت متد دارای گونههای مختلف هستند.
رنجبری به مبنای فکری حوزه و دانشگاه اشاره کرد و به این نکته تاکید داشت که نگاه حوزههای علمیه به آخرت است و دنیا را مزرعه آخرت میبیند، اما دانشگاه نگاهش به دنیا است و هیچ ایدهای برای آخرت ندارد.
او به این مساله پرداخت که چون حوزه علمیه یک گفتمان اعتقادی دارد و دانشگاه یک گفتمان رفتاری، نمیتوانند یک وحدت ماهوی داشته باشند، اما میتوانند توافق داشته باشند.
رنجبری با ذکر یک مثال درباره این توافق توضیحاتی ارائه کرد: «برای مثال در بخش محیط زیست، یک اقتصاد دان میگوید که باید برویم به ایران خودرو و سایپا کمک کنیم و ماشین تولید کنیم. پولها را از مردم بگیریم تا نقدینگی کم شود و از این جور حرفها و متدهای اقتصادی خودشان. یک دانشمند محیط زیست میگوید ماشینی تولید کنید یورو ۵ باشد که کمتر به محیط زیست آسیب بزند. میتواند این جا فقیه و عالم دین و فیلسوف اسلامی وارد شود و مباحثی را مطرح کند که با منافع بشر هماهنگ باشد و بگوید آن چه را که خدا از من و شما میخواهد این است که طبیعت را به فساد نکشانیم.»
رنجبری در پاسخ به پرسشی درباره اینکه برخی با همین نظر به دنبال اسلامی کردن علوم هستند گفت: «اگر به آن معنا است که من با یک کلمه اسلامی، اسلامی شدم خب این یک حرف بچگانه و بدوی است. مثل برخی از مراکزمان که اول انقلاب یک اسلامی کنارش میگذاشتیم و میگفتیم که اسلامی شد. خیر، با کلمه اسلامی چیزی اسلامی نمیشود. وقتی اسلامی میشود که این نوع تفکری که من عرض کردم درون منابع انسانی آن مرکز وجود داشته باشد. شما وقتی میتوانید بگویید که یک دانشگاه و مرکز علمی اسلامی است که طرف درس میخواند برای این نخواند که بیاید رقبای علمی اش را زمین بزند و به دیگران پز دهد و با آن پول تولید کند و از آن پول برای فخر فروشی و تسلط بر دیگران استفاده کند.»
رنجبری درباره بحث توافق حوزه و دانشگاه توضیح داد: دانشگاه و حوزه باید خودشان موضوع مطرح کنند و روی موضوعات با هم توافق کنند. برای مثال آقای مهدنس ژنتیک شما علمتان محترم است و علمتان موجب فرهیختگی و پیشرفت جامعه میشود، اما باید روی برخی موضوعات با هم توافق کنیم. هیچگاه در وادی شبیه سازی انسان وارد نشوند. این حد، خط قرمزت باشد. بر فرض هم که آن مهندس ژنتیک، اعتقادی هم به آخرت نداشته باشد و حوزه هم مثلاً این شخص را مسلمان نداند، اما میتوانند در این زمینه با هم توافق کنند. این توافق، توافق عقلایی است و خوب هم هست و موجب میشود که جامعه بهم نریزد و به هرج و مرج کشیده نشود و موجب تکفیر هم نشویم.»
مدرس حوزه و دانشگاه درباره سازوکار اجرایی این توافق میگوید که دولت و مجلس و بخشهای حاکمیتی باید موضوعاتی را طرح کنند تا یک ادبیات مشترک بین این دو بخش ایجاد شود. رنجبری این توافق را بسیار مبارک دانست.