ایرانیان از دوران کهن تاکنون روزهایی از سال را با هدف رواج آیینهای دینی و گردهمایی و نزدیکی افراد جامعه که به منظور ایجاد اتحاد و وحدت انجام میشد، به عنوان ایام خوشی اعلام میکردند؛ دورهم جمع میشدند و به جشن و پایکوبی میپرداختند.
دیدارنیوز- در آستانه نوروز قرار داریم. نوروزی که میتوان از آن به عنوان بزرگترین و کهنترین جشن ایرانیان یاد کرد. وقتی از جشن سخن به میان میآید، سرور و شادی در ذهن ما شکل میگیرد. درواقع واژهٔ جشن که امروزه از آن برای ایام عید و خوشی استفاده میکنیم از یسن (Yasna) اوستایی گرفته شده است که به معنی ستایش و پرستش است. ایرانیان باستان روزهایی از سال را با هدف رواج آیینهای دینی و گردهمایی و نزدیکی افراد جامعه که به منظور ایجاد اتحاد و وحدت انجام میشد، به عنوان ایام خوشی اعلام میکردند؛ دورهم جمع میشدند و به جشن و پای کوبی میپرداختند. میتوان گفت در ایران باستان، جشن به معنای ستایش و پرستش دینی همراه با سرور و شادمانی بود.
جشنهای ماهانه
ایرانیان باستان به گاهشماری و گردش ایام اهمیت ویژهای میدادند چنانکه برخی از ایام جشن و سرور را بر اساس نام روز و ماه و یکی شدن آنها درنظر میگرفتند. در ایران باستان گاهشماریهای گوناگونی رواج داشت. یکی از آنها گاهشماری اوستایی نو بود که در این گاهشماری هر سال دوازده ماه دارد و هر ماه درست ۳۰ روز است. این ۳۰ روز دارای ۳۰ نام مشخص و ویژه هستند. همچنین دوازده ماه اوستایی نیز دارای دوازده نام است. نامها از آن امشاسپندان و ایزدان است. اما پنج روز باقی میماند که پس از آخرین روز از ماه اسفند اضافه میشد.
نامهای دوازدهگانه ماهها با دوازده نام از اسامی روزها، مشترک هستند. به طور مثال، فروردین نخستین ماه سال و آغاز بهار است در حالی که روز نوزدهم هر ماه نیز فروردین نامیده میشود یا اردیبهشت دومین ماه و سومین روز ماه نیز بهشمار میرفت. بدین شیوه هرگاه نام روز و ماه یکی میشد، آن روز را جشن میگرفتند و از این رهگذر دوازده جشن در سال که بهتر است آنها را جشنهای ماهانه بنامیم، پدید میآمد.
فروردین
شاید بتوان از فروردین به عنوان پر جشنترین ماه سال یاد کرد. فروردین، نخستین ماه سال است که با جشن بزرگ نوروز و نو شدن سال همراه است. در قدیم نوروز به دو بخش نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم میشد. اولین روز فروردینماه، نوروز کوچک بود و ایرانیها ۵ روز اول فروردین را در قالب جشنی همگانی گردهم میآمدند و به پایکوبی میپرداختند.
نوروز از جمله بزرگترین جشنهای جهانیان است که پرونده ثبت جهانی آن با حضور دوازده کشور از جمله ایران، هند، ترکیه، آذربایجان، پاکستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، تاجیکستان، افغانستان، ترکمنستان و عراق در یونسکو به ثبت رسید و این روزها چین و مغولستان نیز خواهان پیوستن به این پرونده میراث جهانی هستند.
نوروز با برپا کردن خوان نوروزی که امروزه تبدیل به سفره هفت سین شده، کاشت حبوبات جهت تفال زدن به آن که امروزه تبدیل به سبزه سبز کردن شده، جشن و مراسم آبپاشی که امروزه تبدیل به شستشوی کوی و بزن و تمیزکردن خیابانها شده، هدایای نوروزی که امروزه تبدیل به عیدی دادن و عیدی گرفتن شده، کوسه برنشین که امروزه تبدیل به حاجی فیروز شده، میر نوروزی و خوان نوروزی که امروزه تبدیل به دید و بازدیدهای عید شده برگزار میشد.
نوروز بزرگ نیز از ششم فروردین شروع میشد، زرتشتیها براین باورند که زرتشت در این روز متولد شده بنابراین برایشان اهمیت خاصی داشت و آن را گرامی میداشتند. آب پاشیدن به همدیگر، دود کردن اسپند و پخش کردن سنجد و آویشن نیز از دیگر مراسمهای این جشن است. همچنین ایرانیها معتقد بودند که در نوروز است که سرنوشت یک سال آینده آنها رقم میخورد.
سیزده به در نیز جشنی است که سیزدهمین روز فروردین برپا میشود. با وجود آنکه در عصر حاضر برخی سیزده به در را نحس میدادند اما تاکنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است. درواقع، سیزدهم هر ماه شمسی، تیر روز نام دارد و مربوط به فرشتهای به نام «تیر» است. ایرانیان در گذشته، پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را به باغ و صحرا میرفتند و شادی میکردند. در حقیقت با این ترتیب رسمی بودن دوره نوروز را به پایان میرساندند.
امروزه در ایران معاصر، سیزدهمین روز فروردین به نام روز طبیعت نامگذاری شده و همچنان به رسم گذشتگان، به طبیعت میرویم و به قول معروف سیزده را به در میکنیم.
اما جشن متعلق به ماه فروردین جشن فروردگان (روز بزرگداشت از روان و فروهر درگذشتگان) نام دارد و در نوزدهم فروردین برگزار میشود. البته این جشن کمی متفاوتتر است چراکه ایرانیان باستان در این روز به یاد درگذشتگان، شادی نوروز را با رفتن بر سر مزار درگذشتگان، با روح آنها به اشتراک میگذاشتند. برای خشنودی روان مردگان، عود و کندر آتش میزدند و گل و گیاه و میوه و شمع بر سر مزار میگذاشتند. البته این آیین در عصر حاضر نیز اجرا میشود فقط زمان آن با تغییر روبه رو شده. چنانکه در بیشتر مواقع، بعد از نو شدن سال، عموم جامعه بر سر مزار درگذشتگان میروند، با آب و گلاب سنگ قبرها را میشویند و گلدان گل بر مزار میگذارند.
جشن سروش نیز از دیگر جشنهای فروردین است که به سروش اختصاص داشت و سروش فرشتهای است که شب را مراقبت میکند. در این روز نیز دعا خوانده میشد. در روز دهم ماه فروردین نیز جشنی برگزار میشد که به آن آبانگاه میگفتند. آن جشن نیز به آب و باران و مراسمی در تقدیس آن ارتباط داشت.
اردیبهشت
اردیبهشتگان نام جشنی است که در اردیبهشت برگزار میشود و از جمله جشنهای دوازدگانه همسو با ماههای سال است و از جلمه جشنهای آتش به حساب میآید. درواقع روز سوم هر ماه باستانی به نام اردیبهشت است و بر اساس گاهشماری، سوم اردیبهشت با تلاقی نام ماه و روز، جشن اردیبهشتگان برگزار میشد. در این روز ایرانیان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. از آنجایی که معمولا در اردیبهشت است که شاهد شکوفا شدن گلها هستیم، سوم اردیبهشت را به نام روز شکوفایی گلها نیز میشناسند.
در اردیبهشت به غیر از برگزاری جشنی که با گاهنگاری شمسی همسو بود، جشن دیگری نیز برگزار میشد که بر اساس گاهنبار یا گاهبار انجام میگرفت. ایرانیان باستان براین اعتقاد بودند که خداوند عالم را در شش گاهنبار از جمله گاهنبار میدیوزرم، گاهنبار میدیوشـم، گاهنبار پـتیهشـهیم، گاهنبار ایاسرم، گاهنبار میدیارم، گاهنبار همسپثمیدیه آفرید.
بر این اساس، گاهنبار میدیوزرم را روز آفریدن آسمان میدانستند و این روز را در پانزدهم اردیبهشت جشن میگرفتند. هر یک از جشنهای ششگانهٔ گاهنبار، پنج روز بطول میانجامید و در آخرین روز مردم انفاق میکردند.
خرداد
ایرانیان باستان خرداد ماه را با جشنی که در روز هرمزد همزمان با نخستین روز خرداد میگرفتند، آغاز میکردند. در این روز به کاشت کنجد میپرداختند. حتا امروزه نیز کاشت کنجد، پنبه، کرچک و دیگر دانههای روغنی در استانهای مرکزی ایران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام میشود.
جشن خُردادگان نیز در ششمین روز از ماه خرداد برگزار میشد و به پاسداشتِ آب و آبادانی اختصاص داشت. یکی از مهمترین آیینهای این جشن، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بود. در این روز توجه ویژهای به نگهداری و نوسازی بخشهایی که با آب در ارتباط بودند میشد و چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها مورد توجه قرار میگرفتند.
تیر
روز سیزدهم تیر ماه که به نام تیر یا تِشتًر از ایزدان مهم ایران باستان نامگذاری شده یکی از مهمترین جشنهای ایرانیان است. این جشن موسوم به تیرگان به گفتهٔ اغلب منابع تاریخی در بزرگداشت واقعهٔ تیراندازی آرش کمانگیر است. ابوریحان بیرونی از دو تیرگان کوچک و بزرگ یاد میکند که اولی در روز سیزدهم و دومی در روز چهاردهم تیرماه بود و دربارهٔ علت آن نوشتهاست، تیرگان کوچک زمان پرتاب تیر و تیرگان بزرگ هنگامی است که خبر آوردند تیر به کجا افتادهاست. این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشِ رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شدهاست. البته در آن زمان شیرینی میپختند و در کنار هم به شادی میپرداختند و «فال کوزه» هم میگرفتند.
این جشن ایران باستان، تحت عنوان جشن تیرگان ذلف آباد فراهان به عنوان نخستین جشن تیرگان ایران در دیماه ۱۳۸۹ در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیدهاست. همچنین این آیین از استان گیلان با نام تیرماسینزه در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیدهاست.
در تیرماه نیز شاهد برگزاری یکی دیگر از جشنهای گاهنبار بودیم چنانکه گاهنبار میدیوشـم در روز پانزدهم تیر ماه برگزار میشد و ایرانیان باستان بر این اعتقاد بودند که خداوند در این روز آب را آفرید.
مرداد
روز هفتم هر ماه امرداد نام دارد و مطابق معمول روز هفتم از ماه امرداد جشن امردادگان برگزار میشد که در دوران باستان و عصر ساسانی و پس از آن مراسم و آدابی در دشت و فضای باز انجام میشد. ابوریحان گوید «… مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزهٔ پیش آمدن دو نام با هم، جشن میگرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشتهای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و بر کنار کردن گرسنگی و زیان و بیماریهاست.»
شهریور
شهریور امشاسپند ایزد نماد شهریاری آرمانی و نیز نگاهبان فلزات است که ششمین ماه سال و چهارمین روز ماه را به نامش نامگذاری کردهاند. بدین ترتیب در ایران باستان در روز چهارم شهریور ماه جشن موسوم به شهریورگان برگزار میشد. این جشن آذرجشن هم نامیده شده و جزء جشنهای آتش است. مردم در خانه آتش میافروختند و پس از ستایش و نیایش برای صرف خوراکی گرد هم میآمدند.
این ماه نیز دارای جشنی از جمله جشنهای گاهنبار است چنان که ایرانیان باستان معتقد بودند در روز سیام شهریور خداوند زمین را آفرید بنابراین، این روز را گاهنبار پـتیهشـهیم مینامیدند و آن را جشن میگرفتند.
گفته میشود در ایران باستان دو جشن تحت عنوان خزان نیز برگزار میشد که نخستین جشن خزان در روز هشتم شهریور ماه بود که با سوارکاری، چراغانی، آذین خانهها و آتش افروزی بر بامها همراه میشد. برخی زمان این جشن را در روز هجدهم شهریورماه و گاه پانزدهم شهریور عنوان کردند.
در عصر حاضر نیز شاهد برگزاری جشنهای مختلف که در رابطه با برداشت محصول است هستیم. چنانکه ۳۱ شهریور با برگزاری جشن انار در بخش طارُم/تارُم استان قزوین همراه است که با نواختن ساز و دهل و دایره اجرا میشود و مردم برای آغاز چیدن انار به انارستانها میروند. مردم چیدن انار پیش از این جشن را ناشایست میدانند.
جشن انگور، جشن شاندر نیز در آذربایجان غربی و در اواخر تابستان برگزار میشود. در این جشن با شادی و بازیهای گروهی، هر کس بهترین انگورهای تاکستان خود را برای انتخاب بهترینها به مسابقه میگذارد.
(جمعه پایان تابستان) جشن خرمن، علم واچینی نیز در گیلان برگزار میشود. این جشن به مناسبت پایان درو محصول و سال زراعی برپا میشود.
مهر
بر اساس آنچه که میتوان از سنگ نوشتههای داریوش در بیستون دریافت، سال ایرانیان باستان، در پاییز آغاز میشد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد) ایرانیان باستان، در اصل، جشن اول سال ایرانیان بود. اما در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ بود که سال اوستایی نو، سال دینی زرتشتی شد و روز اول سال به اول فروردین، عید نوروز منتقل شد. به همین جهت بسیاری از مراسم ملی مذهبی نوروز و مهرگان شبیه به هم هستند. یکی از بارزترین مراسم نوروز و مهرگان بار عام شاهان بود.
در زمان ساسانیان بر این باور بودند که اهورهمزدا، یاقوت را در روز نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریدهاست و از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک (ضحاک) غلبه کرد. مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد این روز را جشن میگیرند.
البته روز اول مهر را نیز به عنوان روز خزان جشن میگرفتند و مهرگان در روز شانزدهم مهرماه برپا میشد. در مهرماه نیز شاهد برگزاری جشن گاهنبار ایاسرم بودیم که در روز سیام مهر ماه برگزار میشد. ایرانیان باستان معتقد بودند در این روز خداوند گیاه را آفرید.
آبان
نزد ایرانیان باستان پس از آتش دومین عنصر مقدس آب بود. بر اساس همین اهمیت هشتمین ماه سال و دهمین روز ماه به پاس احترام به این عنصر و ایزد آن نامگذاری شدهاست. آبانگان جشنی بوده که ظاهراً به صورت همگانی و با حضور در کنار آبها و پرداختن به جشن و شادی و خوردن و نوشیدن و نیز خواندن نیایشهای مربوط به ایزدان آب برگزار میشد. در ایران امروز اثری از برگزاری این جشن دیده نمیشود ولی پارسیان هند هنوز با پوشیدن لباس سفید و حضور در کنار آبهای طبیعت این روز را گرامی میدارند. برخی گاهشمارها تاریخ این جشن را ۴ آبان ماه ذکر کردهاند.
آذر
در ایران باستان، نهمین روز ماه آذر به سبب توافق دو نام طبق رسم جشن گرفته میشد. این جشن موسوم به آذرگان نیز از زمرهٔ جشنهای آتش شمرده میشود و به همین دلیل بیرونی گفتهاست زرتشت به پیروان خود فرمود که در این روز به زیارت آتشکدهها بروند و قربانی کنند و در امور عالم به مشاوره بپردازند. امروزه این جشن که در تقویم کنونی در سوم آذرماه واقعاست، همانند بسیاری از جشنهای دیگر جنبهٔ ملی خود را از دست داده و تنها زرتشتیان هنوز با رفتن به آتشکده و خواندن نیایش آن را گرامی میدارند.
شاید بتوان از یلدا به عنوان جشنی یاد کرد که بعد از نوروز، ماندگارترین جشن ایرانیان در اعصار مختلف بوده و هست. یلدا مراسمی است که در نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال برپا شود و سابقهای چند هزار ساله دارد و از رسوم ویژه آریاییهاست. اقوام قدیم هندوایرانی و هندواروپایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان میگرفتند. در شب یلدا آتش میافروختند، گرد هم جمع میشدند و خوان ویژه پهن میکردند که این سفره جنبهٔ دینی داشت و مقدس بود.
شب یلدا به عنوان یکی از آیینهای سنتی و باستانی ایرانیان در فهرست میراث ملی ثبت شده و هماکنون فعالیتهایی برای ثبت این آیین در قالب پرونده چند ملیتی در یونسکو در جریان است. البته ۳۰ آذر ۹۴ ایران نخستین کشوری بود که در صفحه «اشتراکگذاری اطلاعات برای ترویج پروندههای چند ملیتی» پرونده «یلدا» یا همان «شب چله» را در سایت یونسکو به ثبت رساند.
چندی پیش نیز شاهد ثبت «آگِر نوروژی؛ آیین آتش نوروزیِ شب چله» در فهرست ملی میراث ناملموس کشور بودیم. آیین «آگر نوروژی» یکی از آیینهای یلدا در ایران باستان است که همچنان در میان مردم قوم لک حفظ شده و با نام شو چله (شب چله) برگزار میشود و در آن آتش بزرگی برپا میکنند و گرداگرد آن به پایکوبی و شادی میپردازند. مردم لک شب چله را که بلندترین، سردترین و تاریکترین شب سال است به عنوان شب زایش میر یا مهر میدانند. مهر نماد گرما، نور و جانبخشی است و با زایش او تاریکی و سردی رو به زوال میگذارد.
دی
خرمروز روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود، در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی. زرتشتیان به ویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آن را دیدادارجشن مینامند.
ابوریحان بیرونی میگوید دی ماه را خورماه نیز میگویند و روز اول ماه را خره روز یا خوره روز نامند. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. ایرانیان سال را در دورهای از ادوار تاریخی خود از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز میکردند و در واقع نوروزشان بود.
سیرسور از جمله جشنهای ایرانیان باستان است که با طبخ خوراکی خاص همراه بود. آنها در روز چهاردهم دی ماه خوراکهایی با سیر طبخ کرده و میخوردند. ایرانیان باستان، سیر را مادهای برای دفع بدیها میدانستند از این رو با خوردن آن سعی می کردند تا پلیدیها و بدیها را از خود دور کنند. البته امروزه نیز، سیر جایگاه خاصی در خوراک ایرانیان دارد و انواع غذاهای متنوع با آن طبخ میشود.
جشن بتیکان نیز در روز پانزدهم دی برگزار میشد. در این روز مردم برای از بین بردن موجودات زیانرسان از خمیر یا گل تندیسی از آدمی ساخته و آن را در مدخل در یا راهرو خانهها مینهادند، بعداً این مجسمه را میسوزاندند. جشن گاوگیل نیز در شانزدهمین روز دی ماه برگزار میشد که که به نام ایزدمهر نامگذاری شده بود.
یکی دیگر از گاهنبارها در دی ماه است چنانکه ایرانیان باستان معتقد بودند خداوند جانوران را در دی ماه آفرید. از این رو گاهنبار میدیارم را بیستم دی ماه برگزار میکردند.
بهمن
جشن بهمنگان یا بهمنجه روز دوم ماه بهمن که مصادف بود با روز بهمن برگزار میشد. بهمن نام نخستین امشاسپند دین زرتشتی است. در آن زمان پختن نوعی آش موسوم به دیگ بهمنجه بسیار رایج و معمول بود.
«جشن نوسره» در ۵ روز قبل از جشن سده برگزار میشد، ایرانیان با برگزاری این جشن خود را برای برگزاری هر چه باشکوهتر جشن سده آماده میکردند. از آداب برگزاری جشن نوسره میتوان به بر پایی آتش و خواندن نیایش و دعا اشاره کرد.
بهمن ماه یکی دیگر از ماههایی است که یکی دیگر از بزرگترین جشنهای ایرانیان باستان را در دل خود جای میداد. جشن سده، از جملهٔ بزرگترین جشنهای آتش در ایران باستان است که امروزه یادگارهایی از برگزاری این جشن برجای مانده و تنها در برخی از مناطق ایران همچنان برگزار میشود.
وجه تسمیهٔ این جشن به همان عدد صد میرسد و مربوط به موقعیتهای فصلی است. در دورانی ایرانیان سال را به دو فصل تقسیم میکردند، تابستان بزرگ که هفت ماه بود از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه و زمستان بزرگ که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفند ماه میرسید و بعضی پنجه را نیز در این پنج ماه بهشمار میآوردند که مجموعاً یک سد و پنجاه روز میشد. گویند چون صد روز از زمستان بزرگ سپری میشد، ایرانیان جشن سده را برپا میکردند چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیدهٔ نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است. این جشن را آبان روز از بهمن ماه برابر با دهمین روز از بهمن ماه، شب هنگام و درست سد روز از زمستان بزرگ میگذشت، برگزار میکردند. در جشنی بزرگ آتش را که جلوگاه و رمز و کنایت از اهورامزدا است، میافروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند. یکی از مشخصات و ویژگیهای جشن سده تعاون و همکاری مردم است.
البته در ایران معاصر باتوجه به برگزاری مراسم دهه فجر که از ۱۲ تا ۲۲ بهمن برگزار میشود، جشنی ملی در کشور برگزار میشود، جالب است بدانید که ایرانیان باستان روز ۲۲ بهمن را به نام و گرامیداشت ایزد باد تحت عنوان بادیره گرامی میداشتند.
اسفند
ابوریحان بیرونی از برگزاری جشنی در روز پنجم اسفند ماه که روز جشن سپندارمذگان است یاد کرده که معنای آن خرد و شکیبایی است. سپندارمذ فرشته نگهبان زمین و نیز فرشتهٔ پاسبان زنان پارسا و نیکخواه است. در روزگار پیشین این ماه و به ویژه این روز جشن زنان بود و در این جشن مردان به زنان بخشش میکردند و هنوز این آیین در اصفهان و ری برگزار میشود و به فارسی آن را جشن مردگیران نامند. البته در عصر معاصر سعی برآن است تا این روز جایگزین روز ولنتاین که از آن به نام روز عشاق یاد میشود، شود.
جشن سوری یکی از جشنهایی بود که ایرانیان باستان آن را در آخر سال برگزار میکردند. علت جشن و آتش افروزی در ایام آخر سال مربوط به جشن فروردگان میشد چراکه معتقد بودند، فروهرها یا ارواح مردگان به مدت ده شبانه روز از جایگاه اصلی خود در آسمان به شهر و دیار و خانومان فرودآمده و میان بازماندگان زندگی میکنند. یکی از واجبات و سنتهای معمول آتش افروختن بر سربامها و در کوی و برزن بود. علتی که برای آن ذکر میکنند، این است که ارواح را راهنما باشد تا در روشنی و فروغ آن به خانههای خود درآیند.
امروزه این جشن تبدیل به چهارشنبه سوری شده است و همه آمدن آخرین چهارشنبه سال را جشن میگیرند. این درحالی است که در ایران باستان، هفته و روزهای هفته تحت عنوان شنبه و یک شنبه و ... معنا نداشت و هیچگاه چهارشنبهای وجود نداشت که آن را جشن بگیرند. این جشن در عصر حاضر در قالب معاصر جای گرفته و هر سال با برپایی آتش و پریدن از روی آن و فشفشه هوا کردن برگزار میشود.
اسفند ماه آخرین ماهی است که آخرین گاهنبار را در دل خود جای داده. ایرانیان باستان معتقد بودند، در پایان دوازده ماه و آخرین روز پنجه دزدیده، انسان آفریده شد. از این رو گاهنبار همسپثمیدیه را در اسفند برگزار میکردند.
ایران اسلامی
البته جشنها با ورود اسلام به ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفتند و با همسانسازی روزهای نیک مانند میلاد پیامبر، امامان و ائمه اطهار، در عین حفظ شالوده دینی خود در قالب فرهنگ ایرانی – اسلامی تغییر شکل دادند. البته باتوجه به آنکه میلاد ائمه و پیامبر بر اساس تقویم قمری محاسبه میشود، اعیاد اسلامی در طول سال شمسی تغییر تاریخ میدهند با این وجود، با شکوه و بزرگ برگزار میشود. در این میان شاهد برگزاری جشنهایی در شب میلاد امام رضا(ع)، امام حسن عسگری(ع)، حضرت زینت(س) و سایر ائمه اطهار و اهل بیت پیامبر(ص) هستیم.
بر این اساس شاهد برگزاری هفته وحدت هستیم که به مناسبت میلاد پیامبر برگزار میشود. از ۱۲ ربیع الاول هجری قمری (روز میلاد حضرت محمد (ص)به روایت اهل سنت) تا ۱۷ ربیع الاول (میلاد آن حضرت به روایت شیعیان) را به نام هفته وحدت نامگذاری کردند. هر ساله جشنهای باشکوهی برای گرامیداشت این ایام همراه با مولودی خوانی برگزار میشود. مراسم مولودی خوانی به شکلی است که اشعاری با نثر زیبا در وصف حضرت محمد(ص) همراه با نوای دف و طبل خوانده میشود و جمع حاضر نیز بعضی از مصراعها را تکرار میکنند.
همچنین اعیاد شعبانیه با سالروز ولادت حضرت امام حسین(ع) و روز پاسدار آغاز و با میلاد حضرت ابوالفضل العباس و حضرت امام زین العابدین(ع) ادامه مییابد. نیمه شعبان نیز مصادف با سالروز ولادت امام دوازدهم حضرت مهدی(عج) است که با چراغانی خیابانها و مولودی خوانی و جشن سرور در کوچه و خیابانها همراه است.
از دیگر جشنهای ایران – اسلامی میتوان به تولد حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره کرد که در بیستم جمادی الاخره جشن گرفته میشود. این روز در ایران به عنوان روز زن و روز مادر نامگذاری شده و هدایایی برای بانوان گرفته میشود و از آنها قدردانی میشود.
تولد امام علی(ع) نیز در سیزدهم رجب از مهمترین جشنهای شیعیان است و به نام روز پدر نامگذاری شده است و در این روزها آقایان هدایایی دریافت میکنند و از آنها تقدیر میشود.
مبعث و معراج پیامبر اسلام (ص) در ۲۷ رجب جشن گرفته میشود. خیابانها آذین بسته میشوند و مولودی خوانی انجام میشود.
ماه رمضان نیز ماهی خاص برای مسلمانان به حساب میآید. در این میان نه تنها این ماه به عنوان ماه مهمانی خدا به حساب میآید بلکه عید فطر یا عید صغیر که مصادف با پایان رمضان و اول شوال است با کامل شدن ماه، جشنی بزرگ به مناسبت یک ماه روزهداری و عبادت برگزار میشود. این عید را با عناوین متعدد دیگری مانند عید رمضان، عید روزه گشادن مینامند. این جشن معمولا یک روز است اما سه روز را تعطیل اعلام میکنند.
عید قربان یا عید کبیر، جشن بزرگی است که در دهم ذیحجه برگزار میشود. بنابر روایات اسلامی، در این روز خدا به ابراهیم خلیل فرمان داد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. او اسماعیل را به قربانگاه برد ولی جبرئیل همراه با «قوچی» نازل شد و ابراهیم آن را به جای اسماعیل قربانی کرد. سنّت قربانی در روز عید قربان در سرزمین منا به یاد آن رخداد است. مسلمانانی که برای حج، به زیارت خانه خدا میروند، طبق شروطی وظیفه دارند در منا قربانی کنند.
عبادت در شب و روز عید قربان بسیار سفارش شده و احیای شب عید قربان به دعا، نماز و نیایش فضلیت فراوانی دارد. در روز عید قربان اعمالی مانند غسل، نماز عید قربان، قربانی کردن، زیارت امام حسین(ع) و خواندن دعای ندبه، مستحب است. روزه گرفتن در عید قربان مانند عید فطر بر اساس منابع دینی حرام است.
عید غدیر از دیگر اعیاد مسلمانان است که هر سال جشن گرفته میشود. از زمان آل بویه به این سو، شیعیان روز هجدهم ذیحجه را به عنوان روز اعطای منصب و اعلام وصایت علی(ع) که به دست پیامبر(ص) در بازگشت از حجة الوداع صورت گرفت جشن میگیرند. برقراری پیوندهای برادرخواندگی یا خواهرخواندگی ایمانی در میان شیعیان در این عید معمول بوده است.
در این میان برخی از جشنهای ایران باستان همچنان در میان اقشای مختلف جامعه و بخصوص اقلیتهای مذهبی اجرا میشود که از آن جمله میتوان به جشن مهرگان، تیرگان، سده، سپندارمذگان و ... اشاره کرد. البته طی سالهای گذشته با افزایش آگاهی عموم جامعه نسبت به فلسفه برگزاری جشنها در ایران باستان و علاقه نسل جوان برای حفظ و احیای سنتهای گذشتگان شاهد رونق جشنهای ایران باستان هستیم که در کنار جشنهای شیعیان برگزار میشوند.