تیتر امروز

رحیم عبادی: جوانی قربانی اولویت‌های گمشده حکمرانی/ واهمه بخشی از روحانیت از اعتماد به نسل جدید
گفت‌وگوی دیدار در برنامه «پشت صحنه» با رئیس پیشین سازمان ملی جوانان

رحیم عبادی: جوانی قربانی اولویت‌های گمشده حکمرانی/ واهمه بخشی از روحانیت از اعتماد به نسل جدید

دیدارنیوز در برنامه «پشت صحنه» این بار میزبان رحیم عبادی، رئیس پیشین سازمان ملی جوانان بود. او معتقد است نسلی که روزی مخاطب سازمان ملی جوانان بود، امروز به میانسالی رسیده است.
علی بختیار: مجلس هفتم مقصر اصلی شرایط کنونی است/ قیمت گذاری دستوری یعنی فساد، تبعیض و قاچاق/ احمدی نژاد با طرح هدفمندسازی یارانه آسیب جدی به کشور زد
گفت و گوی دیدار در برنامه «تیتر» با نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی

علی بختیار: مجلس هفتم مقصر اصلی شرایط کنونی است/ قیمت گذاری دستوری یعنی فساد، تبعیض و قاچاق/ احمدی نژاد با طرح هدفمندسازی یارانه آسیب جدی به کشور زد

«تیتر» در یکی دیگر از سری برنامه‌های خود و با توجه به اهمیت افزایش قیمت بنزین به سراغ یکی از نمایندگان پیشین مجلس و عضو کمیسیون انرژی رفت تا در مورد قیمت بنزین حقایق را برای مردم بگوید.
پرسش‌ها و انتظاراتی که مطرح شد

عصر پساماشه؛ بازگشت به ۱۵ سال پیش

محمد فاضلی در یادداشتی می‌نویسد: در فردای دو دوران مقاومت و دیپلماسی، وضع اقتصاد، جامعه، محیط‌زیست، امنیت و ... از هر آن‌چه بیست سال پیش وجود داشت، بدتر است. اکنون عصر پساماشه است، بازگشته‌ایم به وضعیتی که ۱۵ سال پیش وجود داشت، بدون آن منابع، بدون آن میزان درآمد نفتی، آب، سرمایه اجتماعی، و ...؛ در حالی که انبوهی از ناترازی‌ها ما را در بر گرفته‌اند.

کد خبر: ۱۹۰۶۴۳
۱۴:۵۴ - ۰۶ مهر ۱۴۰۴

عصر پساماشه؛ بازگشت به ۱۵ سال پیش

دیدارنیوز _ محمد فاضلی*:

مکانیسم ماشه بالاخره عمل کرد و تحریم‌های سازمان ملل دوباره بر ایران اعمال می‌شوند. سطح بحث و تحلیل در داخل ظاهراً در حد ناسزا گفتن به جلیلی/ظریف؛ دعوا بر سر خوب یا بد بودن برجام؛ ظالم بودن یا نبودن غرب؛ و چیز‌هایی در همین حد است. اگر مباحثه عمیق‌تری در پس و پشت سیاست و در اتاق‌های تصمیم‌گیری جاری است، حداقل من خبر ندارم. فعلاً اکثریت دنبال پختن نان سیاست داخلی از تنور شکست برجام و اجرای مکانیسم ماشه هستند. 

خوب، این سطح از مناقشه و بازی سیاسی در حد دعوای چهار تا نماینده مجلس با دو تا فعال سیاسی، کف توییتر و فضای مجازی یا در بقیه رسانه‌ها، مشکلی هم ندارد. بالاخره جماعتی باید سر و صدایی کنند و جار و جنجالی راه بیندازند که فضای سیاست پرشور و زنده به نظر برسد، خودشان هم از نمد این دعوا کلاهی دست و پا کنند. اما فراتر از این چه؟

تجربه‌های قبلی نشان می‌دهد حکمران و سیاست‌گذار به بیان کلماتی کلیشه‌ای و تکراری قناعت می‌کند و هیچ دستور کار واقعی و مؤثری ندارد. شاهد این‌که در چند ماه گذشته استفاده از کلیدواژه مقاومت خیلی زیاد شده، اما معنای دقیق و روی زمین آن مشخص نیست. ترجمه مقاومت به سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست اجتماعی و ... چیست؟ هیچ بعید نیست سوزن سیاست‌گذاری و حکمرانی روی واژگانی نظیر مقاومت گیر کند و هیچ معلوم نشود معنای واقعی و عملیاتی آنها چیست. 

حالا وقت این است که صریح بپرسیم، در این شرایط جدید، در حالی که به عادی‌سازی روابط با غرب در افق کوتاه‌مدت هیچ امیدی نیست، و زیر سایه جنگ احتمالی:

- برنامه همکاری اقتصادی راهبردی با چین و مؤثر بر سرنوشت امنیت‌توسعه کشور چیست؟ قرار است با چین چگونه کار کنید و تشتت و به‌هم‌ریختگی مواضع سیاسی و کارشناسی برای همکاری با چین را چگونه سامان می‌دهید؟

- تکلیف سیاست صنعتی چه می‌شود؟ برای تاب‌آوری بنگاه‌ها و حفظ حداقلی از رشد اقتصادی و ممانعت از بیکاری گسترده چه می‌کنید؟

- برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و به شدت تحت فشار تورم، بیکاری و تکانه‌های روانی ناشی از فضای تحریمی چه می‌کنید؟

- برای رابطه تنش‌آمیز مجلس و دولت، و رانت‌جویی‌های سیاسی و اقتصادی موجود در این رابطه، که در نهایت به ناکارآمدی، بی‌عملی و نارضایتی عمومی می‌انجامد چه می‌کنید؟

- برای کاستن از موانعی که بوروکراسی در مسیر فعالیت بخش خصوصی ایجاد می‌کند، و برای کاستن از هزینه‌های مبادلاتی سنگینی که فعالیت اقتصادی مولد را زمین‌گیر کرده‌اند، چه می‌کنید؟

- برای از میان بردن عوامل تحریک‌کننده نارضایتی اجتماعی و متغیر‌هایی که به همبستگی اجتماعی ضربه می‌زنند، چه برنامه‌ای دارید؟ 

- برای سخن گفتن در دنیای پساماشه، در دنیایی که دیگر برجام نیست، از چه زبانی استفاده می‌کنید؟ کماکان برجام و کاستی‌هایش را، چون چماقی بر سر این و آن می‌کوبید؟ یا اندیشه دیگری دارید؟ با چه زبانی سخن می‌گویید؟

هر دورانی، قهرمانان خودش را طلب می‌کند. قهرمانان، آدم‌هایی هستند که روح زمانه را صورت‌بندی و زبان و گفتمان جدیدی حول آن روح زمانه خلق می‌کنند.

محمود احمدی‌نژاد و سعید جلیلی قهرمانان عصر مقاومت دهه ۸۰ بودند. قهرمانانی که جهان را در قالب «آن‌قدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دان‌تان پاره شود» صورت‌بندی می‌کردند. حسن روحانی و جواد ظریف، قهرمانان مذاکره و دیپلماسی بودند. قهرمانانی که جهان را با دیپلماسی و مذاکره هدایت می‌کردند. حالا هر دو گروه در واقعیت به بن‌بست رسیده‌اند. 

در فردای دو دوران مقاومت و دیپلماسی، وضع اقتصاد، جامعه، محیط‌زیست، امنیت و ... از هر آن‌چه بیست سال پیش وجود داشت، بدتر است. اکنون عصر پساماشه است، بازگشته‌ایم به وضعیتی که ۱۵ سال پیش وجود داشت، بدون آن منابع، بدون آن میزان درآمد نفتی، آب، سرمایه اجتماعی، و ...؛ در حالی که انبوهی از ناترازی‌ها ما را در بر گرفته‌اند.

قهرمانان پساماشه چه کسانی هستند؟ سخن‌شان چیست؟ چه چیزی را صورت‌بندی می‌کنند؟ به کدام سؤالات راهبردی پاسخ می‌دهند؟ شاید آنها هم دوباره به زبان مقاومت یا دیپلماسی سخن بگویند، اما اینها فقط اشتراک لفظ خواهد بود. سؤال این است که مقاومت و دیپلماسی در نسبت با سؤالاتی که پیش روی ایران امروز است چه معنای دقیق و روی زمینی – فراتر از کلیات ابوالبقا یا حرف‌های پرطمطراقِ به‌دردنخور – دارند؟

*پژوهشگر و جامعه شناس

ارسال نظرات
امروز دوشنبه ۱۷ آذر
امروز دوشنبه ۱۷ آذر
امروز دوشنبه ۱۷ آذر
امروز دوشنبه ۱۷ آذر