در سلسله برنامههای دیدار ۱۴۰۰ رسول شکوهی در گفتگو با رسول بابایی متخصص برندینگ و کمپین سیاسی، هر بار به یک نامزد احتمالی میپردازند. برنامه دهم به برند سیاسی محسن مهرعلیزاده پرداخته است.
دیدارنیوز – رسول شکوهی: به احتمال زیاد محسن مهرعلیزاده این بار نیز به مانند سال ۸۴ این تصور را نداشت که در انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت شود و بتواند وارد رقابتهای انتخاباتی شود. او در سال ۸۴ با حکم حکومتی رهبری وارد عرصه انتخابات شد و این بار با تایید شورای نگهبان توانست پا به این عرصه بگذارد.
مهرعلیزاده با اینکه در سال ۸۴ توانست حدود یک میلیون و ۲۸۸ هزار رای کسب کند، اما بعد از آن دیگر در عرصههای سیاسی حضور نداشت و بیشتر در سمتهای مدیریتی فعالیت میکرد. این بار نیز با ثبت نام گسترده چهرههای سیاسی و همچنین رد صلاحیتها توانست در لیست نهایی شورای نگهبان حضور داشته باشد و تلاش کرد که تا خود را به عنوان نماینده اصلاحات در این انتخابات معرفی کند.
مهرعلیزاده در فرصت کمی که داشت تلاش کرد تا در مناظرهها و برنامههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی خود را به مخاطبان معرفی کند و برای خود جایگاهی بسازد. در ادامه برنامههای برندینگ سیاسی دیدار ۱۴۰۰ و تحلیل انتخابات ریاست جمهوری از منظر کمپینهای انتخاباتی و برندینگ سیاسی این بار درباره محسن مهرعلیزاده با رسول بابایی متخصص کمپینهای انتخاباتی و برندینگ سیاسی گفت وگویی داشتیم.
فیلم کامل این گفتگو را این جا ببینید
رسول بابایی کمپین مهرعلیزاده را نمونهای از یک کمپین ضعیف که موضوعات را درست درک نکرده و در نهایت منجر به کاهش اعتبار یک چهره سیاسی شده است عنوان میکند. او به این نکته تاکید دارد که شاید کمپین مهرعلیزاده به خاطر زمان کم نتوانست مسائل را به خوبی پیش ببرد، ولی ملاک نظرات مردم و تلقی عمومی است که بررسیها نشان میدهد تلقی و شناخت مردم در ابتدا از مهرعلیزاده پایین بوده، ولی رفته رفته شناخت بیشتر شد و به همان اندازه محبوبیت او نیز پایین آمد.
بابایی برای تحلیل وضعیت حضور مهرعلیزاده در این انتخابات به سراغ این بحث میرود که وقتی یک کاندیدا وارد میدان رقابت میشود باید نسبت به رقابت، جامعه، نگاه جامعه به وضعیت سیاسی و مسائل اصلی انتخابات شناخت کافی داشته باشد و همچنین میزان موفقیت و عدم موفقیت خود را هم بداند. این متخصص کمپینهای انتخاباتی به این نکته تاکید دارد که اگر کمپین مهرعلیزاده شناخت کافی نسبت به مسائل داشت قطع به یقین میدانست که امکان پیروزی او نزدیک به صفر است.
بابایی به سراغ این بحث میرود که وقتی با علم به اینکه برنده انتخابات نیستیم و وارد رقابت میشویم باید اهداف دیگری را دنبال کنیم و یک کمپین منسجم همواره به دنبال پیروزی در انتخابات نیست و میتواند اهداف دیگری را دنبال کند. به عقیده بابایی مهرعلیزاده با این هدف به میدان رقابت آمده که پیروز شود و این اولین اشکال او است.
بیشتر بخوانید: عبدالناصر همتی؛ زیر سایه سنگین روحانی!
دومین مشکل کمپین مهرعلیزاده نیز این است که طراحی کمپین درست انجام نشده و گروه هدف خود را نمیشناسد و پیام دقیق و مسنجمی هم ارائه نمیکند. طبق گفتههای بابایی پایگاه اجتماعی که میخواهد از آنها رای بگیرد را هم مشخص نکرده و با تحلیل رسانهای و سیاسی میخواهد وارد عرصه انتخابات شود و با صحبتهایی که در مناظرهها مطرح کرده نه تنها دستاوردی نداشته بلکه رای احتمالی خود را هم کاهش داده است.
رسول بابایی کارشناس برندینگ سیاسی به این نکته اشاره دارد که مهرعلیزاده از موهبت ناشناخته بودن میتوانست استفاده کند، ولی این کار را نکرد. بابایی در این باره میگوید: «اتفاقی در انتخابات ۹۲ افتاد و حسن روحانی با حدود ۲ درصد رای وارد انتخابات شد و در نهایت بالای ۵۰ درصد رای آورد و توانست پیروز شود آنها را به اشتباه انداخت که مهرعلیزاده هم میتواند این کار را تکرار کند. این اتفاق در شرایط خاصی میتواند رخ دهد آن هم در شرایطی که برند شخصی آن فرد با مساله اصلی انتخابات نسبتی داشته باشد. مانند اتفاقی که برای روحانی افتاد و توانست با توان سیاست خارجی برنده بازی شود و حمایت هاشمی و خاتمی و حسن خمینی و اصلاحات و ... هم توانست کمک کند و توان شخصی او نیز ماجرا را به نتیجه مطلوب آنها رساند. سابقه و شخصیت مهرعلیزاده چه نسبتی با مسائل امروز جامعه دارد و توضیح نمیدهد که با توان و دانش و تجربهای که دارد چگونه میتواند مساله اقتصاد را حل کند».
بابایی به ایرادات مهرعلیزاده در مناظرات هم اشاره میکند. حمله به رقیب قبل از اثبات خود اصلیترین ایرادی است که مهرعلیزاده در مناظرهها از خود نشان داد. بابایی میگوید: «مهرعلیزاده وارد مناظره میشود و قبل از اینکه خود را ثابت کند و درباره خودش صحبت کند و بتواند همدلی ایجاد کند یک دفعه به رئیسی حمله میکند. فارغ از اینکه حمله کردن موثر است یا نه برای او آوردهای ندارد. حتی امکان دارد که باعث ریزش رای رئیسی شود، ولی این رای به سبد رای مهرعلیزاده ریخته نمیشود. چون صرف حمله کردن رای آور نیست. این فهم نادرست کمپین و مناظره است».
بیشتر بخوانید: رئیسی هم میآید؛ هم رئیس جمهور میشود
بابایی به سراغ این مساله میرود که ناشناختهها میتوانند کنجکاوی ایجاد کنند تا مخاطب فکر کند که مهرعلیزاده کیست و چگونه میتواند مشکل من را حل کند. در مرحله بعد است که با ایجاد همدلی و ارتباط موثر و ارائه طرح و برنامه میتوان گفت که رقیب میخواهد چه کند و اینجاست که میتوان حمله کرد. بابایی میگوید: «اگر این بستر را ایجاد نکردید و فضا به وجود نیامد حمله نمیتواند راهگشا و اثر بخش باشد. حتی اگر حرف جذابی مانند سندروم پست بی قرار مطرح شود شاید در فضای مجازی هم دست به دست شود، ولی در نهایت رای آور نخواهد بود.»
بابایی درباره اسم بردن از فردی مانند خاتمی و طرح دولت سوم اصلاحات نیز خاطر نشان کرد که صرف اسم بردن از خاتمی و اصلاحات رای آور نیست و باید آنها از مهرعلیزاده حمایت کنند و او نیز باید نسبت خود را با این جریان همدلانه به مردم نشان دهد و بعد از آن است که میتوان بر این پایگاه رای حساب باز کرد.