در سلسله برنامههای دیدار ۱۴۰۰ رسول شکوهی در گفتگو با رسول بابایی متخصص برندینگ و کمپین سیاسی، هر بار به یک نامزد احتمالی میپردازند. برنامه دوم به محمود احمدینژاد پرداخته است.
دیدارنیوز – رسول شکوهی: محمود احمدی نژاد از سال ۸۴ که وارد عرصه انتخابات شد و توانست در اولین حضور خود رئیس جمهور هم شود تا به امروز در هر انتخابات یکی از چهرههایی است که نه تنها اسمش مطرح میشود بلکه بخشی از جریانات انتخابات له یا علیه احمدی نژاد شکل میگیرد. این انتخابات هم به احتمال زیاد از این قاعده مستثنی نیست.
محمود احمدی نژاد و نزدیکان و هم فکران او چه به اصول کمپینهای انتخاباتی و برندینگ سیاسی آگاه باشند چه به صورت ناخودآگاه و غریزی و چه به صورت اتفاقی، اکثر اصول این حوزه را رعایت میکنند و میتوان به صراحت گفت که چه با او هم نظر باشیم چه نباشیم نمیتوان برند سیاسی احمدی نژاد را نادیده گرفت، چون او یک برند سیاسی کامل است.
در ادامه برنامههای دیدار ۱۴۰۰ و تحلیل کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری از منظر کمپینهای انتخاباتی و برندینگ سیاسی این قسمت به سراغ محمود احمدی نژاد رفتیم و با رسول بابایی متخصص کمپینهای انتخاباتی و برندینگ سیاسی گفتگو کردیم. در قسمت اول سید ابراهیم رئیسی را در انتخابات پیش رو تحلیل کردیم و میتوانید اینجا آن را ببینید.
فیلم کامل تحلیل برند سیاسی احمدی نژاد
بابایی در تحلیل انتخابات در جمهوری اسلامی ایران اصلی را به عنوان پیش فرض مطرح میکند به نام «در نظام بودن». احمدی نژاد با توجه به اظهارات و فعالیتهای خود از این چارچوب تقریبا بیرون آمده و به همین دلیل احتمال تایید صلاحیت او بسیار بسیار پایین است. اما این خارج از انتخابات بودن هم در رابطه با محمود احمدی نژاد با اهمیت است.
این متخصص برندینگ سیاسی احمدی نژاد را فردی با حضور ذهن قوی و هوش هیجانی بالا میداند که در لحظه میتواند له یا علیه فردی اظهار نظری داشته باشد یا با مخاطب خود ارتباط همدلانهای بگیرد و این توان به کمک او آمده تا تاثیرگذاری بالایی داشته باشد. این نکته را میتوان با ایجاد همدلی که در ارتباط با توده مردم دارد دید.
بابایی به کهن الگوهایی که کارل یونگ در مباحث روانشناسی تحلیلی مطرح کرده اشاره میکند. او به این نکته تاکید میکند که احمدی نژاد با کهن الگوی عصیانگر قواعد را میشکند و خود را فراتر از چارچوبها تعریف میکند. نمونه آن هم این است که شاید بتوان در دورههایی پیوندی بین احمدی نژاد و جریانات سیاسی دید، ولی در مجموع ضد همه جریانها عمل میکند. این متخصص برندینگ سیاسی به کهن الگوی دیگری نیز اشاره میکند که احمدی نژاد آن را هم در خود دارد و آن کهن الگوی قهرمان است. او تلاش میکند تا با شجاعتی که دارد به صورت یک قهرمان عمل کند و میتوان عنوان عصیانگر قهرمان یا قهرمان عصیانگر را به او نسبت داد.
رسول بابایی به گذشته احمدی نژاد نیز اشاره دارد که از ابتدا خود را «مردی از جنس مردم» تعریف میکند. در اصول رای دادن داریم که مردم به فردی رای میدهند که او را دوست داشته باشند. احمدی نژاد همواره در شکافهای مختلف مانند شکافهایی که بین حاکمیت و مردم به وجود میآید خود را کنار مردم تعریف میکند و این مساله باعث ایجاد همراهی و همدلی با تودههای مردم شده است.
براساس گفتههای بابایی احمدی نژاد از آنجایی که شخصیت قهرمان برای خود تعریف میکند قاعدتا باید یک شخصیت ضد قهرمان نیز در این قصه وجود داشته باشد. احمدی نژاد همیشه علیه کسی یا جریانی است و او را به عنوان شرور قصه تعریف میکند. خود را قهرمان و جریان مقابل را به عنوان شخصیت ضد قهرمان تعریف میکند و میتوان این مساله را از هاشمی رفسنجانی تا لاریجانی دید.
نکته دیگری که بابایی به آن اشاره میکند هزینه دادن احمدی نژاد برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خود است که این مساله نیز برای مخاطب جذابیت بالایی دارد. احمدی نژاد در دو قطبی سازی تسلط بالایی دارد و هر برند سیاسی که بتواند دو قطبی ایجاد کند برند قدرتمندی است و او در این حوزه نیز همواره اقداماتی را صورت داده است. مانند صحبتهای اخیرش که استعاری صحبت میکند تا ذهن مخاطب را درگیر کند، ولی در نهایت همان دوقطبی سازی است.
این متخصص کمپینهای انتخاباتی در پایان در جواب به این سوال که تکلیف پایگاه رای احمدی نژاد چه میشود؟ به سراغ این مساله میرود که احمدی نژاد بعید است که با دست خود پایگاه اجتماعی اش را به سمت کاندیدایی هدایت کند مگر مشایی و بقایی. او بر این نکته تاکید دارد که هزینه کردن این سرمایه باید ثمرهای برای او داشته باشد یا در دراز مدت آوردهای برای او داشته باشد و در حیات سیاسی اش اثر گذار باشد.